سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: یکشنبه 04 فروردین 31

 

حرف های جنجالی ده نمکی و شریفی نیا بعد از پخش "رسوایی"+ گزارش تصویری

 

مسعود ده‌نمکی کارگردان «رسوایی» در نشست پرسش و پاسخ این فیلم در برج میلاد حاضر شد و توضیحاتی ارائه داد.

نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «رسوایی» با حضور مسعود ده‌نمکی تهیه‌کننده و کارگردان، محمدرضا شریفی نیا، کامران تفتی و مجتبی امینی بازیگران، رضا علویان صداگذار و با اجرای محمدرضا شهیدی‌فر در مرکز همایش‌های برج میلاد برگزار شد.

قبل از شروع نشست ده‌نمکی پوستر فیلم «رسوایی» که در آن آینه‌ای طراحی شده بود، رو به عکاسان گرفت.

در ابتدای این نشست شلوغ و پر ازدحام شهیدی‌فر قبل از هر چیز از اهالی رسانه خواست تا حرمت یکدیگر را نگه دارند و سئوالات توهین آمیز نپرسند.

اما مسعود ده نمکی که‌‌ همان ابتدا عنوان کرد ترجیح می‌دهد پاسخگوی سئوالات خبرنگاران باشد، بیشتر از همه صحبت کرد و به جای پاسخگویی به سئوالات خاطره تعریف کرد.

او درباره چگونگی شکل گیری «رسوایی» گفت: «فیلمنامه‌ «رسوایی» را قبل از «اخراجی‌ها» نوشته بودم، اما شرایطی که برای آن سه‌گانه پیش آمد ساختش را به تعویق انداخت. این فیلم جزو کارهای سختم بود به خصوص فیلمبرداری در کوچه و بازار. با ذهنیتی که از کارهای قبلی‌ام وجود داشت مخاطبان زیادی جمع می‌شدند، اما با این حال فیلمبرداری در کمتر از یک ماه به پایان رسید. ما با پیش‌تولید طولانی و مدت فیلمبرداری کوتاه، تجربه جدیدی را رقم زدیم.»

کارگردان سه گانه «اخراجی‌ها» درباره دلیل استفاده از پیام‌های اخلاقی مستقیم در این فیلم گفت: «فیلم سلیقه‌ای است باید توجه داشت که مخاطبین فیلم، مردم و توده‌های مردم هستند. باید جوری حرف بزنیم تا همه متوجه منظور فیلم شوند. من قصد پیچیده حرف زدن ندارم چون به نظرم هنر این است که حرف‌های عمیق را جوری بگوییم که همه بفهمند. این فیلم تلنگری به همه ماست و آیینه‌ای در برابر همه ما قرار داده است.»

محمدرضا شریفی‌نیا بازیگر فیلم «رسوایی» هم درباره این کار گفت: ‌ درباره این کار از زمان «اخراجی‌ها» صحبت کرده بودیم و مسعود ده‌نمکی دلبستگی زیادی به قصه داشت و هر روز کار را کامل‌تر می‌کرد، بعد از پایان «اخراجی‌های 3» بحث این بود که ادامه پیدا کند و یا این فیلم ساخته شود. فیلمبرداری به تعویق افتاد و من سر کار «کلاه‌پهلوی» بودم و با توجه به اینکه باید خودم را حفظ می‌کردم، نمی‌توانستم لاغر کنم تا اینکه قرعه نقش آقا یوسف به اکبر عبدی افتاد.»

او ادامه داد: «نقشی که من بازی کردم شخصیت ساده‌ای است که می‌خواهد شرعیات را رعایت کند، اما در رفتارش تناقض هم دارد. با توجه به اینکه در چند فیلم اخیری که بازی کرده‌ام همه نقش‌هایم به این نقش شباهت داشت، دیگر دلم نمی‌خواست چنین نقشی را بازی کنم، از سر فیلم «دنیا» من نقش افراد خانم‌باز را بازی کردم وبعد از آن هم در همه فیلم‌ها همین نقش را داشتم، نمی‌خواستم باز هم این نقش را تکرار کنم، اما این کار را کردم. البته هر کدام از این نقش‌ها ظرایف خاص خودشان را دارند.»

ده‌نمکی نیز در پاسخ به صحبت‌های شریفی نیا گفت: من از آقای شریفی نیا خواسته بودم این صحبت‌ها را اینجا نکند. قرار بود ایشان 20 کیلو وزن کم کند تا نقش روحانی را بازی کند، اما از آنجا که ایشان غذا را از جانش بیشتر دوست دارد و آن موقع سر فیلم «کلاه پهلوی» در فرانسه بود، نتوانست این کار را بکند! از او خواهش کردیم یک بار دیگر نقش مردان زن‌باز را بازی کند و این بار بتواند در جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل را بگیرد و با این جایزه پرونده بازی در این نقش‌ها را ببندد و دل بکند.»

در این بخش از نشست شریفی‌نیا درباره گرفتن سیمرغ توضیح داد: «در جشنواره دولتی به بازیگر جایزه نمی‌دهند به نقش جایزه می‌دهند. برگزار سی و یک سال جشنواره فیلم فجر و جایزه‌ها این مساله را ثابت کرده است. بازیگران برای خلق این شخصیت باید جایزه بگیرند و تحسین شوند.» 
 
ده‌نمکی نیز درباره دلیل تشکر ویژه از ابراهیم حاتمی کیا در تیتراژ این فیلم گفت: «آقای حاتمی کیا جزء معدود آدم‌هایی بود که در سینما به جای اینکه مچم را بگیرد دستم را گرفت. او فیلم «اخراجی‌ها» را واقعا نقد کرد و بعد از آن به من گفت «اخراجی‌ها 2» را نساز. او درباره من گفته بود که ده‌نمکی چهار موتور دارد که تنها یک موتورش روشن است. من هم گفتم شما بیا سه موتور دیگر من را روشن کن.»

کارگردان رسوایی درباره همکاری خود را حاتمی کیا در نوشتن فیلمنامه این فیلم اظهار داشت: «سعی کردم همه مباحث تکنیمی که آقای حاتمی کیا گفته بود رعایت کنم و این فیلمنامه را بر اساس قواعد فیلمنامه‌نویسی نوشتم. چند کتاب هم خواندم و بعد دیدم پرده‌ها با هم متفاوت است. همچنین متوجه شدم نظرات سینمایی هم با هم فرق می‌کند.»

او همچنین افزود: «برخلاف آمار و ارقامی که ارائه می‌شود، مردم در سالن‌های سینما روی زمین می‌نشینند و فیلم می‌بینند، یک فیلم گریه‌دار این‌قدر مردم را به سینما کشانده است و این یعنی اینکه کارمان درست درآمده است. ما در این فیلم حرف خاصی نزدیم و تنها درباره گمشده همه ما که اخلاق است صحبت کردیم، من نگران بودم بعد از «اخراجی‌ها» چه اتفاقی خواهد افتاد. زبان طنزی که آن فیلم داشت در ادامه چه می‌شود اما دیدیم که مردم با این فیلم هم ارتباط خوبی برقرار کردند.» 
 
ده نمکی در ادامه با اشاره به مشکلاتی که برای «رسوایی» زمان ساخت به وجود آمده است گفت: «در پروسه ساخت و نمایش این فیلم فقط سازمان آب از من شکایت نکرده است. من نمی‌توانم بگویم سر ساخت این فیلم چه مشکلاتی به وجود آمد. «رسوایی» فقط حرف‌های روی منبر را سینمایی کرد. اگر این مساله عبور از خط قرمزهاست، قرآن هم که زن شوهردار را در یک میزانسن با پیغمبر خدا قرار داده، از خط قرمز‌ها عبور کرده است؟»

در بخش دیگری از این نشست شهیدی فر درباره تم فیلم «رسوایی» از کارگردان سوال پرسید. ده نمکی نیز که از ابتدای نشست به اشاره می‌کرد کتاب خواندن در حوزه سینما را تازه شروع کرده است گفتک «هنوز درسمان به این چیز‌ها نرسیده، تم دیگر چیست؟»

شهیدی فر نیز پاسخ داد: «من فکر کردم شما این چیز‌ها را می‌دانید.»

ده نمکی گفت: «می‌دانم شما را سرکار گذاشتم. من با توجه به کتاب‌هایی که خواندم متوجه شدم به تعداد فیلم‌هایی که ساخته می‌شود ژانر وجود دارد. این مسائل را منتقد‌ها از خودشان درآورده‌اند. تو فقط باید فیلمنامه را بنویسی و میزانسن را درست بچینی تا فیلم درست از کار دربیاید.»

او در پاسخ به این سئوال که چرا این همه پیام در فیلم گنجانده است، عنوان کرد: «ممکن است دیگر نگذارند فیلم بسازم به همین دلیل همه حرف‌هایم را در این فیلم زدم. این مدل فیلم ساختن جگر می‌خواهد. من بعضی سکانس‌ها را دو مدل گرفتم که اگر مشکلی پیش آمد بتوانیم برطرف کنیم.»

این کارگردان سینما ادامه داد: «اتفاقی که در حال حاضر در جامعه ما می‌افتد این است که همه برای هم حرف درمی آورند. من همین جا می‌گویم تنها دلیل اینکه روزنامه‌ام را بستم جمله «فاصله حق و باطل دو کلمه است: شنیدن و دیدن» بود.»

در بخش دیگری از این نشست ده نمکی تعبیری از بازیگر در سینمای ایران ارائه داد: «بازیگر در سینما به مثابه بلندگو است برای هیات. نمی‌توانیم بگوییم چون این بلندگو در مراسم عروسی استفاده شده در عزا نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم یا به عکس. او چاره‌ای ندارد که نقش را انتخاب کند، اما کارگردان اینگونه نیست. اگر فیلمی بسازد که خلاف عقایدش باشد خیانت کرده است.»

شریفی نیا نیز در تکمیل صحبت‌های ده‌نمکی گفت: «یکی به من می‌گفت شما بچه‌هایی که در سینما نقش‌های مثبت بازی کرده‌اند مثل مصطفی زمانی را در‌‌ همان نقش‌های مثبت نگه دارید، اما بازیگری اینطور نیست. یکی از به یادماندنی‌ترین و جذاب‌ترین نقش‌هایی که آنتونی کویین بازی کرده است «محمد رسول الله» است. نقش چه مثبت باشد و چه منفی باید تاثیرش را روی مخاطب بگذارد.»

کامران تفتی دیگر بازیگر فیلم «رسوایی» نیز درباره بازی در این فیلم توضیح داد: «آقای ده‌نمکی به من گفت این فیلمنامه را بخوان و من به خاطر اشتباهاتی که در چند فیلم اخیرم انجام داده بودم گفتم اگر سیاسی نیست، می‌خوانم. بعد هم خواندم و دیدم ربطی به سیاست ندارد.»

ده نمکی نیز در پاسه به تفتی گفت: «تو که به من گفتی اگر فیلم بعدی‌ات سیاسی باشد در آن بازی می‌کنی.»

تفتی پاسخ داد: «آن فیلم فرق دارد.»

منبع: خبرآنلاین

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 گزارش تصویری


 
 


 
 


 
 


 
 


 
 


 
 


 
 

منبع: سینمای ما

 


 نوشته شده توسط علی بیدار در چهارشنبه 91/11/18 و ساعت 12:20 عصر | نظرات دیگران()

آرگو روایتگر موضوع مورد علاقه اعضاء آکادمی؛ نجات جهان در هالیوود است

  «تام اونیل»، منتقد سینمایی آمریکا گفت: از نظر من، فیلم «آرگو» به سب آنکه روایتگر داستان نجات جهان در هالیوود، داستان مورد علاقه رأی‌دهندگان اسکار است، برنده حتمی جایزه اسکار بهترین فیلم سال خواهد بود.

در حالی که گمانه‌زنی‌های اسکار ادامه دارد و بالاخص بازار پیشگوئی‌ها با وجود فیلم‌های سیاسی چون «آرگو»، «لینکلن» و «سی دقیقه پس از نیمه شب» در میان دیگر نامزدهای این بخش از جوایز داغ است، «تام اونیل»، منتقد سینمایی آمریکا، فیلم «آرگو» را برنده حتمی هشتاد و پنجمین دوره از رقابت‌های اسکار می‌داند.

«اونیل» معتقد است، رای‌دهندگان آکادمی علوم و هنرهای سینمایی عاشق داستان نجات جهان به دست آمریکایی‌ها در صنعت سینمای هالیوودند و از آنجایی که «آرگو» فیلمی با این موضوع است، پس برنده قطعی این دوره از رقابت‌هاست.

 این منتقد سینمایی برای روزنامه هافینگتون پست گزارشی تحت عنوان «غیر منتظره‌های اسکار چه خواهد بود؟» می‌نویسد که در زیر می‌خوانیم:

 در هالیوود بالاخص در مراسم اسکار هیچ‌چیز براساس یک قانون خاص پیش نمی‌رود، طی سال‌های گذشته، نیز چند بار کارشناسان جوایز اسکار پس از اعلام نتایج، به شدت تعجب‌زده شدند، برخی گزینه‌های قطعی آنها در گمانه‌زنی‌ پیش از اسکار به حقیقت نپیوسته بود.

 این کارشناسان در سایت «گلد دربی» فهرست برندگان جوایز امسال اسکار را در بخش بهترین فیلم «لینکلن»، در بخش بهترین کارگردانی «استیون اسپیلبرگ»، در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد «دنیل دی_لوئیس» و در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد «تامی لی‌ جونز» اعلام کرده‌اند.

به عقیده آنها در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن رقابت‌ تنگاتنگی میان «جنیفر لارنس» برای فیلم (کتاب بارقه امید) و «جسیکا چاستین» برای فیلم (سی دقیقه پس از نیمه شب) است، همچنین به عقیده آنها «آن هاتاوی» بازیگر فیلم موزیکال «بینوایان»، برنده حتمی بهترین بازیگر نقش مکمل زن است.

 «تام اونیل» در ادامه این گزارش می‌افزاید: حمایت کارشناسان از فیلم «لینکلن»، برگرفته از این حقیقت است که این فیلم با نامزدی در 12 بخش، صدرنشین دیگر نامزدهای این دوره از رقابت‌ها است که این به معنای پیروزی در رقابت‌های اینچنینی است، البته باید در نظر داشت که سال گذشته «هوگو»، صدرنشین نامزدها بود ولی فیلم «هنرمند» برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال شد.

 درباره فیلم «لینکلن» نکته مثبت دیگری نیز وجود دارد و آن تاریخی بودن آن است، تاریخچه رقابت‌های اسکار نشان می‌دهد که زندگینامه‌های حماسی همواره مورد توجه اعضاء آکادمی اسکار بوده‌اند؛ چون «آخرین امپراطور» در سال (1987) و «گاندی» در سال (1982). 

 دو نکته مهم دیگر در ارتباط با برندگان سال‌های گذشته وجود دارد که می‌تواند نظر اعضاء آکادمی اسکار را تحت تاثیر خود قرار دهد، یکی برنده شدن فیلم صامت «هنرمند» در این رقابت‌ها که نوعی تقابل سینمای صامت با ظهور سینمای سه بعدی و اینترنت بود و دیگری برنده شدن فیلم «مردگان» در سال «2006» که به نظر می‌رسید که اعضاء آکادمی اسکار درصدد جبران بی‌توجهی‌ سال‌های گذشته‌اشان نسبت به «مارتین اسکورسیزی» هستند که البته ممکن این دو نکته نیز در رابطه با فیلم «لینکلن» صدق کند چه موضوع آن که یادآوری تاریخ چند دهه پیش آمریکاست و چه این موضوع که به عقیده برخی، «اسپیلبرگ»، کارگردان فیلم، که تاکنون دو بار برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی شده و تنها یکبار فیلمش برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال شده، سزاوار توجه بیشتری از سوی اعضاء آکادمی علوم است، این در حالی است که «میلوس فورمن» و «کلینت ایستوود» هرکدام دو بار برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال شده‌اند.

  همچنین فیلم «لینکن» با 162 میلیون دلار فروش، یک فاتح گیشه است، این فیلم در سایت «روتن توماتوز» نیز 91 امتیاز به دست آورده که معمولا معیاری برای برنده شدن در رقابت‌های اسکار محسوب می‌شود.

 «تام اونیل» در ادامه می‌نویسد: با همه این‌ها، در دربی امسال این فیلم کمی در خطر است، در حالی‌که اعضاء آکادمی، این فیلم را می‌ستایند، آن را دوست دارند و به آن احترام می‌گذارند ولی براساس تحقیقات شخصی‌ام از اعضاء آکادمی اسکار، فوران احساسات برای دو فیلم «آرگو» و «کتاب بارقه امید» بیشتر است که معمولا جلب احساسات همان چیزی است که پیروزی به همراه می‌آورد.

 فیلم «آرگو» امسال در بخش بهترین کارگردانی نامزد نشده که این نکته خود می‌تواند برای پیروزی این فیلم یک عامل کمک‌کننده باشد، در صحبت‌هایی که با اکثر اعضاء آکادمی اسکار داشتم بیشتر آنها درباره «بن افلک» طوری صحبت می‌کردند که گویی به او ظلم شده است و آنها با رأی دادن به فیلم «آرگو» یا «کتاب بارقه امید» در بخش بهترین فیلم، همچنان با اعطاء تندیس طلایی بهترین ‌کارگردانی به اسپیلبرگ، جانب او را نیز نگاه دارند.

 «تام اونیل» متذکر می‌شود: من خودم شخصا شرط می‌بندم که فیلم «آرگو» برنده جایزه بهترین فیلم این دوره از رقابت‌ها خواهد شد، چون اعضاء آکادمی اسکار عاشق داستان نجان جهان در هالیوود هستند (یا لااقل نجات آمریکا در طول درگیری‌های ایران در دهه 70 است).

 


 نوشته شده توسط علی بیدار در یکشنبه 91/11/15 و ساعت 12:10 عصر | نظرات دیگران()

Iran"s Latest Hit: Bootleg "Argo" DVDs

On a recent evening in Tehran, a movie night among friends turned into a heated political debate: Could Iran and the U.S. ever get past the hostage crisis of 1979?

The group had just finished watching a bootleg DVD of "Argo," the Hollywood hit depicting the 444-day siege by Iranian students of the U.S. Embassy in Tehran, and the story of how the Central Intelligence Agency extracted six diplomats at the height of the crisis.

"Argo" is taking Tehran by storm, circulating hand to hand and house to house. Young hipsters in northern Tehran, fruit peddlers in the bazaar, teachers in the suburbs, parliamentarians and members of the plainclothes Basij militia loyal to the regime have seen it.

image

In a Nov. 9, 1979, photo, one of the American hostages is displayed before a crowd gathered outside the U.S. Embassy in Tehran.

Underground DVD sellers with national distribution networks say the video, which only recently became available on bootleg discs with Persian subtitles, is their best seller in years, selling upward of several hundred thousand copies.

For the past 33 years, the Islamic Republic has attempted to neatly archive the hostage crisis as a source of collective national pride accomplished in the name of revolutionary justice over Western imperialism. Most of the hostage-takers, then radical university students, later became prominent political figures in the reform movement, which led Iran"s government for eight years.

Some Iranians are old enough to remember the event vividly; others know it through history books and decades of rhetoric and anniversary rallies.

As Iranian leaders contemplate whether to negotiate with the U.S. over their nuclear program, Argo has prompted a public debate of sorts about the wisdom of taking over the U.S. Embassy and the effect it had on Iran"s foreign policy.

Many government officials today wear the embassy takeover as a badge of honor. Some were deeply unsettled by how, through the movie, the U.S. judged and portrayed their actions. Culture Minister Seyed Mohamad Hosseini called it an insulting anti-Iranian salvo in the West"s propaganda war against Iran.

image

Armed Iranian rebels search Americans who were living in the U.S. Embassy compound in Teheran on Feb. 14, 1979.

Masoumeh Ebtekar, a spokeswoman for the hostage-takers during the crisis, criticized the movie"s representation of events, according to Iranian media reports. At a Q&A with students and professors after a screening at Sharif University, Iran"s top engineering school, she called the movie a "weak interpretation of the truth," and said the students weren"t the angry mob portrayed on screen, according to the reports.

For Ahmad Reza, a member of the Basij militia who said he recently saw "Argo" with some Basij comrades, the film didn"t dent his pride in the revolution. Mr. Reza said it highlighted the rescue of six hostages to compensate for the U.S."s failure to quickly secure the release of the other 52, who were held for 444 days.

But at least two prominent figures, a former foreign minister and a former ambassador, wrote letters published in Iranian media calling the takeover of the embassy a colossal error.

"The group of students, by taking over the American Embassy, cornered the Supreme Leader, the revolution committee and the government. The country and the people have paid a very grave price for this," Ibrahim Yazdi, who was the foreign minister in 1979 and is now a member of the opposition in Iran, wrote in an Iranian daily.

Many Iranians who watched the movie also said they saw the takeover as a mistake. "Violence entered our politics with the takeover of the American Embassy. Our leaders figured they could interact with the world with aggression and eventually this trickled down to the way they deal with their own people," said Shohreh, a 52-year-old woman who watched the movie among the group of friends in Tehran. She declined to give her last name.

The scenes in "Argo" of angry mobs attacking the compound and their aggressive treatment of hostages reminded some younger Iranians of the violent crackdowns against the 2009 election uprisings, when pro-regime mobs attacked protesters and raided the campaign headquarters of opposition leaders.

"When we see the uncompromising behavior of the government in the hostage crisis we subconsciously think of everything we have been through in the past few years," said Fereydoun, a 32-year-old in Tehran who watched the video with Shohreh and also declined to give her last name.

Iranian leaders, when dealing with the West, hardly mention the events of 1979 and the mark it has made on relations. But in 2011, when a mob of Basij militiamen stormed the British Embassy and residences in Tehran, the U.K. broke off diplomatic relations.

"The wheels that turn Iran"s policies are not that different today than they were in 1979 during the hostage crisis," said Roozbeh Mirebrahimi, a New York-based political analyst and expert on Iran. "We have another group climbing embassy walls and beating up crowds."

Rasoul, a 28-year-old film student who declined to give his last name, said the Iranian people"s eagerness to see the movie carried a message. "People are indirectly saying to the government that they are tired of this hostile behavior and it"s time for us to be friends with the world and the U.S. again."

Iran could soon have its own cinematic retort. This month, a little-known Iranian filmmaker, Ataollah Salmanian, said he plans to respond to "Argo" with a film depicting Iran"s version of the events.

By FARNAZ FASSIHI

source: The Wall Street Journal


 نوشته شده توسط علی بیدار در پنج شنبه 91/11/12 و ساعت 12:40 عصر | نظرات دیگران()

با شکایت سازمان سینمایی/

 دست اندرکاران «یک خانواده محترم» به دادگاه احضار شدند/صدور حکم جلب تهیه کننده و کارگردان در صورت عدم حضور در دادسرا 

 دست اندرکاران فیلم سینمایی «یک خانواده محترم» برای دفاع از خود برای شکوائیه سازمان سینمایی کشور به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدند و اگر در مدت یک هفت به دادسرا مراجعه نکنند حکم جلب آنها صادر خواهد شد.

سازمان سینمایی صبح روز سه‌شنبه 21 آذر ماه از محمد آفریده تهیه کننده و مسعود بخشی کارگردان فیلم سینمایی «یک خانواده محترم» به دلیل تخلف از قانون مجازات کسانی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیرمجاز دارند، شکایت کرده بود.

سازمان سینمایی معتقد است «یک خانواده محترم» بدون پروانه ساخت و نمایش و بدون اطلاع وزارت ارشاد ساخته شده و در جشنواره‌ها به نمایش درآمده است. در حالی که هر فیلمی که در حد نسخه 35 میلیمتری است و قصد اکران عمومی دارد باید از وزارت ارشاد مجوز بگیرد. این فیلم شباهتی به تله فیلم‌هایی ندارد که صدا‌و‌سیما بدون نیاز به مجوز می‌سازد.

محمد آفریده؛ تهیه کننده «یک خانواده محترم» و مسعود بخشی کارگردان این فیلم ظرف یک هفته باید به دادسرای فرهنگ و رسانه مراجعه و در جهت تفهیم اتهام خود توضیح دهند اگر این فراد در این مدت اعلام شده به دادسرا مراجعه نکنند حکم جلب آنها از سوی مقامات قضایی صادر خواهد شد.

بابک حمیدیان، مهرداد صدیقیان، مهران احمدی، آهو خردمند، بهناز جعفری و مهرداد ضیایی از جمله بازیگران این فیلم هستند. 

«یک خانواده محترم» تولید مشترک ایران و فرانسه است و با حمایت و مشارکت مرکز سیما فیلم تهیه شده است. مراحل پیش تولید و تولید فیلم در ایران و توسط شرکت فیروزه‌ای فیلم و تمامی مراحل پس از تولید، توسط شرکت ج.ب.آ پروداکشن (JBA Production) فرانسه در اروپا به انجام رسیده است.

این فیلم که تا به حال اکران رسمی نشده، بنا به گفته محمد آفریده روایتگر داستانی جذاب و درامی خانوادگی است که با نگاهی به داستان هابیل و قابیل، در بستر اتفاقات و حوادث بعد از انقلاب مخصوصاً آزادی خرمشهر، به تصویر شرایط و دیدگاه‌های شخصیت‌های داستان، در حال حاضر می‌پردازد.-سینماپرس

 


 نوشته شده توسط علی بیدار در سه شنبه 91/10/19 و ساعت 12:7 عصر | نظرات دیگران()

فراستی: مخالفت با اکران برخی فیلم ها «شارلاتانیسم» است 

برنامه هفت در میزگرد شب گذشته خود به بررسی رابطه سینما و مخاطب عام پرداخت. 

میزگرد این هفته برنامه هفت با موضوع مهندسی سینما و ظرفیت و زوایای ارتباط مردم با سینما با حضور مسعودفراستی و حسین فرح بخش برگزار شد.

سینما بدون مخاطب عام سینما نیست

در ابتدای این میزگرد، مسعود فراستی منتقد سینما، گفت: سینما بدون مردم و بدون مخاطب عام سینما نیست. در واقع مخاطب یکی از 3 ضلع اصلی سینما است. نباید فراموش کرد که سینما تنها مدویم هنری و صنعتی است که نمی تواند منتظر بماند تا توسط مخاطب کشف شود، چرا که مخاطب بلافاصل با سینما در ارتباط بوده و اگر فیلمی در زمان اکران خود مخاطب نداشته باشد، می بازد، پس باید گفت، مخاطب عام برای سینما بسیار با اهمیت است.

حسین فرح بخش کارکرگردان و تهیه کننده سینما نیز، در پاسخ به سوال گبرلو در این رابطه که فیلم در دراز مدت می تواند مخاطب خود را داشته باشد، اظهار داشت: این نظر یک بحث انحرافی در سینما بوده و تجربه نشان داده که سینماگر فیلم می سازد که توسط مخاطب عام دیده شود. در حال حاضر در سینمای ایران تنها دو سینما ساخته می شود، اول سینمای اجتماعی است که اجازه ساخت آن در کشور داده نمی شود، دوم سینمای رویا پردازانه است که متاسفانه نوع رویا پردازی در سینمای ایران در مقایسه با سینمای جهان حرفی برای گفتن نداشته و هیچ ربطی به مردم ندارد.

مخالفت با اکران برخی فیلم ها نوعی «شارلاتانیسم» است

وی با اشاره به وقایع یک سال گذشته در اکران سینمای ایران، تصریح کرد: تجربه یک سال گذشته نسبت به مخالفت در برابر اکران برخی از فیلم ها تنها نوعی «شارلاتانیسم» بوده و وجه قانونی ندارد، سینمای ایران از زمان شروع مخالفت های این گروه، رو به تعطیلی رفته و متاسفانه مدیران ارشد سینما و هنر کشور نیز نسبت به این جریان عقب نشسته اند.

فراستی در تایید سخنان فرح بخش، ابراز داشت: متاسفانه سینمای امروز ما در ایران سینمایی خنثی است. این سینما یک سینمای شجاع نیست، چرا که نه مماس با مردم بوده و نه انتقادات درست سیاسی دارد. این در حالی است که برخی از دوستان که ادعای ارزشی بودن دارند، می گویند که سینمای خنثی می خواهند.

وی در ادامه در با اشاره به موانع ارتباط سینما با مردم، گفت: یکی از موانع ارتباط سینما با مردم، دولتی بودن آن است، سینمای دولتی برآمده از انقلاب زمان که خود را بین فیلم و مردم قرار می دهد، رابطه بین فیلم و مردم را از بین می برد. در واقع سینمای دولتی یک سینمای خنثی است و چنین سینمایی بی شک نمی تواند مروج اهداف دولت باشد، چرا که یک فیلمساز اگر می خواهد در راستای اهداف دولت خود فیلم بسازد، باید از دل بسازد، نه اینکه سفارش تولید فیلم را از سوی دولت دریافت کند. 

فرح بخش با اشاره برنامه توسعه اظهار داشت: در این برنامه صراحتا اعلام شده که نظارت های مزاحم باید از سینما حذف شود، اما یک مسئول اداره نظارت و ارزشیابی اعلام کرده که نظارت ها در سال جاری برای تولید فیلم افزایش پیدا کرده و من به شما قول خواهم داد، که سال آینده مخاطب عام تمایلی به حضور در سینما نخواهد داشت، چرا که فیلمی در خور سینما ساخته نخواهد شد.

قرار بود حمایت از تولید به حمایت از اکران تغییر کند

فراستی در ادامه ابراز داشت: سینمای دولتی در کشور مشکل دارد، در ابتدا قرار بر این بود که حمایت از تولید کاهش و حمایت از اکران افزایش یابد، چرا که در هنگام حمایت از تولید، فیلمساز پول خود را دریافت کرده و دیگر نگران جذب مخاطب در هنگام اکران فیلم نیست، به همین دلیل به راحتی می توان گفت که فیلمساز دغدغه سینما و در نهایت مخاطب را ندارد. در این هنگام نمی توان انتظار داشت که فیلم خوب توسط فیلمساز تولید شود. نباید فراموش کرد که سینماگر در پروسه تولید فیلم و مخاطب بوجود آمده و رشد می کندو اگر رابطه بین فیلمساز و مخاطب قطع شود، فیلمساز از بین می رود.

وی ادامه داد: ما مردم یا همان مخاطب عام را قبول داریم یا نداریم. نمی توان زمانی که به نفع ما است مخاطب را قبول داشته و زمانی که به نفع ما نیست نظر وی را قبول نکنیم. مخاطب تفریح و سرگرمی می خواهد و هنر بدون تفریح و سرگرمی معنا نخواهد داشت. در واقع هنر باید حرف خود را از پس سرگرمی بزند. فیلم باید خوب باشد تا بتواند مخاطب را سرگرم کند. متاسفانه در تعریف سینمای ما سرگرمی گم شده در حالی که سرگرمی اساس سینمای است. یک فیلم بعد از سرگرم بودن است که می تواند حرف خود را به مخاطب عام منتقل کند. در واقع تعامل میان مخاطب و فیلمساز، ذائقه مخاطب را بالا برده و سینماگر را به رشد می رساند.

در ادامه برنامه جهانگیر الماسی بازیگر و عضو شورای عالی سینما، به روی خط آمده و گفت: هرچند با برخی از صحبت های شما موافق هستم، اما می خواهم بدانم که اگر جای سینماهای ما تغییر کند، مخاطب همان مخاطب خواهد بود؟ سرگرمی با سینما است و نیازی نیست که دنبال آن باشیم. سینمای سرگرم کننده دو وجه سکس و خشونت را در بر دارد، که البته حسین فرح بخش در ابتدای سال جاری تجربه اکران یکی از این دو موضوع را داشته است. بهتر است کمی در رابطه با سینما، نوع نمایش فیلم ها و برخورد مردم با سینما بحث کنیم. اگر تنها به دنبال اقتصاد در سینما باشیم باید راه سینمای غرب را پیش بگیریم و در چنین شرایطی همیشه بر روی کلیشه های سینمایی باقی خواهیم ماند.

هنر بدون پول می میرد

حسین فرح بخش در پاسخ به الماسی اظهار داشت: اول اقتصاد و بعد فرهنگ. در واقع اگر پول نباشد، فرهنگ هم نخواهد بود. مخاطب به خوبی با سینما ارتباط برقرار می کند و باید به آن احترام گذاشت، این در حالی است که در جشنواره سی و ام فیلم فجر، یک فیلم مورد استقبال بالای مخاطبان قرار گرفت و بیشترین آمار را بدست آورد، اما همین فیلم توسط برخی از افراد بی ارزش خوانده شد و اجازه اکران به آن نمی دهند، چگونه می توان برای مخاطبی که یک فیلم را پسندیده تصمیم گرفت و فیلم منتخب مردم را اکران نکنند.

فراستی نیز ابراز داشت: این را باید به خاطر داشته باشیم، زمانی که حرف مخاطب به میان می آید نباید به دنبال سینمای مبتذل بود. در کشورهای صاحب صنعت سینما، از هر 10 فیلم تولید شده ممکن است که تنها 2 فیلم از آن هنری باشد. سینما ابزار نیست، بلکه سینما مدیوم بیانی عصر مدرن و بعد مدرن است. اگر فیلم قرار باشد که تنها بیان گر برخی از اندیشه ها باشد که تبدیل به بیانیه می شود نه فیلم. در واقع سینما اول با دل و بعد با سر مخاطب در ارتباط است. 

وی ادامه داد: متاسفانه ابتذال در سینمای ایران در فیلم فارسی، روشنفکری و فیلم های ارزشی اوج پیدا کرده و این برای سینمای ایران بسیار خطرناک است. تا زمانی که نتوانیم حرف درست را بزنیم، هرچقدر هم تلاش کنیم بی فایده خواهد بود.

فریبرز عرب نیا دومین هنرمندی بود که در این برنامه به روی خط آمده و گفت: متاسفانه هر چند وقت یک بار برخی از دوستان در سمت هایی قرار می گیرند و اصل سینما را مخدوش می کنند، در حال حاضر آنچه که در سینمای ایران فراموش شده، فرم است. در واقع فرم یک اصل بوده و توجه به آن سبب می شود که ابتذال در سینما رشد نکند.

فرح بخش در ادامه این میزگرد، اظهار داشت: بگیر و ببند، راه مبارزه با ابتذال در سینما نیست، در واقع این ابتذال خود باید از بین برود و تنها راه برای حل این مشکل سینمای بخش خصوصی است، چرا که این سینما با ارتباط مستقیم با مخاطب در نهایت راه خود را پیدا کرده و فیلم های خوب را تولید می کند. مخاطب خاص و سینمای خاص را نیز زمانی خواهیم داشت که سینما داشته باشیم. در واقع مخاطب خاص از دل مخاطب عامل خارج می شود.

 


 نوشته شده توسط علی بیدار در شنبه 91/10/16 و ساعت 2:4 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 199
مجموع بازدیدها: 403966
جستجو در صفحه

خبر نامه