سینما، ادبیات، مطالعات فرهنگی و ...
لیست کامل فیلم های شرکت کننده در جشنواره فیلم فجر 1392
هیات انتخاب مسابقه سینمای ایران «سودای سیمرغ» و «نگاه نو» سیودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر اسامی فیلمهای راه یافته به این بخش ها را اعلام کرد. با مروری بر این فیلم ها و نام سازندگانشان می توان امیدوار بود که امسال با جشنواره ای جذاب تر از سالهای قبل روبه رو باشیم.هرچند متروپل مسعود کیمیایی بیش از دیگر فیلمها کنجکاوی برانگیز به نظر می رسد اما با این حال نمی توان از اهمیت حضور آثار رخشان بنی اعتماد، محمد رضا درویش، ابراهیم حاتمی کیا ، بهروز افخمی و … صرف نظر کرد. مد و مه امسال نیز همچون سال گذشته می کوشد در حد بضاعت جشنواره فیلم فجر را از منظری بیشتر منتقدانه و نه صرفا خبری پوشش دهد
اسامی فیلمهای راه یافته به شرح زیر است :
سودای سیمرغ :
1- آذر، شهدخت، پرویز و دیگران( بهروز افخمی)
فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» قصهای اجتماعی براساس روابط آدمها دارد، این فیلم نوشته بهروز افخمی بر اساس رمانی از مرجان شیرمحمدی است که سید جمال ساداتیان و افخمی تهیهکنندگی آن را بر عهده دارند.
گوهر خیراندیش، مهدی فخیم زاده، رامبد جوان، مرجان شیرمحمدی، امیرعلی دانایی و… در این فیلم ایفای نقش میکنند.
این فیلم براساسِ طرحی از رضا میرکریمی است و فیلمنامهی آن را رضا میرکریمی و شادمهر راستین نوشتهاند.
2- امروز(سید رضا میرکریمی)
در خلاصه داستان «اِمروز» آمده است: یونس راننده تاکسیِ کهنهکار، در پایانِ یک روزِ کاری به زن جوانی کمک میکند تا به بیمارستان برسد. غافل از اینکه در بیمارستان اتفاقاتِ زیادی در انتظارِ اوست.
بازیگران «اِمروز» عبارتند از: پرویز پرستویی، سهیلا گلستانی، شبنم مقدمی، حسام محمودی، اشکان جنابی، آسیه ضیایی، آوا شریفی، مدیا ذاکری، روزبه حصاری، امیر کربلایی، مرتضی آقا حسینی، مهتاب کُرکوندی، امین میری، شهلا نَدری، شیرین فرخندهنژاد، سجاد تابش، مرجان قمری، مهناز میرزایی، نیوشا گودرزی، علیاصغر کُردبچه، عباس موسوی، گیتی قاسمی، مریم توکلی ، امیر یوسفی،مُهنا میرزایی.
3- برف(مهدی رحمانی)
«برف»، سومین ساخته رحمانی شرح حال یک روز از زندگی خانوادهای شهری است که در تدارک برگزاری مراسم خواستگاری دخترشان هستند.
در این فیلم رویا تیموریان، افشین هاشمی، محمدرضا غفاری، آناهیتا افشار، مینا ساداتی، رابعه مدنی، شیرین یزدانبخش و میلاد کی مرام ایفای نقش کردهاند.
در جدیدترین ساخته بهرام توکلی مهناز افشار، امیر جعفری، پانتهآ بهرام و هومن برقنورد بازی میکنند.
این فیلم که به تهیهکنندگی سعید ملکان ساخته شده و ساخت موسیقی آن را هم حسین علیزاده برعهده داشته، داستان چند روز از زندگی خانوادهای است که درگیر مشکلات روزمره خود هستند…
4- بیگانه(بهرام توکلی)
5- پنجاه قدم آخر(کیومرث پوراحمد)
فیلم «50 قدم آخر» به تهیهکنندگی سعید سعدی، سرگذشت واقعی یکی از نیروهای اطلاعات عملیات لشگر زرهی 8 نجف اشرف در عملیات والفجر 4 را نمایش میدهد که برای شناسایی به یک منطقه مینگذاری شده در خاک عراق میرود و 17 روز تمام با پایی زخمی انتظار میکشد تا بالاخره به کمکش می آیند ولی…
بابک حمیدیان و طناز طباطبایی از جمله بازیگران این فیلم هستند که فیلمنامه آن توسط کیومرث پوراحمد و با مشاوره حبیب احمدزاده به نگارش درآمده است.
این فیلم که به گفتهی کارگردانش اولین فیلم دربارهی تکفیریهاست، به زبان عربی ساخته شده است و احتمالا برای نمایش در ایران باید به فارسی دوبله شود.
6- تمشک(سامان سالور)
7- چ(ابراهیم حاتمی کیا)
8- خط ویژه( مصطفی کیایی)
9- رستاخیز(احمد رضا درویش)
10- زندگی جای دیگری است(منوچهر هادی)
11- شهابی از جنس نور( محمد رضا اسلاملو)
بازیگر نقش اصلی «شهابی از جنس نور» امین زندگانی است که به هر دو زبان عربی و انگلیسی در آن صحبت میکند. داستان این فیلم از جنگ 33 روزهی لبنان آغاز میشود و این جنگ در فیلم به نوعی تداعی تقابل سپاه نور و ظلمت است و بیشتر حالت سمبولیک دارد.
12- طبقه حساس(کمال تبریزی)
فیلمنامهی فیلم کمدی«طبقه حساس» بر اساس طرحی از سیروس همتی و توسط پیمان قاسم خانی نوشته شده و داستان مردی را روایت میکند که بعد از مرگ همسرش او را در یک قبر دو طبقه دفن میکند اما پس از مدتی که سر مزار همسرش میرود متوجه میشود به اشتباه مردی غریبه در آن مکان (قبر دیگر) دفن شده است.
رضا عطاران، پانتهآ بهرام، حبیب رضایی، پیمان قاسمخانی، آزاده صمدی، از بازیگران این فیلم هستند
13- عصبانی نیستم!(رضا درمیشیان)
فیلم اجتماعی «عصبانی نیستم!»، داستان دو جوان به نامهای نوید و ستاره است که در تهران زندگی میکنند.
باران کوثری، نوید محمدزاده،رضا بهبودی، میثاق زارع، میلاد رحیمی، بهرام افشاری، امیررضا میرآقا،تینو صالحی،رضا کولغانی،وحید قاضیزاهدی،عباس جمالی،امین میری،مرجان قمری،سجاد تابش،احمد یاوری،پژمان کاشفی،محمد کارت،مینا کریمیجبلی،حامد شیخی، مهران میرزایی،اکبر لطیفی، سام رجبی، شیما بختیاری،کیارش خداشناس،مهدی رودافشانی،امید محمدزاده، جواد جویندهمیرزا و… بازیگران «عصبانی نیستم!» هستند.
«عصبانی نیستم!» از تولیدات مستقل سینمای ایران است که برای ساخت آن از هیچ نهاد، سازمان، مرکز، موسسه، ارگان، شبکه، بنیاد دولتی و غیر دولتی هزینه، وام و کمک هزینهای دریافت نشده است.
14- قصهها ( رخشان بنی اعتماد)
15- کلاشینکف(سعید سهیلی)
کلاشینکف تازه ترین ساخته سعید سهیلی ست. در این فیلم که به گفته سهیلی حال و هوایی شبیه «گشت ارشاد» دارد، شهرام حقیقت دوست رضا عطاران، ساعد سهیلی، جمشید هاشمپور، فرهاد اصلانی، شقایق فراهانی و جواد عزتی بازی کردهاند.
فیلمنامه این فیلم را مهدی محمدنژادیان و سعید سهیلی نوشتهاند که مضمونی اجتماعی دارد. سهیلی خود تهیهکنندگی فیلم جدیدش را بر عهده دارد.
16- گنجشکک اشی مشی(وحید نیکخواه، غلامرضا رمضانی، مسعود کرامتی)
17- متروپل(مسعود کیمیایی)
18- میهمان داریم( محمد مهدی عسگرپور)
19- همه چیز برای فروش(امیر حسین ثقفی)
20- انارهای نارس (مجید رضا مصطفوی)
21- چند متر مکعب عشق( جمشید محمودی)
بخش نگاه نو :
1-ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه( ابراهیم ابراهیمیان)
2- انارهای نارس(مجید رضا مصطفوی)
3- با دیگران(ناصر ضمیری)
4- پایان خدمت( حمید زرگر نژاد)
5- پنج ستاره( مهشید افشارزاده)
6- چند متر مکعب عشق( جمشید محمودی)
7- روزگاری عشق و خیانت ( داود بیدل)
8- سیزده (هومن سیدی)
9- فردا(ایمان افشاریان، مهدی پاکدل)
10- لامپ 100(سعید آقاخانی)
11- ملبورن(نیما جاویدی)
12- ناخواسته(برزو نیک نژاد)
13- عاشقها ایستاده میمیرند(شهرام مسلخی)
14- خانوم(تینا پاکروان)
15- فرشتهها با هم میآیند(حامد محمدی)
ابراهیم داروغه زاده مجید رضا بالا، حسین کرمی، داریوش فرهنگ، محمد حسین لطیفی، علی معلم و مازیار میری اعضای هیات انتخاب سینمای ایران سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر را تشکیل می دادند.
گفتنی است: در بخش سودای سیمرغ علاوه بر سیمرغ زرین بهترین فیلم با نگاه ملی، همانند سالهای قبل، 17 سیمرغ بلورین بهترین فیلم، کارگردان ، فیلمنامه، بازیگر نقش اول مرد و زن، فیلمبرداری، تدوین، موسیقی، نقش مکمل مرد و زن، صدابرداری، صداگذاری، طراحی صحنه و لباس، چهره پردازی، جلوههای ویژه میدانی و جلوههای بصری و جایزه ویژه هیأت داوران اهدا خواهد شد.
منبع: مد و مه
مجتبی راعی و رضا ناجی با فیلم "ترنج"
رضا ناجی: تصویر بیشتر از کلام اهمیت دارد
مصطفی علیمردانی
برنده خرس نقرهای بهترین بازیگر مرد از "جشنواره فیلم برلین" برای بازی در فیلم آواز گنجشکها در گفتگویی گفته است: بارها اتفاق افتاده که مردم ترک زبان عزیز به من گلایه کرده اند که چرا جای فلان بازیگر بازی نکردی که لهجه بدرستی ادا شود. من در این موارد همیشه سعی می کنم برای مردم توضیح دهم که در فیلم و سریال کلام به اندازه تصویر اهمیت ندارد. زیرا ممکن است شما یک اثر را دوبله شده ببینید. وقتی یک آمریکایی یا هر فردی از کشوری دیگر فیلم ایرانی می بیند نوع بیان لهجه برایش مهم نیست. بلکه بیشتر دقت می کند که فیلم چه موضوع و مفهومی دارد.
رضا ناجی در ادامه افزوده است: باید تاکیدمان بر وجوه تصویری و بازی ها باشد تا صدا. متاسفانه یک نگرش غلطی هم در تهران نسبت به لهجه وجود دارد که وقتی می گویند فلانی لهجه دارد این مساله را یک نقطه ضعف محسوب می کنند.
در حالی که من بازیگر که اتفاقا لهجه هم دارم در یک فیلم برای بشریت حرف می زنم و دوست دارم همه دنیا فیلمی را که بازی کرده ام، ببینند. من تا به حال برای اکران فیلم به کشورهای بسیاری مثل استرالیا، روسیه، آلمان، مجارستان و جاهای دیگر سفر کرده ام و با وجود این که فیلم ها صرفا با زیرنویس اکران می شد، بسیار گویا بود و از آن استقبال می کردند.
وی در پایان گفت: اگر دید جهانی داشته باشیم دیگر برایمان مهم نیست که مردم فلان جا لهجه را پسندیدند یا نه. حرف و پیام اثر نمایشی مهم است.
***
رضا ناجی،متولد تبریز، بازیگر سینما و تلویزیون، در بیش از 26 فیلم سینمایی و 4 فیلم تلویزیونی و 4 سریال تلویزیونی بازی کرده است. وی چندین جایزه بین المللی از جمله بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم برلین، بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم دمشق، دیپلم افتخار بهترین بازیگری از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر، بهترین بازیگر مردیازدهمین جشن سینمایی دنیای تصویر تندیس حافظ، جایزه بهترین بازیگر مرداسکرین آسیا پاسیفیک برای بازی در فیلم آواز گنجشکها از استرالیا و ... دارد.
مجتبی راعیمتولد اصفهان، کارگردان و نویسنده سینما، 11 فیلم سینمایی را کارگردانی کرده است. وی کارگردان فیلم های غیر گیشه ای است و نگاهی انسانی و دینی در اکثر فیلم هایش دارد. رضا ناجی پیش از فیلم " ترنج" در فیلم دیگری از راعی با نام " تولد یک پروانه"(1376) بازی کرده است.
نقد فیلم ترنج
وقتی درهای آسمان باز می شود
کیوان کثیریان
پرداختن به موضوعات انتزاعی و ماورایی در سینما آن هم با امکانات فنی سینمای ایران ریسک بزرگی است و به راه رفتن روی لبه تیغ می ماند. از یک سو ترجمان تصویری مفاهیم و تصاویر فرامادی، تکنولوژی و مهارت فنی درست و درمان می خواهد تا پیش پاافتاده نشود کارکرد معکوس نداشته باشد و دیگرآنکه ارائه مفاهیم مذهبی در سینما همواره در معرض خطر مستقیم گویی، شعارزدگی و مبتذل شدن قرار دارد و رسیدن به یک بیان متناسب با مضامین اینچنینی همیشه نگرانی بزرگی است.
خیال ها و خاطرات یک استاد نقاش آذری و شوریدگی ها و بی تابی ها و نگرانی های او درباره مرگ و جهان پس از آن، موضوع یازدهمین فیلم کارنامه مجتبی راعی است. راعی از آن دسته فیلمسازانی است که به نظر می رسد تا به حال فقط اعتقادی – و بگذارید بگویم دلی – فیلم ساخته است. کارنامه اش این را می گوید. او یا در حوزه سینمای جنگ کار کرده و یا فیلم هایش مایه های پررنگ مذهبی دارد. این مسیر به "تولد یک پروانه" و "عصرروز دهم" انجامید که به گمانم بهترین آثار او به حساب می آیند؛ چه به لحاظ روانی لحن و بیان سینمایی و چه از حیث کارگردانی و تسلط کامل او بر تکنیک (گرچه "سفر به هیدالو" را ندیده ام).
طبیعی است که هر فیلمسازی آزاد است طبق علایق وعقاید خودش فیلم بسازد به شرط آنکه مضامین مورد علاقه اش را درست به زبان سینما ترجمه کند. راعی فیلمسازی است که درعین حال که سینما را خوب بلد است معمولاً حرف دلش را فیلم می کند. این ویژگی برای هر سینماگری فارغ از کیفیت فیلمش، امتیاز بزرگی به حساب می آید و قابل احترام است.
فیلم تازه راعی بازهم بن مایه ای مذهبی دارد. هنر نقاشی برای او در فیلم "ترنج" بهانه ای است برای وارد شدن به خیالات و تصورات بیوک آقا بهاری و آغاز تغییر نگاه او به زندگی ومرگ.
بیوک آقا که یک نقاش سنتی و البته سرشناس است و دلبسته نقاشی هایش و خانواده و خانه درندشت، وقتی از بیماری لاعلاج خود آگاه می شود، به هم می ریزد، زایش هنری اش متوقف می ماند و دست و دلش به خلق اثر نمی رود.
مرگ اندیشی بیوک آقا به واسطه ارتباط معنوی اش با تابلوهای نقاشی شکل می گیرد و ایده ورود او به عالم مثال از طریق این تابلوها ایده درخشانی است.
یادآوری یک مفهوم کلیدی از سوی مردی عارف، بیوک آقا را برای رفتن آماده می کند و راه سعادت و آرامش را برایش هموار می کند؛ "اگر تصور کنی چیز قابل عرضه ای برای خدا در اعمالت نداری، سبک و راحت خواهی رفت. وگرنه اگر گمان داری اعمال نیک قابل توجهی در کارنامه ات هست، پس باید این را چهل نفر با امضا روی یک کفن، شهادت بدهند." این تمهید، بیوک را به درک تدریجی این معنا و درپی آن به مرتبه استغنا می رساند و از قید دلبستگی های دنیایی می رهاند؛ تابلوهایش را می فروشد و دست از خانه بزرگ قدیمی اش هم می شوید که چشم پسر وعروسش دنبال فروش آن است. این رهیدن از دنیا و وارستگی آنچنان بیوک را سبکبال می کند و به شعف می رساند که در ایام محرم در خیابان آوازی شادمانه زمزمه می کند.
رسیدن بیوک به این باور که درهای زمین بسته و درهای آسمان باز است، سترونی استاد نقاش را پایان می بخشد و او که ارادت خاص به واقعه عاشورا دارد دست به کار خلق تابلویی با همین موضوع می شود. باز شدن درهای آسمان به روی او در انتهای فیلم، هم ایده جذابی دارد و هم حامل بار استعاری زیبایی است.
با همه اینها با توجه به حجم بالای لحظات سوررئالیستی، قضاوت نهایی درباره فیلم "ترنج" بسیار وابسته به استانداردهای فنی و کیفیت اجرای بخش های کروماکی و پرده آبی است. ضمن آنکه فیلم به لحاظ مضمونی هم، گاه در مرز باریک خطر مستقیم گویی حرکت می کند اما کمتر به دامش می افتد.
و نکته آخر اینکه بازی رضا ناجی که بازیگر نقش اصلی فیلم است، خوب کنترل شده و برخلاف معمول از آن شلختگی ها و بی سامانی ها و خوشمزگی های کنترل نشده در بازی او خبری نیست.
تا دل به مهرت دادهام در بحر فکر افتادهام
آخر نگاهی بازکن وقتی که بر ما بگذری یا کبر منعت میکند کز دوستان یاد آوری هرگز نبود اندر ختن بر صورتی چندین فتن هرگز نباشد در چمن سروی بدین خوش منظری صورتگر دیبای چین گو صورت رویش ببین یا صورتی برکش چنین یا توبه کن صورتگری ز ابروی زنگارین کمان گر پرده برداری عیان تا قوس باشد در جهان دیگر نبیند مشتری بالای سرو بوستان رویی ندارد دلستان خورشید با رویی چنان مویی ندارد عنبری تا نقش میبندد فلک کس را نبودست این نمک ماهی ندانم یا ملک فرزند آدم یا پری تا دل به مهرت دادهام در بحر فکر افتادهام چون در نماز استادهام گویی به محراب اندری دیگر نمیدانم طریق از دست رفتم چون غریق آنک دهانت چون عقیق از بس که خونم میخوری گر رفته باشم زین جهان بازآیدم رفته روان گر همچنین دامن کشان بالای خاکم بگذری از نعلش آتش میجهد نعلم در آتش مینهد گر دیگری جان میدهد سعدی تو جان میپروری هر کس که دعوی میکند کو با تو انسی میکند در عهد موسی میکند آواز گاو سامری سعدی
چند روزی بود که این شعر را در ذهن خود می خواندم حالا از چه روی، خود نیز نمی دانم. فقط خدا عالم است و بس.
چه نیکک شعری است این و چه شاعری است این سعدی شیرازی که شکسپیر ایران ماست. خدایش رحمت کناد.
عاشورا، روز آزادی خواهی دینی
عاشورا روز آزادی و آزادی خواهی است. امام حسین (ع) در چنین روزی همه چیز و همه کس خود را فدا کرد تا بند بر دستان آزادگان مگذارند چرا که آنکه بنده خدا باشد بند و بندگی هیچ طاغوتی را نمی پذیرد و از همین رو بود که وی در آن روز در گوش تاریخ فریاد زد فریادی که تا ابد در گوش فلک خواهد ماند:
"ای پیروان خاندان ابوسفیان؛ اگر دین ندارید و از روز قیامت نمی هراسید لااقل در زندگی دنیاتان آزادمرد باشید..."
آنقــــــــــــــــــدر راه را راست رفتم که نه تنها با کله ام بلکه با تمام وجودم خوردم به سنگ، به همه چیز شک کردم و یاد این جمله افتادم:
"آنگاه که میان زنده ماندن و مرگ دو دل باشی بیدرنگ مرگ را برگزین." کتاب هاگاکوره
شاید باید همین را برگزینم.