سینما، ادبیات، مطالعات فرهنگی و ...
سایت انسان شناسی و فرهنگ منتشر کرد
وال استریت ژورنال بررسی کرد:
چرا ما آنلاین(بر خط) اینقدر گستاخ هستیم؟(*)
مرور آنلاین، خودکنترلی را کاهش داده و منجر به افزایش بدهی و وزن میشود
نویسنده: الیزابت برنِشتاین
مترجم: مصطفی علیمردانی
جنیفر بریستول، اخیراً یکی از دوستان قدیمیاش را از دست داد- البته به لطف یک دعوای فیسبوکی درباره "پیت بول" ها.
مشکل زمانی آغاز شد که او مقاله ای را (در اینترنت) منتشر کرد که در آن عنوان شده بود: "پیت بول"ها خطرناکترین گونه سگ در شهر نیویورک در سال گذشته بودند. خانم بریستول چهل سال دارد و در امور تبلیغات فعالیت میکند. او همچنین کنشگر دفاع از بهزیستی حیوانات در منهتن است. او در این مقاله نوشته بود: لطفاً این افکار را همرسانی(share) کنید ... 833 مورد در رابطه با "پیت بول"ها.
مطالعه ای که اخیراً (در سال 2012) انجام شده نگاهی به آمار افزایش وزن و بدهی در میان کاربران فیسبوک داشته و نتیجهگیری کرده است که این گروه تمایل کمتری به کنترل امیال خود دارند. دوستان خانم بریستول نیز که در انجمنهای حمایت از بهزیستی حیوانات فعال هستند با جدیت وارد بحث شدند.
یکی از آنها بیان کرد که "پیت بولها" تنها گونهای از آمار رسمی نیست. آن دیگری گفت: مالکیت غیر مسؤولانه اغلب باعث می شود سگها خوی تجاوز داشته باشند. آن دیگری ابراز داشت: در واقع "بلک لب"ها ممکن است بیشتر گاز بگیرند.
سپس، یکی از دوستان دوران کودکی خانم بریستول با سر و صدای زیادی وارد بحث شد: این را از یک دکتر بخش اورژانس بپذیرید ... در 15 سال از انجام این کار، من هنوز گازگرفتگی توسط مو بلند طلایی(از انواع سگ ها) را شاهد هستم که باعث شده (افراد مصدوم) به اتاق عمل رفته و یا کشته شدهاند.
این اظهارات، سیلی را به راه انداخت. شخصی تقاضا کرد که تحقیقات علمی دکتر را ببیند. دیگری او را متهم کرد که دکتر حتی به خودش زحمت نداده که دقیقاً ببیند بیمارانش توسط پیت بولها گاز گرفته شده باشند. شخص دیگری پیشنهاد داد که او(دکتر) بایستی از اتاق اورژانس بیرون برود تا ببیند آنچه که واقعاً در حال وقوع است.
"واقعاً احمقانه است." این را خانم بریستول میگوید. او کسی است که بیرون از این دعوا ایستاده بود. دوست قدیمیاش، همان دکتر بخش اورژانس، صبح روز بعد او را از لیست دوستانش خارج کرد. این رخداد 8 ماه پیش اتفاق افتاد و خانم بریستول از آن موقع تا به امروز خبری از او ندارد.
چرا ما آنلاین تا این اندازه تندخو و بدخلق نسبت به همدیگر هستیم؟ در فیسبوک، توییتر، انجمنهای بحث و یا وبسایتها، ما چیزهایی را به همدیگر میگوییم که هرگز رو در رو آنها را به همدیگر نمیگوییم. آیا الان وقت فهمیدن بهتر این قضیه فرا نرسیده است؟
ناشناسی، نیروی قدرتمندی است. پنهان شدن، پشت یک نام جعلی و یا قراردادی روی صفحه نمایش، ما را شکستناپدیز و مغلوب نشدنی و به همان اندازه نامریی میکند. در بسیاری از وبسایتها، آن قدر هم که فکر میکنیم ناشناس نیستیم و در فیسبوک به هیچ عنوان ناشناس نیستیم. حتی زمانی که ما هویت واقعی خود را آشکار میکنیم باز هم رفتار ناهنجاری داریم.
براساس تحقیقات اساتید دانشگاه کلمبیا و دانشگاه پیتزبورگ، مرور (صفحات) فیسبوک خودکنترلی را کاهش میدهد. محققان میگویند که این بیشتر بر روی افرادی تأثیرگذار است که شبکههای فیسبوکی آنها متشکل از دوستان نزدیکشان میباشد.
بسیاری از ما، تصویر بهسازی شدهای از خودمان را در فیسبوک ارایه میدهیم. این تصویر مثبت _ و تشویقهایی که ما در شکل لایک(پسندیدن) دریافت میکنیم _ اعتماد به نفس ما را به صورت زیادی افزایش میدهد. و زمانی که ما حس متورمی (اعتماد به نفس کاذب) از خودمان داریم تمایل داریم خودکنترلی ضعیفی نشان بدهیم.
کیت ویلکاکس، استادیار رشته بازاریابی در مدرسه بازرگانی کلمبیا و دیگر نویسنده این تحقیق میگوید: درباره آن به عنوان یک تأثیر مجاز فکر کنید. شما درباره خودتان احساس خوبی میکنید بنابراین محق بودن را احساس میکنید. شما میخواهید این تصویر بهسازی شده را حفظ کنید که ممکن است نشان از دلیلی باشد که چرا مردم این چنین سهمگین با شلاق زبان کسانی را که با آنها هم عقیده نیستند مینوازند. وی در ادامه اضافه میکند: این نوع رفتارها، یعنی خودکنترلی ضعیف، حس متورم(اغراق و یا باد کرده) شده از خود، اغلب توسط افراد صدمه دیده از الکل به نمایش گذاشته میشود.
محققان پنج سری پژوهش را اجرا کردند. در یکی از پژوهشها، از 541 کاربر فیسبوک سؤال شده بود که آنها چه مقداز زمان در فیسبوک صرف میکنند و چه تعداد دوستان نزدیک در شبکههای فیسبوکی خودشان دارند. همچنین از آنها درباره زندگی آفلاینشان سؤال شده بود که شامل میزان زمانی که آنها شخصاً هر هفته به خودشان اختصاص میدادند، میشد.
مطالعات نشان داد که افرادی که زمان بیشتری آنلاین بودند و درصد بالایی از روابط نزدیک را در شبکهشان داشتند به احتمال بیشتری درگیر زیادهروی در خوردن و آشامیدن بودند و اضافه وزن بیشتری داشتند و به همان اندازه هم بدهی(از نوع کارت اعتباری).
مطالعه دیگری نشان داد که افرادی که فیسبوک را برای 5 دقیقه مرور کرده بودند و روابط قوی شبکهای داشتند به احتمال بیشتر کیک شکلاتی را به جای گرانولا(نوعی خوردنی) به عنوان اسنک(هله هوله) میخوردند.
در مطالعه سومی، اساتید مجموعهای از "آناگرام"( وارو واژه) را به شرکتکنندگان ارایه کردند که غیرقابل حل بودند و به همان اندازه تست هوش زمانبندی شده را. سپس شروع به اندازهگیری کردند تا ببینند چه مدت زمان میبرد تا شرکتکنندگان دست از تلاش برای حل مسایل بر میدارند. آنها دریافتند افرادی که زمان بیشتری را در فیسبوک سپری میکنند به احتمال بیشتری از مسایل سخت خیلی زودتر دست برمی دارند. (در این خصوص) سخنگوی فیسبوک حاضر به نظر دادن نشد.
چرا ما زمانی که آنلاین هستیم این قدر پرخاشگر میشویم؟ همین پست اخیر در صفحه فیسبوک این ستون را در نظر بگیرید. این پست از کسی است که من او را نمی شناسم: "چرا من اصلاً باید زحمت نوشتن برای تو را به خودم بدهم تو که جواب نخواهی داد."
شری ترکل، روانشناس و استاد مطالعات اجتماعی علم و فناوری در انیستیتو فناوری ماساچوست میگوید: "ما در حالت آنلاین، کمتر خویشتندار هستیم چرا که مجبور نیستیم واکنش افرادی را که مورد خطاب قرار میدهیم ببینیم." وی در ادامه میافزاید: "به دلیل اینکه دیدن و تمرکز کردن روی اشتراکاتمان با دیگران سختتر و دشوارتر است ما تمایل داریم همدیگر را غیرانسانی بکنیم (و یا به عبارت بهتر آنها را مانند ماشین در نظر بگیریم.)"
دکتر ترکل میگوید که به طور حیرتآوری، بسیاری از مردم هنوز هم فراموش می کنند که آنها دارند با صدای بلندی صحبت میکنند زمانی که به صورت آنلاین با همدیگر ارتباط دارند؛ به ویژه هنگام پست(ارسال) از یک تلفن هوشمند، شما در حال نشر هستید اما چنین احساسی را ندارید.
وی در ادامه میگوید: خوب، اگر روی(صفحه) چنین چیز کوچکی به شما بگویند: "من از شما متنفرم"، درست مثل یک اسباب بازی به نظر میرسد. هیچ حس پیامدی را منتقل نمیکند.
دکتر ترکل، نویسنده کتاب "تنها با هم: چرا ما از تکنولوژی بیشتر توقع داریم و از همدیگر کمتر" میگوید: در خصوص فیسبوک، اصلاً نامش بخشی از مشکل است. فیسبوک به ما این قول را میدهد که یک چهره و یک مکان را در اختیار ما بگذارد تا دوستانمان را داشته باشیم.
اگر چیز دردناکی را (به صورت آنلاین) دریافت کنید که برای آن آماده نیستید شما دو چندان احساس خفت و توهین میکنید؛ بنابراین شما با یک ضربه جواب طرف را میدهید.
چیپ بولْسیک به خوبی میداند که فصل شلوغی(high season) برای مجادلات آنلاینی درباره سیاست است. آقای بولْسیک، 54 سال دارد و مجری تلویزیون در کالیفرنیا است. او تمایل دارد سؤالات سیاسی را در صفحه فیسبوک خود بگذارد. این مجری تلویزیون میگوید: به اینکه مردم چه اندازه نظرات متفاوتی از من دارند خیلی علاقهمندم. البته گاهی یک سؤال تحریککننده را جهت سرگرمی می نویسم تا داد و فریاد افراد نسبت به همدیگر را تماشا کنم.
در چند ماه گذشته، آقای بولْسیک دو تا از دوستان راستین و قدیمی خودش را به خاطر مشاجرات سیاسی آنلاین از دست داده است. اولین دوستش بعد از اینکه او استاتوسی را با این عنوان که از افراد سؤال کرده بود تا درباره اینکه آیا مورمونها، مسیحی هستند بحث کنند از دست داد. (دوستش در صفحه بولْسیک نوشت: "تو آنقدر پرت هستی که خودت هم نمی دانی داری درباره چی صحبت میکنی." و در ادامه افزوده بود: "تو یک احمق هستی."
آقای بولْسیک او را از صفحهاش مسدود(بْلاک) کرد. او می گوید: "من به شما اجازه بحث آزاد می دهم مگر اینکه مرا عصبانی کنید." گاهی وی تمام جملات یک بحث را حذف میکند.
بعد از اینکه دوست قدیمی دیگر آقای بولسیک با پستهای(ارسال) مکرر نظراتش به چند تا از دوستان فیسبوکی او و حتی خود او توهین کرد، رفاقت دوم حتی خیلی ناگهانیتر به پایان رسید.
آقای بولْسیک میگوید: او بیشتر از آن که درباره مسایل سیاسی بحث کند تکه پرانی میکرد. آقای بولْسیک به دوستش نوشت که قصد دارد او را در صفحه اش مسدود کند در صورتی که آرامتر نشود و دست از تکه پرانی بر ندارد؟ در جواب، دوستش از زبان و لحن نامناسبی استفاده کرد و به همین خاطر آقای بولْسیک او را از لیست دوستانش خارج کرد. آقای بولْسیک میگوید: من واقعاً افسرده و مأیوس شدم.
هنوز، او گاهی نمیتواند جلوی خودش را از فوت کردن در شعلههای تحریکآمیز بگیرد. وقتی تنور یک رشته مباحث سیاسی به اندازه کافی گرم میشود و او جهتی را که این بحث میرود، دوست ندارد _ راست یا چپ_ میگوید _ که به طور خصوصی به یکی از دوستانش که وی آنها را سگهای شکاری مینامند _ پیام میدهد و پیشنهاد میکند به بحث بپیوندد. آقای بولسیک میگوید: من میگویم، عجب! این بحث به نظر من خوب نمیرسد. شما چه فکر میکنید؟ بعد دوستان به آنجا میروند و کسی را که دارد مرا دلخور میکند با سرزنش گوشمالی میدهند؛ و متعاقب آن، من آدم خوبی به نظر می رسم.
(*) این مقاله در وال استرست ژورنال در سال 2012 با عنوان انگلیسی
" منتشر شده است.WSJ: Why We Are So Rude Online: Elizabeth Bernstein
_________________________________________________________________
لینک مطلب در سایت انسان شناسی و فرهنگ: چرا ما آنلاین(بر خط) اینقدر گستاخ هستیم؟
باز نشر مطلب در سایت فرهنگ امروز: چرا ما آنلاین(بر خط) اینقدر گستاخ هستیم؟
باز نشر مطلب در سایت رصد: چرا ما آنلاین(بر خط) اینقدر گستاخ هستیم؟
باز نشر مطلب در سایت بوی باران: چرا ما آنلاین(برخط) اینقدر گستاخ هستیم؟
لینک مطلب به زبان انگلیسی در سایت والاسترست ژورنال: Why We Are So Rude Online?
مقاله "چرا ما آنلاین اینقدر گستاخ هستیم؟"ترجمه شد و در اختیار مخاطبان گرامی قرار گرفت. این مقاله در "وال استریت ژورنال" چاپ شده است. لینک ترجمه در آخر همین مطلب.
Why We Are So Rude Online?
Online Browsing Lowers Self-Control and Is Linked To Higher Debt, Weight
By
Elizabeth Bernstein
Jennifer Bristol recently lost one of her oldest friends—thanks to a Facebook fight about pit bulls.
The trouble started when she posted a newspaper article asserting that pit bulls were the most dangerous type of dog in New York City last year. "Please share thoughts… 833 incidents with pitties," wrote Ms. Bristol, a 40-year-old publicist and animal-welfare advocate in Manhattan.
A recent study looks at rates of overweight and credit-card debt among heavy users of Facebook and concludes this group tends to have less impulse control. Elizabeth Bernstein has details on The News Hub. (Photo: Agence France-Presse/Getty Images)
Her friends, many of whom also work in the animal-welfare world, quickly weighed in. One noted that "pit bull" isn"t a single official breed; another said "irresponsible ownership" is often involved when dogs turn violent. Black Labs may actually bite more, someone else offered.
Then a childhood pal of Ms. Bristol piped up with this: "Take it from an ER doctor… In 15 years of doing this I have yet to see a golden retriever bite that had to go to the operating room or killed its target."
That unleashed a torrent. One person demanded to see the doctor"s "scientific research." Another accused him of not bothering to confirm whether his patients were actually bitten by pit bulls. Someone else suggested he should "venture out of the ER" to see what was really going on.
"It was ridiculous," says Ms. Bristol, who stayed out of the fight. Her old buddy, the ER doctor, unfriended her the next morning. That was eight months ago. She hasn"t heard from him since.
Why are we so nasty to each other online? Whether on Facebook, Twitter, message boards or websites, we say things to each other that we would never say face to face. Shouldn"t we know better by now?
Anonymity is a powerful force. Hiding behind a fake screen name makes us feel invincible, as well as invisible. Never mind that, on many websites, we"re not as anonymous as we think—and we"re not anonymous at all on Facebook. Even when we reveal our real identities, we still misbehave.
According to soon-to-be-published research from professors at Columbia University and the University of Pittsburgh, browsing Facebook lowers our self control. The effect is most pronounced with people whose Facebook networks were made up of close friends, the researchers say.
Most of us present an enhanced image of ourselves on Facebook. This positive image—and the encouragement we get, in the form of "likes"—boosts our self-esteem. And when we have an inflated sense of self, we tend to exhibit poor self-control.
"Think of it as a licensing effect: You feel good about yourself so you feel a sense of entitlement," says Keith Wilcox, assistant professor of marketing at Columbia Business School and co-author of the study. "And you want to protect that enhanced view, which might be why people are lashing out so strongly at others who don"t share their opinions." These types of behavior—poor self control, inflated sense of self—"are often displayed by people impaired by alcohol," he adds.
The researchers conducted a series of five studies. In one, they asked 541 Facebook users how much time they spent on the site and how many close friends they had in their Facebook networks. They also asked about their offline lives, including questions about their debt and credit-card usage, their weight and eating habits and how much time they spent socializing in person each week.
People who spent more time online and who had a high percentage of close ties in their network were more likely to engage in binge eating and to have a greater body mass index, as well as to have more credit-card debt and a lower credit score, the research found. Another study found that people who browsed Facebook for five minutes and had strong network ties were more likely to choose a chocolate-chip cookie than a granola bar as a snack.
In a third study, the professors gave participants a set of anagrams that were impossible to solve, as well as timed IQ tests, then measured how long it took them to give up trying to solve the problems. They found people who spent more time on Facebook were more likely to give up on difficult tasks more quickly. A Facebook spokesman declined to comment.
Why are we often so aggressive online? Consider this recent post to this column"s Facebook page, from someone I don"t know: "Why should I even bother writing you? You won"t respond."
We"re less inhibited online because we don"t have to see the reaction of the person we"re addressing, says Sherry Turkle, psychologist and Massachusetts Institute of Technology professor of the social studies of science and technology. Because it"s harder to see and focus on what we have in common, we tend to dehumanize each other, she says.
Astoundingly, Dr. Turkle says, many people still forget that they"re speaking out loud when they communicate online. Especially when posting from a smartphone, "you are publishing but you don"t feel like you are," she says. "So what if you say "I hate you" on this tiny little thing? It"s like a toy. It doesn"t feel consequential."
And for Facebook, its very name is part of the problem. "It promises us a face and a place where we are going to have friends," says Dr. Turkle, author of the book "Alone Together: Why We Expect More from Technology and Less from Each Other." "If you get something hurtful there, you"re not prepared. You feel doubly affronted, so you strike back."
It"s high season for online bickering about politics, as Chip Bolcik well knows. Mr. Bolcik, 54, a TV announcer and registered Independent from Thousand Oaks, Calif., likes to pose political questions on his Facebook page. "I am very interested in how people think who have different views than mine," he says. "And sometimes I will write a provocative question for the entertainment purpose of watching people yell at each other."
Over the past few months, Mr. Bolcik lost two real-life friends because of online political spats. The first friend got mad at him after he posted a status update asking people to debate whether Mormons are Christians. ("You are so off base you don"t know what you are talking about," she wrote on his page, followed later by: "You"re an idiot.") Mr. Bolcik blocked her from his page. "I will allow free discussion until you irritate me," he says. Sometimes, he erases entire conversation threads.
The second friendship ended even more abruptly, after one of Mr. Bolcik"s old friends offended several of his Facebook friends, as well as Mr. Bolcik himself, by repeatedly posting his views. "He was spouting about politics, rather than discussing," Mr. Bolcik says. Mr. Bolcik wrote his friend and told him he was going to block him from the page if he didn"t pipe down. In response, his friend told him off using vulgar language and unfriended him. "I was pretty upset," Mr. Bolcik says.
Still, he sometimes can"t restrain himself from fanning the flames. When a political discussion thread becomes heated and he doesn"t like the way it is going—"right or left," he says—he privately messages one of his "attack dog" friends and suggests he or she join the discussion. "I will say, "Gee, this discussion doesn"t seem right to me, what do you think?" " he says. "Then they will go on there and berate the person who is upsetting me, and I will look like the good guy."
http://www.wsj.com/articles/SB10000872396390444592404578030351784405148
ترجمه شد. شما می توانید به لینکهای زیر مراجعه کنید:
لینک مطلب در سایت انسان شناسی و فرهنگ: چرا ما آنلاین(بر خط) اینقدر گستاخ هستیم؟
لینک مطلب در وبلاگ سینما، ادبیات و مطالعات فرهنگی(سیلوراسکرین): چرا ما آنلاین(بر خط) اینقدر گستاخ هستیم؟
لینک مطلب به زبان انگلیسی در سایت والاسترست ژورنال: Why We Are So Rude Online?
تاریخ: سه شنبه، 22 آگوست 1978
خلاصه: تمامی مطبوعات تهران در 22-21 آگوست به طور کامل به اخبار آتشسوزی سینما رکس پرداختند. تعداد کشتهشدگان به صورت غیررسمی 430 نفر برآورد شده است. جزئیات هنوز مشخص نیست. مقامات میگویند که تروریستها دور تا دور سینما گازوئیل ریخته و سپس آن را شعلهور کردند، ولی برخی از شاهدان صدای انفجار شنیدهاند. مطبوعات همدردی و خشم مردم را گزارش میکنند. رهبران اپوزیسیون بدگمان هستند ولی اظهار نظر عمومی نمیکنند.
1. تیترها و گزارشهای تصویری مطبوعات تهران در 22-21 آگوست به آتشسوزی فاجعهبار سینما رکس آبادان اختصاص داده شده است. آتشنشانها اجساد 377 نفر را پیدا کردهاند و تعداد کشتهشدگان به صورت غیررسمی به 430 نفر رسیده است. این آمار به احتمال زیاد افزایش خواهد یافت زیرا ظرفیت سینما 600 تا 700 نفر برآورد شده و فقط 20 تا 40 نفر توانستهاند جان سالم به در ببرند. مقامات نمیدانند چند نفر در سینما حضور داشتهاند زیرا ورود اطفال آزاد بوده است.
2. آتشسوزی اندکی پس از آن شروع فیلم ایرانی حدود ساعت 21:45 آغاز شد. طبق گزارشها، آتشافروزان دور تا دور ساختمان را گازوئیل ریختهاند و منتظر شدهاند تا گازوئیل به داخل ساختمان نفوذ کند و سپس آن را شعلهور کردهاند. اما برخی از بازماندگان میگویند که پیش از شروع آتشسوزی صدای انفجار شنیدهاند. شاهدان میگویند که سینما بلافاصله در شعلههای آتش غوطهور شد. جمعیت به سمت تنها درب خروجی هجوم برد ولی در قفل بود. دربان میگوید که برای جلوگیری از حملات تروریستی در را قفل کرده بودند. (دو ماه پیش نیز این فیلم مورد حمله قرار گرفته بود.) آتشنشانها تا ساعت 2 بامداد نتوانستند حریق را کنترل کنند. از آن به بعد فقط میتوانستند اجساد را بیرون بکشند.
3. پلیس از 10 فقره دستگیری خبر داده است. سه نفر در این میان مواد منفجره حمل میکردهاند ولی سخنی از دستگیری عاملان این جنایت نشده است. سه نفر از دستگیرشدگان نیز رئیس سینما و دو کارمند آن هستند که به دلیل اهمال و قصور مورد انتقاد سنگین قرار گرفتهاند.
4. پیامهای همدردی و اندوه بابت «سنگینترین حمل? تروریستی دوران» روزنامهها را پر کردهاند. شاه، شهبانو و نخستوزیر آموزگار پیام تسلیت فرستادهاند. سخنگوی انجمن مطالعات مسائل ایران خواستار اشد مجازات برای عاملان این جنایت شده است: «کلام از ابراز خشم و انزجار در برابر چنین قتل عامی قاصر است.» محسن پزشکپور نماینده مجلس و سخنگوی مخالفان حکومت نظامی اصفهان در جلس? فوقالعاده روز 20 آگوست، ابراز تعجب کرد: «نمیدانم چه کسی میتواند دست به چنین اقدامی بزند.»
رهبران مذهبی این حمله را «غیراسلامی» توصیف کردند. آیتالله شریعتمداری گفت: «ما با چنین افرادی هیچگونه ارتباطی نداریم.» آیتالله شیرازی از رهبران مذهبی مشهد نیز عاملان این آتشافروزی را محکوم کرده و آیتالله نوری این فاجعه را «غیرانسانی» توصیف کرده است.
دکتر سید حجازی این عمل را «اقدامی بزدلانه و مغایر با فرهنگ و آموزههای اسلام» برشمرده است. آیتالله وحیدی (توضیح: از حامیان خمینی) از اظهارنظر مشابه خودداری کرده زیرا «حقایق مربوط به این اتفاق هنوز مشخص نشده است». همایون، وزیر اطلاعات، پس از جلس? کابینه در 21 آگوست گفت که مردم باید با یکدیگر در برابر «وحشت بزرگ» متحد شوند و به مردم اطمینان داد که تدابیر امنیتی تشدید خواهد شد.
5. منبع آگاه در میان اپوزیسیون مسلح در بعد از ظهر 21 آگوست به مامور سفارت گفت که در مورد مسال? آبادان تردیدهایی وجود دارد. از سخنانش اینگونه برداشت میشد که حکومت ایران به طور ضمنی اجاز? چنین کاری داده است، ولی او از هرگونه اظهار نظر مستقیم خودداری کرد و گفت که اپوزیسیون تحقیقاتش را در این زمینه آغاز کرده است. به گفت? مبارزین مسلح، این حقیقت که رئیس پلیس آبادان - رزمی - در جریان ناآرامیهای ماه ژانویه رئیس پلیس قم بوده است و همچنین تاخیر در ارسال تجهیزات آتشنشانی، مشخص میکند که مقامات هوشیار و آماده نبودهاند. این منبع همچنین تاکید داشت که این عمل نمیتواند از «تروریستها» سر بزند زیرا آنها هیچوقت «به مردم حمله نمیکنند». مسال? آتشسوزی آبادان برای مدتها اپوزیسیون را درگیر خواهد کرد.
6. هفت نفر از نمایندگان مجلس درخواست جلس? فوقالعاده کردهاند تا تراژدی آبادان بررسی شود؛ آنها از دولت درخواست گزارش کامل کردهاند.
7. سینماها در اعتراض به این فاجعه تعطیل شدهاند و اکثر آنها تا 27 آگوست تعطیل باقی خواهند ماند. (توضیح: زیرا 26-25 آگوست اوج عزاداریهاست.)
ناس
مروری بر برندگان و حواشی جشنواره(بین المللی) فیلم فجر از آغاز تا سال 1392
بخش سوم: جشنواره بینالمللی فیلم فجر از سال 1380 تا سال 1389 و 1390 تا 1392
پرواز سیمرغ تا هالیوود؛ اسکار به اصغر میرسد/فرهادی، میرکریمی و حاتمیکیا بهترین ها هستند
مصطفی علیمردانی
اشاره: جشنواره بین المللی فیلم فجر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سال 1361 تا به امروز(1393) هر سال بهمن ماه در تهران برگزار می شود. این جشنواره تا سال 1374 فقط به تولیدات سالانه سینمای ایران اختصاص داشت اما از سال 1374 به صورت بین المللی برگزار می شود و کشورهای دیگر نیز در این جشنواره شرکت می کنند. مهمترین جایزه این جشنواره "سیمرغ بلورین" نام دارد که رقابت کنندگان برای به دست آوردن آن با هم به رقابت می پردازند. این جشنواره جوایز دیگری از جمله "دیپلم افتخار" و "لوح زرین" نیز دارد.
این یادداشت مروری است بر برخی از برندگان در شش بخش اصلی ؛ 1) سیمرغ بلورین بهترین فیلم 2) سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی 3) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد 4) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن 5) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد 6) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن
همچنین در این نوشتار سعی شده در حد امکان بر حواشی بعضی از فیلم ها و هنرمندان به صورت خیلی کوتاه پرداخت شود.
در بخش سوم به بررسی بهترین ها از سال 80-89 و 90-92 و حواشی بعضی از فیلمها خواهیم پرداخت.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر از سال 1380 تا سال 1389 و 1390 تا 1392
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1380: این جشنواره، جشنواره بهمن فرمان آرا است. او برای دومین بار در جشنواره فیلم فجر، چهار جایزه اصلی را از آن فیلم خود، "خانهای روی آب" می کند؛ برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم(خانهای روی آب)، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد(رضا کیانیان)، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد(عزتالله انتظامی)، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن(بهناز جعفری). با اینکه فیلم خانه ای روی آب، فیلم قوی و خوبی است ولی در میان مخاطبان عام خیلی دیده نشده است. به اعتقاد بعضی از سینما دوستان، خانهای روی آب، یکی از بحثانگیزترین فیلم های این دهه هم در سینمای ایران و هم در کارنامه بهمن فرمانآرا است.
فیلم دیگری که مورد توجه هیأت داوران قرار میگیرد فیلم "من ترانه پانزده سال دارم" به کارگردانی رسول صدرعاملی است. صدرعاملی با این فیلم، برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و ترانه علیدوستی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن میشود.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1381: جشنواره این سال، کارگردان جوانی را به سینمای ایران معرفی می کند. سیدرضا میرکریمی با فیلم " اینجا چراغی روشن است" برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی می شود. میرکریمی هر چند پیش از این با فیلم نیمه بلند " کودک و سرباز" تواناییهای خود را نشان داده بود اما از همین سال هم برای منتقدین و هم برای عموم سینمادوستان معرفی می شود. بعضی از اصحاب فیلم و سینما معتقدند فیلم "کودک و سرباز" بسیار قویتر از "اینجا چراغی ..." است. سیدرضا در سالهای بعد، تواناییهای خود را در آثار سینمایی به عنوان یک کارگردان برجسته که نگاهی اخلاقگرایانه، انسانی و دینی دارد نشان می دهد. حبیب رضایی نیز برای بازی در همین فیلم، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد میشود.
یکی از نکات قابل توجه این دوره از جشنواره این است که هیچ کس برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و یا زن نمی شود.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1382: جشنواره 82 فیلم "مهمان مامان" داریوش مهرجویی و "دوئل" احمدرضا درویش را به سینما دوستان معرفی می کند. هم مهمان مامان و هم دوئل را مخاطبان می پسندند. مهرجویی، مهمان مامان را از کتابی به همین نام به نویسندگی "هوشنگ مرادی کرمانی" اقتباس کرده بود. مهمان مامان از آن فیلمهایی است که زندگی به تمام معنی در آن جریان دارد.
هوشنگ مرادی کرمانی از معدود نویسندگانی است که برخی از آثار ادبی او، اقتباس سینمایی شدهاند. مثل مجموعه موفق "قصههای مجید" به کارگردانی کیومرث پوراحمد، مهمان مامان به کارگردانی داریوش مهرجویی، خمره به کارگردانی ابراهیم فروزش، چکمه به کارگردانی محمدعلی طالبی و غیره.
در این جشنواره سه جوان و یک پیشکسوت، جوایز را برای بازیگری از آن خود کردند. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به بهرام رادان برای بازی در فیلم "شمعی در باد"، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به کامبیز دیرباز برای فیلم "دوئل"، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن نیز به گوهر خیراندیش برای بازی در فیلم "رسم عاشق کشی" و جایزه نقش مکمل زن نیز به مریلا زارعی برای باز ی در فیلم "سربازهای جمعه" میرسد.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1383: سیدرضا میرکریمی بعد از یک سال وقفه در این دوره با فیلم "خیلی دور خیلی نزدیک" موفق میشود سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کند. این فیلم برای اسکار معرفی می شود ولی نمیتواند نامزد شود.
همچنین در این سال، مجید مجیدی با فیلم "بید مجنون" برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی میشود. این فیلم در مقایسه با توانمندیهای مجیدی، فیلم خوبی نیست و نمیتواند انتظارات سینما دوستان به خصوص منتقدین را برآورده کند. با این حال سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به پرویز پرستویی در همین فیلم میرسد. همچنین پرستویی در این دوره از جشنواره فیلم فجر با فیلم "کافه ترانزیت" نیز شرکت کرده است. فرشته صدرعرفایی برای بازی در نقش اصلی این فیلم، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن می شود.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1384: این جشنواره، جشنواره مهمی است چرا که در آن یکی از کارگردانان پرتوان و آیندهساز از سینمای ایران و جهان را به مخاطبان معرفی میکند؛ اصغر فرهادی. او با فیلم "چهارشنبه سوری" در این جشنواره میدرخشد و علاوه بر کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را نیز برای هدیه تهرانی به ارمغان میآورد.
همچنین در جشنواره 1384 بار دیگر حاتمی کیا مورد توجه قرار میگیرد و "به نام پدر" برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم، پرویز پرستویی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد و مهتاب نصیرپور، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن میشود.
فیلم به نام پدر، واکنش های متفاوتی را برمیانگیزد. با اینکه این فیلم در آن زمان مورد توجه قرار میگیرد ولی در کمتر از یک دهه از دور خارج میشود و شاید امروز دیگر کسی به دنبال تماشای آن نباشد.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1385: جشنواره 1385، جشنواره جوان ها بود. بهرام رادان، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را در فیلم "سنتوری" دریافت میکند؛ فیلمی که داریوش مهرجویی آن را کارگردانی کرده است. این فیلم نمایش دهنده بخشی از زندگی یک خواننده پاپ بود. در این فیلم، رضا صادقی روی تصاویر خوانندگی بهرام رادان خوانده بود. شاید بعد از همین فیلم بود که رادان وسوسه شد خواننده شود و بعد از دوری طولانی مدت از سینما، یک آلبوم موسیقی به نام "آن روی دیگر" را منتشر کرد. این آلبوم، نظرها را خیلی جلب نکرد و ظاهراً در آینده نیز هیچگاه از این آلبوم یاد نخواهد شد. شاید تنها مزیت این آلبوم، محتوا محور بودن آن باشد هر چند در باب مسایل تکنیکی موسیقی، اهالی این حوزه بهتر میتوانند نظر بدهند. اهالی موسیقی واکنشی به این آلبوم نشان ندادند.
هنرمند جوان دیگر، افشین هاشمی است که میتواند سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای بازی در فیلم "پا برهنه در بهشت" کسب کند. این فیلم درباره بیماران آسایشگاهی است که به آخر خط رسیدهاند. بازیگر جوان بعدی، باران کوثری است که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای فیلم "خون بازی" به دست میآورد. کوثری در فیلم خون بازی _ به کارگردانی مادرش _ هنرنمایی کرده بود. این فیلم درباره اعتیاد جوانان به مواد مخدر بود. همچنین فیلم بسیار زیبا و تأثیرگذار "روز سوم" با بازیگری پوریا پورسرخ، حامد بهداد و باران کوثری به کارگردانی محمدحسین لطیفی، اثری زیبا درباره سقوط خرمشهر بود. شاید یکی از نقش های خاطره انگیز حامد بهداد در سینمای ایران بازی در نقش افسر عراقی باشد که عاشق دختر ایرانی است اما عضو حزب بعث عراق است و با شروع جنگ به ارتش فراخوانده میشود ...
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1386: در این جشنواره نسبت به بازی یک بازیگر بی انصافی میشود و داورانش آنچه را نادیده گرفتهاند در "جشنواره بینالمللی فیلم برلین" یا همان "برلیناله" دیده میشود. در این دوره مجید مجیدی، برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم "آواز گنجشک ها" میشود. بازیگر اصلی این فیلم رضا ناجی است. ناجی از این جشنواره قدر نمیبیند اما همین فیلم در آسمان جشنواره بینالمللی فیلم برلین در سال 2008 میدرخشد و جایزه خرس نقره ای را برای او به ارمغان میآورد. ظاهراً عدهای از هنرمندان به اصطلاح پیشکسوت! حتی چشم دیدن همین جایزه را هم ندارند و در سالهای بعد یکی از همین هنرمندان که به تبریز مسافرت کرده است در یکی از برنامه های مناسبتی به رضا ناجی حمله میکند و او را بازیگر آماتور میخواند و ادعا میکند که داوران جشنواره برلین قضاوت درستی درباره ناجی نکردهاند و جایزه حق او نبوده است. نکته جالب توجه این است که ناجی با همین فیلم، برنده جایزه بهترین بازیگر مرد "اسکرین آسیا پاسیفیک" در سال 2008 هم میشود.
این جشنواره، یک بازیگر زن خوب نیز به سینمای معرفی میکند. هنگامه قاضیانی با بازی در فیلم "به همین سادگی" به کارگردانی سیدرضا میرکریمی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن میشود. این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین فیلم را نیز نصیب میرکریمی میکند.
این جشنواره، دو بازیگر مکمل خوب نیز دارد؛ محسن تنابنده(طنابنده) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم " استشهادی برای خدا" میشود. او که اکثراً نقش های طنز را بازی می کند در این فیلم در نقش یک روحانی ظاهر شده است. بازیگر دیگری که برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن میشود مهتاب نصیرپور برای بازی در فیلم "فرزند خاک" است.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1387: "بودن یا نبودن! مسأله این است". واروژ کریم مسیحی، کارگردان پرتوان سینما این بار به سراغ شکسپیر میرود و فیلم "تردید" را بر اساس نمایشنامه "هملت" کارگردانی میکند. اکثر منتقدین این فیلم را یکی از اقتباسهای خوب سینمای ایران قلمداد کردهاند. بازیگر نقش هملت فیلم تردید را بهرام رادان بازی کرده است. چنانچه بعداً نیز در مجلات مختلف سینمایی عنوان میشود بدون تردید، " تردید" فیلم ماندگاری در کارنامه کریم مسیحی است.
بعد از سه سال، اصغر فرهادی بار دیگر سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای فیلم "درباره الی" از آن خود میکند. اکثر سینمادوستان این فیلم را حتی در مقایسه با فیلم اسکاری وی " جدایی نادر از سیمین" هنوز بهترین فیلم او می دانند.
در این سال، دو تن از بازیگران فیلم "بیست" به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، برنده سیمرغ بلورین نقش مکمل میشوند؛ علیرضا خمسه و مهتاب کرامتی. علیرضا خمسه در این فیلم در یک نقش جدی بازی کرده است. شاید هنر خمسه همین بود که بعد از سالها خود را از قالب طنز رهانیده بود.
در این جشنواره، یک فیلم خوب طنز نیز با نام "بی پولی" دیده میشود و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را نصیب لیلا حاتمی میکند. ناگفته نماند که شهاب حسینی هم اولین سیمرغ بلورین را برای بازی در فیلم "سوپراستار" به خانه میبرد.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1388: فیلم "به رنگ ارغوان" به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در دو بخشِ بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، برنده سیمرغ بلورین میشود. این فیلم، تولید 1383 است اما چندین سال در توقیف میماند و اکران نمیشود و نهایتاً در دوره دولت احمدینژاد در جشنواره فجر شرکت کرده و بعد با جرح و تعدیل اکران میشود. به رنگ ارغوان، داستان یک مأمور اطلاعات با نام مستعار هوشنگ است (با بازی حمید فرخ نژاد) که بین عشق و وظیفه، عشق را انتخاب می کند.
یکی از فیلمهای خوب این جشنواره "طلا و مس" به کارگردانی همایون اسعدیان است که نگار جواهریان میتواند جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را نصیب خود کند. طلا و مس درباره زندگی روحانی جوانی است که با بیماری لاعلاج زنش دست به گریبان است و همین بیماری و مشکلات ناشی از آن، باعث میشود وی قدم در راه عرفان و معرفت بگذارد.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1389: آن مرد آمد. آن مرد با "جرم" آمد. مسعود کیمیایی بعد از انقلاب اسلامی از جمله سینماگرانی است که بی وقفه در عرصه فیلمسازی در مقام کارگردانی، فیلم ساخته است. کیمیایی که هیچ وقت فیلمهایش مورد توجه داوران قرار نگرفته است در این دوره از جشنواره، "جرم" جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خالق قیصر میکند. این اولین سیمرغی است که کیمیایی از آغاز جشنواره فیلم فجر یعنی از سال 1361 برده است. همچنین"حامد بهداد" هم با بازی در این فیلم میتواند اولین سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را کسب کند.
در این دوره از جشنواره فجر از اصغر، بوی اسکار به مشام میرسد. هیأت داوران جشنواره 1389 سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را به اصغر فرهادی می دهد برای فیلم "جدایی نادر از سیمین". اینکه این انتخاب چقدر به جا و شایسته بود در اسکار خود را نشان میدهد و همین فیلم میتواند برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران، جایزه اسکار سال 2012 را تقدیم ایران نماید. این فیلم، نه تنها در اسکار(Oscar) میدرخشد بلکه در گلدن گلوب(Golden Globe) نیز میتواند جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را از آن خود کند. همچنین در جشنوارههای دیگر نیز از جمله جشنواره بین المللی فیلم برلین، دوربان، سیدنی و غیره جوایز زیادی را نصیب فرهادی میکند. این بار، سیمرغ تا هالیوود پرواز میکند تا اسکار را برای ایران شکار کند.
فرهادی از 1389 تا به امروز (بهمن 1393) فیلمی در ایران نساخته است.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1390: کمدین دوست داشتنی تلویزیون و سینمای ایران، اولین فیلم سینمایی خود را میسازد و نگاهها را به خودش معطوف میکند. رضا عطاران با فیلم "خوابم میآد" به این جشنواره میآید و اکبر عبدی بعد از سالها سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را با خود به خانه میبرد. عبدی در نقش مادر شخصیت اصلی فیلم (عطاران) بازی کرده بود. خوابم میآد، هم نظران تماشاگران را در گیشه جلب میکند و هم نظر مثبت منتقدان را.
فرهاد اصلانی برای بازی در دو فیلم "خرس" و "زندگی خصوصی" سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را کسب میکند.
از نکات جالب این دوره این است که هیچ کس نمیتواند سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کند.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1391: این جشنواره یک کارگردان خوش آتیه دیگری را به سینما معرفی میکند؛ بهروز شعیبی با فیلم " دهلیز" به جشنواره فیلم فجر میآید و با این فیلم، دو جایزه را در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن و نقش مکمل زن، نصیب هانیه توسلی و پگاه آهنگرانی میکند.
فیلم پرهزینه "استرداد" به کارگردانی علی غفاری، برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بازیگر نقش اول آن، حمید فرخنژاد هم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد میشود.
در بخش بهترین کارگردانی نیز پرویز شهبازی با فیلم "دربند" سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را با خود به خانه برد.
در این جشنواره، رامبد جوان که کمدین سینما و تلویزیون است این بار در نقشی جدی در فیلم "گناهکاران" به کارگردانی فرامرز قریبیان بازی کرده است میتواند سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کند. این فیلم، محصول پدر و پسر سینمای ایران یعنی فرامرز قریبیان (در مقام کارگردانی) و سام قریبیان (در مقام فیلمنامه نویس) است.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1392: این جشنواره، جشنواره حاشیه ها بود. اول اینکه ابراهیم حاتمیکیا با فیلم "چ" آمده است ولی نمیتواند نگاهها را جلب کند اما تا میتواند پشت فیلم " شیار 143" به کارگردانی نرگس آبیار میایستد و تمام قد از این فیلم دفاع میکند. در این کارزار و ایستادگی پشت فیلمها حرفهای کنایه آمیز و نیش داری نیز به این و آن میزند. (نگارنده در پی قضاوت درباره این جریانات نیست). اینکه آیا این فیلمها در تاریخ سینمای ایران خواهند ماند یا فراموش خواهند شد در آینده بهتر می توان نتیجه گرفت.
رضا عطاران، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در " طبقه حساس" به کارگردانی کمال تبریزی میشود و مریلا زارعی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در "شیار 143".
احمدرضا درویش، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای فیلم "رستاخیز" که درباره حادثه کربلا است، می گیرد. این فیلم تا امروز بعد از گذشت یک سال هنوز اکران نشده است.
رکورد داران جشنواره فیلم فجر از سال 80-89 و 90-92
اصغر فرهادی از سال 1380-1392 برنده سه سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی شده است:
در سال 1384 برای "فیلم چهارشنبه سوری"، در سال 1387 برای فیلم "درباره الی" و در سال 1389 برای فیلم "جدایی نادر از سیمین".
سیدرضا میرکریمی از سال 1380-1392 برنده سه سیمرغ بلورین شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم "اینجا چراغی روشن" در سال 1381.
برنده دو سیمرغ بلورین بهترین فیلم برای دو فیلم "خیلی دور خیلی نزدیک" و "به همین سادگی" در سالهای 1383 و 1386.
ابرهیم حاتمی کیا از سال 1380-1392 برنده سه سیمرغ بلورین شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم "به نام پدر" در سال 1384 و برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برای فیلم "به رنگ ارغوان" در سال 1388.
مجید مجیدی از سال 1380-1392 برنده دو سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی شده است:
برنده دو سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلمهای "بید مجنون" در سال 1383 و "آواز گنجشکها" در سال 1386
پرویز پرستویی از سال 1380-1392 برنده دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگری شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم "بید مجنون" در سال 1383 و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم "به نام پدر" در سال 1384
مهتاب نصیرپور از سال 1380-1392 برنده دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگری شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای بازی در فیلم "به نام پدر" در سال 1384و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای بازی در فیلم "فرزند خاک" در سال 1386.
محسن تنابنده(طنابنده)از سال 1380-1392 برنده دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگری شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم "استشهادی برای خدا" در سال 1386 و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم "هفت دقیقه تا پاییز" در سال 1388.
بهرام رادان نیز از سال 1380-1392 برنده دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگری شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم "شمعی در باد" در سال 1382 و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم "سنتوری" در سال 1385
بخش اول: جشنواره فیلم فجر از سال 1361 تا سال 1369
بخش دوم: جشنواره فیلم فجر از سال 1370 تا سال 1379
مروری بر برندگان و حواشی جشنواره (بین المللی) فیلم فجر از آغاز تا سال 1392
بخش دوم: جشنواره فیلم فجر از سال 1370 تا سال 1379
سیمرغ تا یک قدمی اسکار پیش می رود / مجیدی و معتمدآریا بهترینهای این دهه هستند
مصطفی علیمردانی
اشاره: جشنواره بین المللی فیلم فجر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سال 1361 تا به امروز (1393) هر سال بهمن ماه در تهران برگزار می شود. این جشنواره تا سال 1374 فقط به تولیدات سالانه سینمای ایران اختصاص داشت اما از سال 1374 به صورت بین المللی برگزار می شود و کشورهای دیگر نیز در این جشنواره شرکت می کنند. مهمترین جایزه این جشنواره "سیمرغ بلورین" نام دارد که هنرمندان برای به دست آوردن آن با هم به رقابت می پردازند. این جشنواره جوایز دیگری از جمله "دیپلم افتخار" و "لوح زرین" نیز دارد.
این یادداشت مروری است بر برخی از برندگان در شش بخش اصلی ؛ 1) سیمرغ بلورین بهترین فیلم 2) سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی 3) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد 4) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن 5) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد 6) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن.
همچنین در این نوشتار سعی شده در حد امکان بر حواشی بعضی از فیلم ها و هنرمندان به صورت خیلی کوتاه پرداخت شود.
در بخش دوم به بررسی بهترین ها از سال 70-79 و حواشی بعضی از فیلمها خواهیم پرداخت.
جشنواره فیلم فجر از سال 1370 تا سال 1379
جشنواره فیلم فجر 1370: سیمرغ افسانه ای، این بار بر دوش بازیگران فیلم کارگردانی می نشیند که سالها درباره اساطیر ایران پژوهش کرده است. سه تا از سیمرغ های جشنواره فیلم فجر سال 1370 به فیلم "مسافران" بهرام بیضایی اختصاص می یابد. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن به مرحومه جمیله شیخی و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن به فاطمه معتمدآریا و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به مجید مظفری برای بازی در فیلم "مسافران" می رسد.
بهرام بیضایی در سال 2011 در "دانشگاه استنفورد" امریکا گفته است که فیلم مسافران را در پاسخ به فیلم "مادر" مرحوم علی حاتمی ساخته است. شاید به ذهن بعضی ها این سؤال خطور کند که کدام فیلم در ذهن تماشاگران بیشتر مانده و خاطرهساز شده است؟ مادر یا مسافران؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که اگر "مسافران" نیز به اندازه فیلم "مادر" از تلویزیون پخش شده بود شاید به همان اندازه در میان عموم تماشاگران خاطره ساز می شد! هر چند باید این را نیز در نظر گرفت که خیلی ها معتقدند علی حاتمی، سعدی سینمای ایران بود و فیلمهای وی، "داستانی است که بر سر هر بازاری هست" و همین امر، او و آثارش را کمی متفاوت تر از دیگران میکرد.
همچنین سیمرغ بلورین بهترین فیلم به "نیاز" به کارگردانی علیرضا داوودنژاد میرسد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به فرامرز صدیقی به خاطر بازی در فیلم "دادستان".
جشنواره فیلم فجر 1371: در این سالها کارگردانان جوانی با استفاده از تجربیات دوران جنگ تحمیلی در سینمای ایران قد کشیده اند. یکی از این کارگردان ها که از دل جنگ برخاسته "ابراهیم حاتمی کیا"ست. او هر بار که فیلم می سازد درباره جنگ ایران-عراق است. در این سال وی با فیلم "از کرخه تا راین" در جشنواره شرکت کرده است و موفق می شود سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کند. "از کرخه تا راین" چندین سال به مناسبت های مختلف از تلویزیون بازپخش می شود. این فیلم، علی دهکردی را نیز به مخاطبان عام میشناساند.
در این سال فرامرز قریبیان برای بار دوم از زمان آغاز جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در فیلم "بندر مه آلود" به کارگردانی راما قویدل به خانه می برد. از طرف دیگر، بازیگر جوان و فعال این سالها، یعنی فاطمه معتمدآریا که سال پیش(1370) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برنده شده امسال نیز برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم "یک بار برای همیشه" به کارگردانی سیروس الوند می شود. همچنین خود سیروس الوند برای همین فیلم از سوی هیأت داوران سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را دریافت می کند.
جشنواره فیلم فجر 1372: آقای بازیگر ایران _ که آن روزها این لقب را را هنوز کسب نکرده بود _ دومین سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از زمان آغاز جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم کمدی "روز فرشته" به کارگردانی بهروز افخمی به دست می آورد.
در بخش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن نیز قاعده ی " تا سه نشه بازی نشه" حکمفرماست. فاطمه معتمدآریا برای سومین سال متوالی یک پای ثابت جایزه سیمرغ است. ظاهراً سیمرغ، روی شانه معتمدآریا لانه کرده است. او امسال نیز برای بازی در فیلم "همسر" به کارگردانی مهدی فخیم زاده، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن می شود. همسر از فیلم های محبوب آن سالها می شود چرا که نشان دهنده تغییرات در جامعه ایران است؛ تغییراتی که ناشی از حضور زنان در محیط های اجتماعی و به ویژه کار است.
در جشنواره 1372 هیچ سیمرغ بلورینی به بخش بهترین فیلم داده نمی شود.
جایزه بهترین کارگردانی نصیب محمد بزرگ نیا برای فیلم "جنگ نفتکش ها" می شود.
جشنواره فیلم فجر 1373: جشنواره 1373 از خاطره سازترین جشنواره هاست. سیمرغ بلورین بهترین فیلم به "روز واقعه" به کارگردانی شهرام اسدی می رسد. روز واقعه از محبوب ترین و شاید تا به امروز تنهاترین فیلم سینمایی محبوب و مشهور درباره حادثه کربلا است که ساخته شده است. (درباره حادثه کربلا فیلمهای خوبی ساخته نشده است. شاید فیلم رستاخیز ( به کارگردانی احمدرضا درویش) بعد از مدتها بتواند بار دیگر حادثه کربلا را روی پرده زنده کند البته اگر فرصت اکران عمومی پیدا کند شاید عموم مردم نیز از آن استقبال خوبی کنند.) روز واقعه آنچنان محبوب قلوب می شود که تا پس از بیست سال همچنان از تلویزیون پخش و بازپخش می شود و اگر مطلبی سینمایی درباره عاشورا نوشته شود یک پای ثابت آن مطالب است. جالب است بدانیم که فیلمنامه روز واقعه را بهرام بیضایی نوشته بود ولی هیچ گاه نتوانسته بود آن را بسازد. بیضایی گفته است که سناریوی این فیلم را چند بار بازنویسی کرده و برده تا مجوز ساخت بگیرد و هر بار مسؤولان امر به بخشی از سناریو ایراد گرفتهاند و بیضایی قبول نکرده آن بخشها را حذف و یا تغییر دهد.
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن به مینا لاکانی برای بازی در فیلم "دیدار" به کارگردانی محمدرضا هنرمند میرسد. بازیگر نقش مقابل لاکانی در این فیلم کسی نبود جز چهره محبوب سریال های طنز تلویزیون، مهران مدیری. هر چند هر دو بازیگر خیلی در سینما نماندند؛ مینا لاکانی برای همیشه از ایران مهاجرت کرد و مهران مدیری خود را وقف کارگردانی سریال های تلویزیونی کرد.
همچنین در این جشنواره یک فیلم خوب و به یادماندنی نیز اکران شد؛ "روسری آبی" به کارگردانی رخشان بنی اعتماد. گلاب آدینه برای بازی در این فیلم، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. از دیگر وقایع این جشنواره اعطای سیمرغ بلورین بهترین فیلم به "پری" به کارگردانی داریوش مهرجویی بود.
جشنواره بین المللی فیلم فجر 1374: جشنواره فیلم فجر تا سال 1374 فقط به تولیدات سالانه سینمای ایران اختصاص داشت اما از سال 1374 به صورت بین المللی برگزار می شود و کشورهای دیگر نیز در این جشنواره شرکت می کنند و به همین علت واژه "بین المللی" نیز به آن افزوده می شود.
جشنواره 1374 جشنواره فیلم "پدر" است؛ مجید مجیدی که چندین و چند سال به عنوان بازیگر در فیلمهای دیگر کارگردانان و به ویژه محسن مخملباف بازی کرده بود از دنیای بازیگری برای همیشه خداحافظی کرده و این بار در کسوت کارگردان، شروع به ساخت فیلم میکند. البته مجیدی پیش از سال 1374، چندین فیلم کوتاه و یک فیلم بلند به نام "بدوک" را کارگردانی کرده است.
فیلم پدر، سه جایزه اصلی را از آن خود می کند. سیمرغ بلورین بهترین فیلم برای مجید مجیدی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای محمد کاسبی و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای پریوش نظریه. شاید در آن سال کمتر کسی فکر می کرد که مجیدی در سالهای بعد بتواند تا نامزدی اسکار پیش برود. البته مجبدی در سالهای بعدی نشان داد که هر گاه فیلمی ساخته یک پای ثابت سیمرغ بلورین برای خود و عواملش بوده است.
همچنین سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به کیومرث پوراحمد برای کارگردانی فیلم "خواهران غریب" میرسد. در این فیلم خسرو شکیبایی و افسانه بایگان همبازی میشوند و کلیه عوامل باعث میشود یک فیلم تجاری خوب برای سینمای بدنه تولید شود.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1375: سینمای ایران تا یک قدمی اسکار پیش میرود. سیمرغ، بالهایش را گشوده و می خواهد تا هالیوود پرواز کند. در این دوره از جشنواره بینالمللی فیلم فجر، هیأت داوران سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را به فیلم "بچه های آسمان" و مجید مجیدی می دهند. مجیدی با همین فیلم، نامزد بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان در اسکار می شود ولی موفق به دریافت جایزه نمیشود. شاید همین فیلم، مجیدی را به جهان معرفی می کند. بچه های آسمان در دیگر کشورها هم محبوبیت پیدا می کند و چند سال بعد، یک کارگردان کره ای فیلمی بر اساس فیلم مجیدی می سازد و در تیتراژ فیلم خود بدان اشاره می کند.
در جشنواره 1375 داریوش مهرجویی با فیلم "لیلا" شرکت می کند. تنها جایزه از میان سیمرغ ها به جمیله شیخی به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل زن در این فیلم می رسد.
ناگفته نماند که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد نیز به سوپراستار آن سالها یعنی ابوالفضل پورعرب برای بازی در فیلم "مردی شبیه باران" می رسد؛ بازیگری که اگر بیماری به سراغش نمی آمد خیلی ماندگارتر می شد و می توانست پرونده پر پیمانی داشته باشد.
در این سالها کارگردانی که بعدها خیلی گزیدهکاری پیش میگیرد، فیلمسازی میکند. این کارگردان کسی نیست جز احمدرضا درویش. درویش در جشنواره 1375 فیلم "سرزمین خورشید" را دارد که بازیگر نقش اول این فیلم یعنی گلچهره سجادیه میتواند سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را کسب کند. البته درویش دو سال پیش نیز در جشنواره 1373 فیلم "کیمیا" را داشت که در آن دوره نیز خسرو شکیبایی برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد میشود.
جشنواره بین المللی فیلم فجر 1376: جشنواره 76 جشنواره درو کردن جوایز توسط یک فیلم است. ابراهیم حاتمیکیا تنها با شلیک یک گلوله به پنج نشان میزند. حاتمیکیا با "آژانس شیشهای" به جشنواره 1376 می آید و با همین فیلم سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد(پرویز پرستویی)، بهترین بازیگر نقش مکمل(رضا کیانیان) و بهترین بازیگر نقش مکمل زن(بیتا بادران) را یک جا درو کرده و دست بقیه را از جوایز اصلی کوتاه می کند. فیلم با استقبال روبرو می شود و سالهای بعد چندین و چند بار(در واقع خیلی بار!) از صدا و سیما پخش می شود. در همان زمان و کمی بعدتر ابراهیم حاتمی کیا با افتخار و شور و شعف می گوید که دوست داشته فیلمی درباره جنگ بسازد که تنها یک گلوله در آن شلیک شده باشد. در حالی که حاتمی کیا در شور و شعف به سر می برد بعضی از منتقدین که خیلی فیلم تماشا می کنند ادعا می کنند که حاتمی کیا، آژانس شیشه ای را از یک فیلم خارجی اقتباس کرده است و این داستان ادامه پیدا می کند. در سالهای بعد که شور و شعف و هیجان فروکش کرده و آبها از آسیاب می افتد با پخش برنامه ای از تلویزیون تماشاگران متوجه می شوند که نه تنها خیلی از صحنه های فیلم، کاملاً با فیلم خارجی یعنی فیلم "بعد از ظهر سگی" به کارگردانی سیدنی لومت مطابقت دارد بلکه بعضی از صحنه های آژانس شیشهای با فیلم سیدنی لومت مو نمی زند. ناگفته نماند که پرویز پرستویی در این فیلم چنان میدرخشد که تا سالها بعد، سایه حاج کاظم دست از سرش بر نمی دارد.
در همین جشنواره بازیگر جوان و آینده داری نیز کشف و شناسانده می شود. او از یک خانواده هنرمند به سینما وارد شده است. پدر، مادر و خواهرش هر سه بازیگر هستند. این نوجوان کسی نیست جز گلشیفته فراهانی. او با اینکه کم سن و سال است اما با بازی در فیلم درخت "گلابی" به کارگردانی داریوش مهرجویی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن می شود. او هر سال بهتر و بهتر می شود و در آستانه تبدیل شدن به ستاره سینمای ایران، با تصمیمات و رفتارهای عجیب و غریب و احیاناً مشاورههای غلط به مسیر دیگری میرود و از سینمای ایران برای همیشه حذف می شود.
جشنواره بین المللی فیلم فجر 1377: در جشنواره 1377، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد و زن به زوج هنری محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی برای بازی در فیلم "قرمز" به کارگردانی فریدون جیرانی می رسد.
سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی نیز به فیلم "هیوا" به کارگردانی مرحوم رسول ملاقلیپور میرسد. کارگردانی که تمام فیلمهایش درباره جنگ تحمیلی است. ملاقلیپور متولد 17 شهریور 1334 در 16 اسفند 1385 به علت سکته قلبی درگذشت و ساخت آخرین اثرش را نیمه تمام گذاشت. وی کارش را با عکاسی در جنگ شروع کرد و سپس چند فیلم مستند درباره جنگ ایران-عراق ساخت. او در سال 1363 با ساخت فیلمی به نام "نینوا" وارد جرگه کارگردانان شد. رسول 16 فیلم سینمایی را کارگردانی کرد که همه آنها درباره جنگ تحمیلی و یا اثرات جنگ تحمیلی بوده است. این کارگردان و تهیه کننده اصالتاً اهل اردبیل بود و خیابانی نیز در اردبیل برای قدردانی از زحمات وی نامگذاری شده است.
مجید مجیدی نیز فیلم"رنگ خدا" را در این جشنواره دارد اما فقط حسین محجوب برای بازی در این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را میبرد. محجوب بعدها در آثار تلویزیونی قدرت و تواناییهای بازیگری خود را به رخ میکشد؛ تواناییهایی که در سینما خیلی دیده نشد.
جشنواره بین المللی فیلم فجر 1378: بهمن فرمان آرا با فیلم" بوی کافور عطر یاس" برای خودش جشنواره ای راه می اندازد. فیلم فرمان آرا، سه جایزه اصلی را از آن خود می کند. سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به بوی کافور عطر یاس بهمن فرمان آرا می رسد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن به رویا نونهالی برای بازی در این فیلم می رسد. بوی کافور عطر یاس، مقدمه ای برای جوایز بعدی در سالهای آتی برای فرمان آرا می شود. این اولین فیلم فرمانآرا در بعد از پیروزی انقلاب است و در سالهای بعد با ساخت دو فیلم دیگر (خانهای روی آب و یک بوس کوچولو)، یک سهگانه را خلق میکند.
در این جشنواره، فیلم "عروس آتش"به کارگردانی خسرو سینایی آنچنان که باید نمیدرخشد اما آغازگر یک سری از فیلمهایی میشود که در آن سعی شده سینمای بدنه را با رعایت استانداردهای حداقلی تقویت کنند و در سالهای بعد نیز عدهای با کپیبرداری از فرمول این فیلم، گیشهها را فتح میکنند. حمید فرخ نژاد، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را با این فیلم به خانه میبرد و بازیگر توانمند دیگری وارد سینمای ایران میشود. اکران این فیلم حواشی زیادی در مناطق عربنشین ایران به همراه دارد. بعضی از قومیتهای عرب زبان به این فیلم شدیداً اعتراض می کنند.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1379: بهرام بیضایی بعد از چند سال با فیلم "سگ کشی" به جشنواره می آید و داریوش ارجمند برای بازی در این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به خانه می برد. از دیدگاه بعضی از منتقدین این فیلم از بهترین ساخته های بیضایی تا به امروز بوده است.
مجید مجیدی با فیلم "باران" سه جایزه اصلی را از آن خود می کند. سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برای خود مجیدی و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای حسین عابدینی خیلی جوان. رضا ناجی یکی از بازیگران اصلی این فیلم است اما بازی او در این جشنواره دیده نمی شود.
رکورد داران جشنواره فیلم فجر از سال 70-79
مجید مجیدی (کارگردان) برنده پنج سیمرغ بلورین از سال 1370-1379 شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم برای فیلم پدر در سال 1374
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برای فیلم بچه های آسمان در سال 1375
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برای فیلم باران در سال 1379
فاطمه معتمدآریا (بازیگر) از سال 1370-1379 برنده سه سیمرغ بلورین بازیگری شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در فیلم مسافران در سال 1370
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم یکبار برای همیشه در سال 1371
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم همسر در سال 1372
جمیله شیخی (بازیگر) از سال 1370-1379 دو سیمرغ بلورین بازیگری برده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم مسافران در سال 1370
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای بازی در فیلم لیلا در سال 1375
گفتنی است جمیله شیخی، متولد 1309 در سوم خرداد 1380 در گذشت. وی مادر آتیلا پسیانی است.
بخش اول: جشنواره فیلم فجر از سال 1361 تا سال 1369