سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: پنج شنبه 103 آذر 15

فیلم سینمایی "شیار 143" در سیزدهمین ویژه برنامه سینمایی «نمای نزدیک» در محل سینما 29 بهمن تبریز با حضور کارگردان، تهیه کننده و بازیگران فیلم اکران می شود.

این فیلم که سیمرغ بلورین جایزه منتخب مردمی را از آن خود کرده بود، ساخته "نرگس آبیار" است و اقتباسی آزاد از کتاب «اختر و روزهای تلواسی» نوشته نرگس آبیار، روایت جدیدی از دفاع مقدس است که داستان مادر شهیدی به نام الفت را تصویر می‎‌کند که عاشقانه انتظار بازگشت فرزندش را می کشد، خبرهای خوبی برای او می رسد، اما امتحان بزرگی هم در راه دارد و ...


این فیلم به دلیل ویژگی های فنی و پخش دیجیتالی آن الزاما باید از سینمایی که واجد امکانات پخش دیجیتال است عرضه شود و از این رو سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز برخلاف رسم 12 دوره گذشته که از سینما ناجی اقدام به پخش آن می کرد، سینما 29 بهمن تبریز واقع در چهارراه شریعتی را انتخاب نموده است.
 
 
قرار است در بعد از اکران این فیلم، نرگس آبیار، نویسنده و کارگردان اثر، محمدحسین قاسمی تهیه کننده، مهران احمدی و گلاره عباسی بازیگران این فیلم در نشست نقد و بررسی آن حضور داشته باشند.
 

نمای نزدیک 13 قرار است روز شنبه 24 خرداد ساعت 16 در محل سینما 29 بهمن تبریز واقع در چهارراه شریعتی برگزار شود و حضور برای عموم آزاد است.
 
 

 نوشته شده توسط علی بیدار در سه شنبه 93/3/20 و ساعت 2:17 عصر | نظرات دیگران()

شماری از مطرح ترین متفکران آمریکایی در فیلم مستند «آمریکا» ساخته جدید دینش د سوزا که نمی‌خواهد به اوباما باج بدهد، نظراتشان را مطرح می‌کنند.


هالیوود ریپورتر نوشت: دینش د سوزا فیلمساز آمریکایی پس از مستند «2016: آمریکای اوباما» این‌بار به چند تن از متفکران برجسته لیبرال اجازه ‌داده است تا نظراتشان را در مستند جدید مطرح کنند. این فیلمساز محافظه‌کار به هالیوود ریپورتر گفت که مستند جدید او که «آمریکا» نام دارد شامل سخنانی از آلن دورشوویتز، نوام چامسکی، بیل آیرز، مایکل اریک دایسون و چارلز تروخیلو خواهد بود.

د سوزا گفت: در مستند قبلی ما اجازه دادیم صدای رییس‌جمهور اوباما شنیده شود ولی با مستند «آمریکا» می خواهیم مستقیما صدای بعضی از بزرگترین منتقدان آمریکا را بشنویم. پاسخ محافظه‌کارانه به سخنان مهاجم همیشه این بوده است که آنها را ساکت نکنیم بلکه با دقت گوش کنیم، چیزی که گفته شده را در نظر بگیریم و سخنان بیشتری ارایه دهیم. من بسیار خشنود شدم که چند تن از روشنفکرترین و باهوش‌ترین متفکران آمریکا موافقت کردند تا با من صحبت کنند.

د سوزا نام آن لیبرال‌های شناخته شده‌ای را که درخواست او برای حضور در فیلم را رد کردند، فاش نکرد و از نظرات آن‌هایی که در فیلم شرکت کردند نیز چیزی نگفت. د سوزا در حال حاضر متهم به نقض قانون‌های مالی مبارزات انتخاباتی است. اتهامات وارد شده به او مبنی بر این هستند که او از برخی افراد استفاده کرده تا بتواند بیشتر از آنچه از نظر قانونی ممکن است به کمپین انتخاباتی یکی از سناتورهای ایالات متحده کمک کند. دادگاه او روز نوزدهم ماه می آغاز می شود، با این حال او می‌گوید مشکلات قانونی اش، تاریخ اکران فیلم «آمریکا» را به تعویق نخواهند انداخت.

چندتن از چهره های شناخته شده از جمله سناتور تد کروز اهل تگزاس، می‌گویند که د سوزا به خاطر مستند «2016» مورد حمله آن دسته از عاملان سیاسی قرار گرفت که از نتیجه این فیلم که نگاهی غیرچاپلوسانه به اوباما داشت و از بسیاری از تصاویر و فایل‌های صوتی رییس جمهور نیز استفاده کرد، راضی نیستند. این فیلم همچنین شامل مصاحبه‌ای با جورج اوباما، برادر ناتنی رییس جمهور در کنیا بود.

در ویدیویی که توسط هالیوود ریپورتر از فیلم «آمریکا» به دست آمده است، تروخیلو – پروفسور دانشگاه نیومکزیکو و منتقد موضوع مهاجرت – نظرات برانگیزاننده‌ای مطرح می کند. در فیلم، او از آمریکایی صحبت می کند که غالبا لاتین و اسپانیایی تبار خواهد بود و با مکزیک هم‌پیمان می شود. تروخیلو همچنین به د سوزا می‌گوید که مهاجران مکزیکی علاقه‌ای ندارند بچه‌هایشان به بچه‌های سفیدپوستی تبدیل شوند که در مراکز خرید وقت می‌گذرانند و اضافه می کند من از چیزهایی که آمریکایی‌ها دارند خوشم می آید. چه کسی خوشش نمی آید؟ اما من ضرورتا دوست ندارم بخشی از فرهنگشان باشم.

از دیگر متفکران حاضر در این فیلم نیز می توان به درشوویتز اشاره کرد که از مشهورترین وکلای کشور است. از موکلان او می توان مایک تایسون، پتی هرست و او جی سیمپسون را نام برد. وکالت او از کلاوس وون بولاو که متهم به قتل شده بود، به موضوع فیلم برنده اسکار سال 1990 یعنی «بخت برگشتگی» بدل شد. در آن فیلم ران سیلور فقید نقش درشوویتز را بازی کرد.

چامسکی، دانشمند و فیلسوف و استاد بازنشسته انستیتوی تکنولوژی ماساچوست، یکی از قابل ملاحظه‌ترین متفکران آمریکایی است.

دایسون یک نویسنده، مجری رادیو، تلویزیون و دانشمند و پروفسور جامعه شناسی در دانشگاه جورج تاون است اما احتمالا بحث برانگیزترین شخص در این میان آیرز باشد که در سال 1969 وتر آندرگراند را پایه گذاری کرد. این گروه که خود را انقلابی کمونیست نامیدند، در سال 1970 مرکز سازمان پلیس شهر نیویورک، ساختمان کنگره ایالات متحده در سال 1971 و پنتاگون را در سال 1972 بمب گذاری کردند. آیرز که پروفسور بازنشسته دانشگاه ایلینوی شیکاگو است، در سال 2008 و زمانی که مشخص شد او با اوباما، که در آن زمان برای اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری اش در تلاش بود، رابطه ای نزدیک دارد، به شهرتی جدید دست یافت. سارا پیلین نامزد معاون ریاست جمهوری جمهوریخواهان در جمله‌ای معروف که اشاره به آیرز داشت، گفت که اوباما با تروریست‌ها دوستی می کند.

مستند «2016: آمریکای اوباما» به کارگردانی دینش دسوزا و جان سالیوان سال پیش اکران شد و در اولین روز فروش خود همه را میخکوب کرد و حتی بالاتر از دیگر فیلم‌های جدید داستانی هفته قرار گرفت. دسوزا به عنوان راوی و یکی از کارگردان‌های این فیلم ضداوبامایی این سئوال را مطرح ‌کرده بود که اگر باراک اوباما برای بار دوم رییس جمهور آمریکا شود، این کشور در سال 2016 چه وضعیتی خواهد داشت. وضعیتی که دسوزا پیش‌بینی می‌کرد اصلا خوشایند نبود. 

منبع: مهر


 نوشته شده توسط علی بیدار در یکشنبه 93/2/7 و ساعت 2:26 عصر | نظرات دیگران()

کارگردان مستند «من روحانی هستم» از روند ساخت این فیلم و کسب اطلاعات از دوستان و وابستگان رییس‌جمهور به ویژه خاطرات موجود از آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی می‌گوید و تاکید می‌کند این فیلم را باید بدون عینک جناحی دید.

گفتگو با کارگردان یک مستند جنجالی:

عرضه مستند «من روحانی هستم» به کارگردانی معصومه نبوی تولید شفق مدیا که توسط سفیر فیلم پخش و نمایش داده می‌شود، حواشی زیادی به دنبال داشت که اتهام تخریب دولت در این مستند از مهم‌ترین آنها است. مجوز نگرفتن این مستند برای اکران در برخی دانشگاه‌ها نیز تنور حاشیه‌ها پیرامون آن را داغ‌تر کرد.

از همین رو وقت آن دیدیم در گفتگویی از جریان ساخت این مستند از بدو امر و شکل‌گیری ایده و نگارش فیلمنامه تا نخستین اکران‌ها و حواشی و اعتراضات به آن مطلع شویم.

معصومه نبوی سازنده این مستند در این گفتگو تأکید کرد تمامی‌منابع این مستند از دوستان و وابستگان رییس جمهور است که شخص روحانی تاکنون واکنشی به آن منابع نداشته‌ است. همچنین این کارگردان یادآور شد آنها برای ساخت «من روحانی هستم» ملاک‌هایی برای خودشان داشته‌اند که مصلحت نظام و انقلاب و شان رییس جمهور از جمله ملاک‌های اعمال شده در کار بوده است.

نکته مورد تأکید دیگر این مستندساز این است: ما به منتقدان توصیه می‌کنیم ابتدا فیلم را یک بار به طور کامل ببینند و بعد آن را نقد کنند.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

*روند شکل‌گیری ایده و فیلمنامه این مستند چگونه بوده است؟

- ایده این فیلم از روزهای آخر خرداد ماه سال 92 بعد از انتخابات ریاست جمهوری شکل گرفت. بعد از حماسه سیاسی مردم و انتخاب دکتر حسن روحانی، احساس کردیم خیلی‌ها رییس جمهور را نمی‌شناسند و این عدم شناخت باعث سوءتفاهم‌هایی خواهد شد. در حالی که آقای حسن روحانی یک شخصیت انقلابی درون نظام هستند که در بسیاری از نقاط کلیدی انقلاب نقش آفرینی کرده‌اند و افکار عمومی‌ جامعه نیاز داشت تا ایشان را بشناسد. با این توجه شروع به تحقیق و نگارش «من روحانی هستم» کردیم.

*آیا برای پژوهش‌هایتان گروه پژوهشگران در نظر گرفته بودید؟

- لازمه هر مستند حرفه‌ای و تاثیرگذار داشتن تیم تحقیقاتی است و قطعا برای این مستند که حساسیت آن بالا بود تیم تحقیقاتی توانمندی اختصاص دادیم.

*مراحل پژوهش چگونه بوده و از چه منابعی بهره‌برداری شده است؟

- متاسفانه در مسائل بعد از انقلاب کار تاریخی منسجم و مدونی انجام نشده است. البته در زمینه خاطرات و زندگی افراد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی‌ اسناد و مدارک بسیار خوبی دارد که به آنها مراجعه کردیم و یا به مراکز نگهداری اسناد تاریخی چون کتابخانه مجلس شورای اسلامی‌ مراجعه کردیم.

در برخی از این مراجعات گفته می‌شد از آنها خواسته‌اند اسناد رییس جمهور را در اختیار عموم نگذارند برای همین‌منظور سراغ خاطرات خود رییس جمهور و اشخاص وابسته به ایشان رفتیم. برای قبل از انقلاب که کتاب خاطرات خودشان بسیار غنی بود و برای بعد از انقلاب هم خاطرات آقای‌ هاشمی‌ رفسنجانی بیشترین کمک را به ما کرد و اکثر قسمت‌های حساس مستند از کتاب‌های خاطرات ایشان روایت شده است. برای سال‌های اخیر و پرونده هسته‌ای هم دستمان بسیار باز بود و راحت‌تر به اطلاعات دسترسی پیدا کردیم ولی تاکیدی که داشتیم استفاده از منابع نزدیک به آقای روحانی بود.

*اشاره کردید سراغ اشخاص وابسته به آقای روحانی رفتید و از آقای هاشمی رفسنجانی مثال زدید. به غیر از ایشان از چه افرادی به عنوان مطلعان درباره سوژه مدنظر گفتگو و اطلاعات گرفتید؟

- با خیلی‌ها صحبت کردیم. متاسفانه تا موضوع را می‌فهمیدند عقب‌نشینی می‌کردند! این واقعا تعجب برانگیز است که چرا دوستان و همراهان و حتی رقیبان سیاسی رییس جمهور حاضر به صحبت رسمی‌ درباره ایشان نیستند.

البته در این زمینه کتاب‌های خاطرات و مستندات کمک زیادی کردند. مثلا در بحث مک فارلین و شورای نظارت بر صدا و سیما به خاطرات آقای ‌هاشمی‌ رفسنجانی استناد شده است که رییس جمهور از نزدیکان ایشان هستند و یا در بحث هسته‌ای روایت بسیار بود ولی ما سراغ روایت تیم آقای روحانی رفتیم؛ یعنی آقایان ظریف و موسویان.

*آیا اطلاعاتی هم در دسترس شما قرار گرفت که امکان استفاده از آنها در فیلم فراهم نشد؟ منظورم اطلاعات محرمانه است.

- ببینید ما اطلاعات را به سه قمست تقسیم کردیم. قسمت اول اطلاعاتی که همه آن را می‌دانند، مثلا همه می‌داند که ایشان نماینده مجلس بودند. قسمت دوم اطلاعاتی که در اسناد و مدارک کشور موجود است ولی کمتر کسی به سراغ آنها رفته است و کمتر کسی از آنها اطلاع دارد. دسته سوم اطلاعاتی است که مدارک رسمی‌ از آن وجود ندارد که اینها هم اطلاعات درست و هم نادرست را شامل می‌شود.

ما در ارائه مطالب این مستند، دسته سوم را کاملا نادیده گرفتیم و فقط از دسته اول و دوم استفاده کردیم. برای مثال در موضوع مک فارلین روایتی که در رسانه‌های آمریکایی وجود داشت با روایت رسمی‌ آقای‌ هاشمی‌ و اطرافیانشان تفاوت داشت که ما روایت آقای‌ هاشمی‌ را مبنای کارمان قرار دادیم. حجم این اطلاعات رسمی‌ و آشکار هم بالا بود و بسیار اطلاعات خوبی بودند ولی به دلیل محدودیت حجم مستند، به آنها پرداخته نشد.

*آیا این فیلم پس از آماده‌سازی دچار ممیزی هم شد؟

- ما ملاک‌هایی برای خودمان داشتیم. مصلحت نظام و انقلاب و شان آقای رییس جمهور که قطعا اینها را اعمال کردیم.

*دولت یازدهم در چه مواردی بیشترین حساسیت را با موضوع و نوع پرداخت این مستند دارد؟

- تاکنون که دولت نسبت به این فیلم به طور رسمی‌ و آشکار حساسیتی نشان نداده است ولی رسانه‌های که خود را وابسته به دولت معرفی می‌کنند به قسمتی از فیلم که آن را فیلم محرمانه از آقای ظریف عنوان می‌کنند، حساسیت زیادی نشان داده‌اند. این در حالی است که این فیلم از مستند شبکه بی بی سی انگلیس گرفته شده  است که اتفاقا آقای ظریف و عده‌ای دیگر از مسئولان سابق در آن به طور رسمی‌ مصاحبه داشته‌اند.

برای ما این حساسیت که به دلیل عدم اطلاع این همکاران رسانه‌ای از وجود چنین مستندی است، بسیار جالب بود. عده‌ای دیگر از این رسانه‌ها هم سخنان ایشان در جشنواره مطبوعات مبنی بر پخش سی دی علیه رییس جمهور را به این فیلم نسبت دادند که اولا ما بعید می‌دانیم رییس جمهور چنین دیدگاهی را نسبت به این فیلم که منصفانه روایت می‌کند، داشته باشند و ثانیا در آن موقع هنوز توزیع این فیلم شروع نشده بود.

*آیا شما با شخص آقای روحانی و یا افراد بسیار نزدیک به آقای روحانی برای تایید یا رد و تکمیل اطلاعات خود در ارتباط بودید؟

- دسترسی به آقای رییس جمهور که بسیار دشوار است. اصولا ریاست جمهوری همین است. رابطه مردم با رییس جمهور قبل و بعد از مسئولیت زمین تا آسمان متفاوت است. ولی سراغ جمعی از سیاستمداران قدیم و جدید نزدیک به ایشان هم رفتیم که اصلا حاضر به همکاری نبودند. برای همین خودمان بنا را بر دقت روی انتخاب اطلاعات گذاشتیم. مثلا ما از خاطرات آقای‌ هاشمی‌ استفاده کردیم که می‌دانستیم رییس جمهور از نزدیکان ایشان هستند و مشکلی با بیان مسائل از زبان ایشان ندارند. در حقیقت تقریبا تمامی‌ منابع ما از دوستان و وابستگان آقای روحانی است که ایشان تاکنون واکنشی به آن نداشته‌اند. مثلا خاطرات سال 62 آقای‌ هاشمی‌ سال‌ها است که چاپ شده است ولی تاکنون بحث ریاست آقای روحانی بر شورای سرپرستی از طرف ایشان تکذیب نشده است.

*شما دلیل حساسیت‌ها نسبت به این مستند را در چه می‌دانید؟ این حساسیت‌ها تا چه‌ اندازه مانع کار شما شده است؟

- به جز اکران در چند دانشگاه فعلا کسی یا ارگانی به طور آشکار مانع کار ما نشده است. علت حساسیت برخی از وابستگان دولت را هم متوجه نمی‌شویم در حالی که خود آقای رییس جمهور از جمله حامیان اصلی منتقدان هستند. حمایت ادامه دار ایشان یکی از محرک‌های کار ماست. البته ما این مستند را انتقادی نمی‌دانیم. برداشت ما این است که در این مستند بیشتر به نقاط قوت در زندگی آقای روحانی پرداخته شده که این نقاط قوت را کمتر کسانی می‌دانست.

ما هدفمان از ساخت فیلم را نشان دادن زندگی دکتر روحانی بدون عینک جناحی قرار دادیم. حالا این منتقدان شکایت می‌کنند که چرا شما به 99 نفر پرداخته‌اید! آیا کذبی در 99 نفر است؟! در حقیقت ما از این واکنش‌ها به نتیجه‌ای رسیدیم که انگار افراطیونی قصد دارند زیر چتر اعتدال چهره رییس جمهور را مخدوش کنند. یا سوابق رییس جمهور در شورای عالی امنیت ملی خصوصا در بحث مدیریت غائله 18 تیر که مشخص است و همه می‌دانند. چرا الان یک سری رسانه‌های خاص از آن ناراحت هستند؟!

همینطور بحث هسته‌ای. ما در بحث هسته‌ای ماجرا را از زبان آقای موسویان و ظریف روایت می‌کنیم. این نگاه خود تیم آقای روحانی به مذاکرات تهران است. از آن جالب تر امروز می‌بینیم بعضی از روزنامه‌ها از فیلم محرمانه آقای ظریف و البرادعی صحبت می‌کنند گویی ما رفتیم آنجا فیلم محرمانه گرفته‌ایم. این صحنه سال‌ها پیش پخش شده است و در آن مستندی که پخش شده خود آقای ظریف مصاحبه رسمی‌ دارند.

البته روند نقد به این مستند، این را برای ما تداعی می‌کند که انگار خبرگزاری‌ها زنجیروار از هم کپی می‌کنند بدون اینکه فیلم را ببینند و یا در مورد آن تحقیق کنند. ما به منتقدان توصیه می‌کنیم ابتدا فیلم را یکبار به طور کامل ببینند و کمی‌ در مورد آن تحقیق کنند. اینگونه رفتار خارج از اخلاق حرفه‌ای است.

*درباره منع نمایش این فیلم در برخی دانشگاه‌ها توضیحات بیشتری از آنچه در خبرها آمده است، بدهید.

- توضیح بیشتری از آنچه مسئولان سفیرفیلم گفتند، نیست. چند دانشگاه مجوز اکران ندادند. البته این حق دانشگاه است که مجوز بدهد یا ندهد ولی علمکرد مسئولان این دانشگاه‌ها با شعارهای دولت همخوانی ندارد و این باعث سرخودگی دانشجویان می‌شود.

منبع: مهر


 نوشته شده توسط علی بیدار در یکشنبه 93/2/7 و ساعت 2:21 عصر | نظرات دیگران()

پخش مجدد سریال محبوب و دوست داشتنی «ناوارو» از شبکه یک سیما هر شب بامداد

 

همه چیز در باره سریال کمیسر ناوارو

سریال کمیسر ناوارو از هشت سال پیش در تلویزیون ایران به نمایش درآمد که طرفداران زیادی پیدا کرد و هم‌اکنون هم به طور مرتب از شبکه اول در حال پخش است. این کمیسر در عین جدی بودن با لحنی طنزگونه صحبت می‌‌کند. «روژه هانن» بازیگر معروف فرانسوی با ایفای نقش یک کمیسر پلیس بار دیگر توانست تصویر دلپذیری برای بینندگان به وجود آورد. این هنرپیشه هشتاد و دو ساله یکی از پرآوازه‌ترین هنرپیشه‌های فرانسوی است که در سال 1989 در سریال ناوارو به بازی مشغول شد.
     جالب اینجاست که هنوز این سریال ادامه دارد و در شبکه IFT فرانسه پخش می‌شود و آن دختر بچه دوازده ساله که در این سریال نقش دختر ناوارو را داشت، هم‌اکنون به یک دختر خانم با عنوان «مادمازل ناوارو» تبدیل شده است.
    
     هانن متولد الجزایر 
    روژه هانن در 20 اکتبر 1925 در الجزایر در شمال آفریقا متولد شد، نام خانوادگی وی در واقع «لوی» بود اما به دلایلی نامعلوم او بعدها نام خانوادگی مادرش «هانن» را برای خود برگزید که در الجزایر «بن حنین» تلفظ و در فرانسه «هانن» بیان می‌شود. 
    
    البته باید اشاره داشت که والدینش فرانسوی بودند و برای یافتن شغل و مسکنی ارزان راهی الجزایر شدند. لذا روژه در این کشور آفریقایی چشم به جهان گشود. این پسربچه باهوش و زیرک هرگز تصور نمی‌کرد روزی بازیگر، نویسنده و کارگردان شود.
    روژه دوران نوجوانی‌اش را با کار در چند استودیوی فیلمبرداری در الجزایر گذراند و بعد راهی فرانسه شد. او در اوایل دهه 1950 وارد عالم سینما شد زیرا به کار و فعالیت در سینما علاقه زیادی داشت، زمانی که 25 سال بیشتر نداشت به او چند نقش خشن پیشنهاد شد که با هنرنمایی خود توانست از عهده آن برآید. سپس وارد فیلم‌های جنایی، جاسوسی و پلیسی شد، مدتی را هم به آمریکا رفت که در آنجا هم خوش درخشید، دهه 60 اوج موفقیت و شهرتش بود. خودش درباره ورودش به عرصه سینما می‌گوید: «والدینم می‌خواستند که من و ادامه تحصیل دهم، خودم هم علاقه به درس خواندن داشتم اما به پیشنهاد دوستم در یک استودیوی فیلمبرداری مشغول به کار شدم و بعد پا به تئاتر گذاشتم، وقتی طعم پول درآوردن را چشیدم، تصمیم گرفتم به دنبال درس خواندن نروم و مشغول به بازی در تئاتر شوم، البته فعالیت و حضورم در تئاتر کمرنگ‌تر از سینما بوده، اما توانستم از تئاتر تجربه کسب کنم و در سینما به کار ببرم. او در 35 سالگی با «کریستین گاژ رنال» ازدواج کرد. او با ازدواج با کریستین، باجناق «فرانسوا میتران» رییس‌جمهور سابق و متوفی فرانسه شد. 
    
    «هانن» با بازی در سریال «ناوارو» در سال 1989 و در سن 60 سالگی، محبوبیت و شهرتش را ارتقا بخشید. «روژه هانن» درباره بازی در فیلم ناوارو می‌گوید: «این سریال مضمونی پلیسی و در عین حال ممزوج با محیط خانوادگی داشت و به همین خاطر مورد پسند همگان قرار گرفت. او می‌گوید: در ابتدای بازی در این سریال 64 ساله بودم و با کوله‌باری از تجربه این سریال را بازی کردم. این سریال با وجود بار سنگین کاری‌اش به من نیرو و انرژی می‌داد و آن را یک امتیاز برای خود می‌دانستم و احساس خستگی نمی‌کردم. من همیشه تشنه کار در سینما هستم. لازم به ذکر است در کنار بازی درسریال ناوارو به کارگردانی چند فیلم و نویسندگی نیز مشغول بودم و همزمان در نمایش «تارتوف» ایفای نقش کردم و هیچ وقت سعی نکردم تئاتر را رها کنم.»هانن در فیلم مشهور «روکو و برادرانش» به خوبی ایفای نقش کرد و در بازی در فیلم «خانواده پواسونار» که در تلویزیون ایران نیز پخش شد در ذهن مردم جای گرفت. او در این فیلم نقش آدم‌هایی را بازی می‌کرد که در دوران جنگ جهانی دوم نان را به نرخ روز می‌خوردند و یک فروشگاه موادغذایی داشت و از موقعیت جنگ سوءاستفاده کرد و از وضع مالی خوبی برخوردار شد.درباره روژه هانن که در حال حاضر 82 سال باید اشاره داشت که او در انتخابات اخیر فرانسه به «سارکوزی» برای رییس‌جمهور شدن فرانسه رای داد و طرفدار حزب اوست.
    
     نویسندگی و کارگردانی 
    هانن با کارگردانی خوب خود، مهر درخشانی در کارنامه هنری خود زد. فیلم «خورشید» آخرین و جدیدترین ساخته وی می‌باشد که براساس زندگی واقعی خودش است و داستانش مربوط به سال‌های 1940 به بعد در الجزایر می‌باشد. این داستان به زندگی یک پسر نوجوان از یک خانواده پرجمعیت در الجزیره در دوران جنگ می‌پردازد. او از این‌که توانسته زندگی خود را بر روی پرده بیاورد بسیار خرسند است و ساختن این فیلم به او نیروی جوانی داده است و توانسته بار دیگر کودکی‌اش را در برابر چشمانش بیاورد. او فیلمش را به همه کودکانی که از عشق مادر محروم بوده و همه کودکانی که در دامان پرمحبت مادر بزرگ شده‌اند تقدیم می‌کند.
    روژه هانن در عالم نویسندگی هم فعالیت دارد. آخرین کتاب او «نامه به دوستی مرموز» نام دارد که در سال 2001 به چاپ رسید. او در این کتاب به بیان خاطرات و نظریات خودش در مورد رییس‌جمهور اسبق فرانسه «فرانسوا میتران» که باجناقش بوده، می‌پردازد.روژه درسال 2002 همسرش را از دست داد و در غم او به سوگ نشست. روژه برای تولید سریال «ناوارو» تا سال 2010 قرارداد بسته است و هنوز هم مشغول ایفای نقش در سری جدید این سریال طولانی می‌باشد. البته خودش می‌گوید ممکن است تا سال 2010 زنده نباشم و این سریال را نیمه کاره بگذارم.
    
    سریال ناوارو
    تولید سریال ناوارو از سال 1989 آغاز شد و تا سال 2007 یعنی 18 سال ادامه پیدا کرد. در مجموع 108 قسمت از ناوارو در فرانسه پخش شده است. مجموعه جدید ناوارو «دار و دسته ناوارو» نام دارد که جز هانن اکثر هنرپیشه‌هایش جوان و جدید هستند.
    ساختمان قدیمی که در سریال ناوارو مشاهده می‌کردیم به یک ساختمان جدید و مدرن تبدیل شده است.
     دختر ناوارو نیز، «یولان» یک دختر خانمی است که به او «مادمازل ناوارو» می‌گویند و در رشته حقوق تحصیل می‌‌کند. در سری قدیمی دیدیم که بازرس ناوارو مردی 50 ساله، با قدی 1/90 و شانه‌های پهن است، او خیلی کم از اسلحه استفاده می‌کند، حتی دستبند هم به مجرمان نمی‌زند. گاهگاهی به رستوران مورد علاقه‌اش می‌رود و نوعی خوراک با قارچ که غذای محبوب اوست را سفارش می‌دهد. تصمیم گرفته سیگار نکشد و بازی مورد علاقه‌اش بیلیارد است. کسی او را با نام کوچک صدا نمی‌کند حتی نام کوچک او را نمی‌دانند و او را تنها ناوارو صدا می‌زنند و همکارانش بین خودشان وی را «رییس» خطاب می‌کنند. 
    به طور کلی این سریال در کنار نشان دادن وظایف یک پلیس، با کنایات و الفاظی خاص، فضای مجموعه را از خشکی بیرون می‌آورد و وارد محیط خانوادگی افراد می‌شود. این سریال یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های فرانسوی در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی و حتی ایران بوده که طبق برآورد آمار به طور متوسط بین 8 تا 10 میلیون بیننده داشته که در فرانسه رقم بسیار بالایی است و در رده اولین فیلم‌های پلیسی مشهور فرانسه قرار گرفته است.


 نوشته شده توسط علی بیدار در جمعه 88/8/29 و ساعت 12:45 صبح | نظرات دیگران()
<      1   2      
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 4207
بازدید دیروز: 9
مجموع بازدیدها: 361483
جستجو در صفحه

خبر نامه