سینما، ادبیات، مطالعات فرهنگی و ...
رابطه موتوری ها و دود!!
حاج کاظم در فیلم آژانس شیشه ای خطاب به اصغر می گوید:
"دود این موتوری ها امثال من و عباس را خفه را میکنه."
این مطلب حاوی هیچ پیام سیاسی و غیر سیاسی نیست. صرفا عکس و متن جالب بود. همین.
چراغ
چراغ، بالایی را از بهر بلندی دیگران طلب کند
ثقیلی آمد بالای دست بزرگی نشست.
فرمود که " ایشان را چه تفاوت کند بالا یا زیر چراغاند؟
چراغ اگر بالایی طلبد برای خود طلب نکند غرض او منفعت دیگران باشد تا ایشان از نور او حظ یابند و اگر نه، هر جا که چراغ باشد _ خواه زیر، خواه بالا _ او چراغ است که آفتاب ابدی است. ایشان اگر جاه و بلندی دنیا طلبند غرضشان آن باشد که خلق را آن نظر نیست که بلندی ایشان را ببینند. ایشان میخواهند که به دام دنیا اهل دنیا را صید کنند تا به آن بلندی دگر راه یابند و در دام آخرت افتند.
منبع: فیه ما فیه
مولانا جلالالدین محمد بلخی
به تصحیح بدیعالزمان فروزانفر
چاپ 1389
نوروزنامه (2)
اول و آخر سال 1394 را سیاست رقم میزند
سالی که نکوست از سیاست اش پیداست!
چیزی که در مملکت ما حرف اول و آخر را میزند سیاست است! پس اوست اول و آخر!(این از شرک خفی ما)
اول سال 1394 هجری شمسی با سیاست شروع میشود و آخر سال هم با سیاست تمام. نقش اصلی اولی(اول سال) را دولتمردان بازی میکنند و آن را رقم میزنند و نقش اصلی دومی(آخر سال) را مردم بازی میکنند.
از قدیمالایام گفتهاند سالی که نکوست از بهارش پیداست. بهار امسال(1394) با مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی یعنی گروه 5+1 شروع شده است و زمستان امسال انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری، سال را به پایان خواهد برد. موفقیت و یا شکست در اولی بدون شک در دومی تأثیر به سزایی خواهد گذاشت.
همگان می دانند که در ممالکی مثل مملکت ما، همه چیز ملت و کشور به سیاست و سیاستمداران گره میخورد؛ از انژری هستهای و تعداد سانتریفویوژها گرفته تا قیمت یک کیلو گوجه فرنگی و یا غذای مرغ! احتمالا شاعر هم نظرش در این مصراع همین بوده: "بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود"
امید است اول و آخر همه ما ختم به خیر شود. آمین.
نوروزنامه (1)
(با لاله رخی) اگر ترا فرصت هست
با سلام و درود به مخاطبان وبلاگ "سیلوراسکرین"؛ امیدوارم سال جدید سالی توأم با سلامتی، موفقیت و بهروزی برای تک تک همه ما باشد.
از چند روز مانده به عید در این فکر بودم که متن تبریک سال نو چگونه متنی باید باشد و چیزکهای نوشتم ولی دیدم مناسب حال خود نیست و این فریبکارانه است که دیگران را به معروفی سفارش و خود را (از انجام آن) فراموش کنی؛ پس سخن کوتاه باید والسلام!
سال نو مبارک
نوروز در دیدهی خیام:
چون ابر به نوروز رخ لاله شست **** بر خیز و به جام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه تست **** فردا همه از خاک تو بر خواهد رست
بر چهره گل نسیم نوروز خوش است **** در صحن چمن روی دلفروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست **** خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است
چون لاله به نوروز قدح گیر به دست **** با لاله رخی اگر ترا فرصت هست
می نوش به خرمی، که این چرخ کبود **** ناگاه ترا چون خاک گرداند پست
منبع: ترانههای خیام
صادق هدایت
چاپ چهارم 1342
شایان ذکر است که صادق هدایت در سال 1313 مقدمهای بر رباعیات خیام نوشته و در آن تلاش کرده است تا رباعیات اصلی خیام را از رباعیات منتسب به وی تمییز کند.
این رباعیات از آن مجموعه انتخاب شده است.
فرصت بود باز در خدمت هستیم!
طلبِ چیزی که یافته باشد و طلب کند
طلب آدمی آن باشد که چیزی نیافته طلب کند و شب و روز در جست و جوی آن باشد. الّا طلبی که یافته باشد و مقصود حاصل بوَد و طالبِ آن چیز باشد، این عجب است. اینچنین طلب در وهم آدمی نگنجد و بشر نتواند آن را تصور کردن؛ زیرا طلب او از برای چیز نویست که نیافته است. و این طلبِ چیزی که یافته باشد و طلب کند، این طلبِ حقّ است، زیرا که حق تعالی همه چیز را یافته است و همه چیز در قدرت او موجود است که: "کُن فَیَکُون الواحدُ الماجِد." واجد آن باشد که همه چیز را یافته باشد و مع هذا حق تعالی طالب است که: هُوَ الطّالبُ و الغالب." پس مقصود از این، آن است که "ای آدمی! چندان که تو در این طلبی که حادث است و وصف آدمی است، از مقصود دوری. چون طلب تو در طلب حق فانی شود و طلب حق بر طلب تو مستولی گردد. تو آن گه طالب شوی به طلب حق."
منبع: فیه ما فیه
مولانا جلالالدین محمد بلخی
به تصحیح بدیعالزمان فروزانفر
چاپ 1389