سینما، ادبیات، مطالعات فرهنگی و ...
عکس اکبر عبدی در رسوایی 2+رسوایی 1
اکبر عبدی در رسوایی 2 به کارگردانی مسعود دهنمکی
اکبر عبدی در رسوایی 1 به کارگردانی مسعود دهنمکی
تاریخ: سه شنبه، 22 آگوست 1978
خلاصه: تمامی مطبوعات تهران در 22-21 آگوست به طور کامل به اخبار آتشسوزی سینما رکس پرداختند. تعداد کشتهشدگان به صورت غیررسمی 430 نفر برآورد شده است. جزئیات هنوز مشخص نیست. مقامات میگویند که تروریستها دور تا دور سینما گازوئیل ریخته و سپس آن را شعلهور کردند، ولی برخی از شاهدان صدای انفجار شنیدهاند. مطبوعات همدردی و خشم مردم را گزارش میکنند. رهبران اپوزیسیون بدگمان هستند ولی اظهار نظر عمومی نمیکنند.
1. تیترها و گزارشهای تصویری مطبوعات تهران در 22-21 آگوست به آتشسوزی فاجعهبار سینما رکس آبادان اختصاص داده شده است. آتشنشانها اجساد 377 نفر را پیدا کردهاند و تعداد کشتهشدگان به صورت غیررسمی به 430 نفر رسیده است. این آمار به احتمال زیاد افزایش خواهد یافت زیرا ظرفیت سینما 600 تا 700 نفر برآورد شده و فقط 20 تا 40 نفر توانستهاند جان سالم به در ببرند. مقامات نمیدانند چند نفر در سینما حضور داشتهاند زیرا ورود اطفال آزاد بوده است.
2. آتشسوزی اندکی پس از آن شروع فیلم ایرانی حدود ساعت 21:45 آغاز شد. طبق گزارشها، آتشافروزان دور تا دور ساختمان را گازوئیل ریختهاند و منتظر شدهاند تا گازوئیل به داخل ساختمان نفوذ کند و سپس آن را شعلهور کردهاند. اما برخی از بازماندگان میگویند که پیش از شروع آتشسوزی صدای انفجار شنیدهاند. شاهدان میگویند که سینما بلافاصله در شعلههای آتش غوطهور شد. جمعیت به سمت تنها درب خروجی هجوم برد ولی در قفل بود. دربان میگوید که برای جلوگیری از حملات تروریستی در را قفل کرده بودند. (دو ماه پیش نیز این فیلم مورد حمله قرار گرفته بود.) آتشنشانها تا ساعت 2 بامداد نتوانستند حریق را کنترل کنند. از آن به بعد فقط میتوانستند اجساد را بیرون بکشند.
3. پلیس از 10 فقره دستگیری خبر داده است. سه نفر در این میان مواد منفجره حمل میکردهاند ولی سخنی از دستگیری عاملان این جنایت نشده است. سه نفر از دستگیرشدگان نیز رئیس سینما و دو کارمند آن هستند که به دلیل اهمال و قصور مورد انتقاد سنگین قرار گرفتهاند.
4. پیامهای همدردی و اندوه بابت «سنگینترین حمل? تروریستی دوران» روزنامهها را پر کردهاند. شاه، شهبانو و نخستوزیر آموزگار پیام تسلیت فرستادهاند. سخنگوی انجمن مطالعات مسائل ایران خواستار اشد مجازات برای عاملان این جنایت شده است: «کلام از ابراز خشم و انزجار در برابر چنین قتل عامی قاصر است.» محسن پزشکپور نماینده مجلس و سخنگوی مخالفان حکومت نظامی اصفهان در جلس? فوقالعاده روز 20 آگوست، ابراز تعجب کرد: «نمیدانم چه کسی میتواند دست به چنین اقدامی بزند.»
رهبران مذهبی این حمله را «غیراسلامی» توصیف کردند. آیتالله شریعتمداری گفت: «ما با چنین افرادی هیچگونه ارتباطی نداریم.» آیتالله شیرازی از رهبران مذهبی مشهد نیز عاملان این آتشافروزی را محکوم کرده و آیتالله نوری این فاجعه را «غیرانسانی» توصیف کرده است.
دکتر سید حجازی این عمل را «اقدامی بزدلانه و مغایر با فرهنگ و آموزههای اسلام» برشمرده است. آیتالله وحیدی (توضیح: از حامیان خمینی) از اظهارنظر مشابه خودداری کرده زیرا «حقایق مربوط به این اتفاق هنوز مشخص نشده است». همایون، وزیر اطلاعات، پس از جلس? کابینه در 21 آگوست گفت که مردم باید با یکدیگر در برابر «وحشت بزرگ» متحد شوند و به مردم اطمینان داد که تدابیر امنیتی تشدید خواهد شد.
5. منبع آگاه در میان اپوزیسیون مسلح در بعد از ظهر 21 آگوست به مامور سفارت گفت که در مورد مسال? آبادان تردیدهایی وجود دارد. از سخنانش اینگونه برداشت میشد که حکومت ایران به طور ضمنی اجاز? چنین کاری داده است، ولی او از هرگونه اظهار نظر مستقیم خودداری کرد و گفت که اپوزیسیون تحقیقاتش را در این زمینه آغاز کرده است. به گفت? مبارزین مسلح، این حقیقت که رئیس پلیس آبادان - رزمی - در جریان ناآرامیهای ماه ژانویه رئیس پلیس قم بوده است و همچنین تاخیر در ارسال تجهیزات آتشنشانی، مشخص میکند که مقامات هوشیار و آماده نبودهاند. این منبع همچنین تاکید داشت که این عمل نمیتواند از «تروریستها» سر بزند زیرا آنها هیچوقت «به مردم حمله نمیکنند». مسال? آتشسوزی آبادان برای مدتها اپوزیسیون را درگیر خواهد کرد.
6. هفت نفر از نمایندگان مجلس درخواست جلس? فوقالعاده کردهاند تا تراژدی آبادان بررسی شود؛ آنها از دولت درخواست گزارش کامل کردهاند.
7. سینماها در اعتراض به این فاجعه تعطیل شدهاند و اکثر آنها تا 27 آگوست تعطیل باقی خواهند ماند. (توضیح: زیرا 26-25 آگوست اوج عزاداریهاست.)
ناس
مروری بر برندگان و حواشی جشنواره(بین المللی) فیلم فجر از آغاز تا سال 1392
بخش سوم: جشنواره بینالمللی فیلم فجر از سال 1380 تا سال 1389 و 1390 تا 1392
پرواز سیمرغ تا هالیوود؛ اسکار به اصغر میرسد/فرهادی، میرکریمی و حاتمیکیا بهترین ها هستند
مصطفی علیمردانی
اشاره: جشنواره بین المللی فیلم فجر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سال 1361 تا به امروز(1393) هر سال بهمن ماه در تهران برگزار می شود. این جشنواره تا سال 1374 فقط به تولیدات سالانه سینمای ایران اختصاص داشت اما از سال 1374 به صورت بین المللی برگزار می شود و کشورهای دیگر نیز در این جشنواره شرکت می کنند. مهمترین جایزه این جشنواره "سیمرغ بلورین" نام دارد که رقابت کنندگان برای به دست آوردن آن با هم به رقابت می پردازند. این جشنواره جوایز دیگری از جمله "دیپلم افتخار" و "لوح زرین" نیز دارد.
این یادداشت مروری است بر برخی از برندگان در شش بخش اصلی ؛ 1) سیمرغ بلورین بهترین فیلم 2) سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی 3) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد 4) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن 5) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد 6) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن
همچنین در این نوشتار سعی شده در حد امکان بر حواشی بعضی از فیلم ها و هنرمندان به صورت خیلی کوتاه پرداخت شود.
در بخش سوم به بررسی بهترین ها از سال 80-89 و 90-92 و حواشی بعضی از فیلمها خواهیم پرداخت.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر از سال 1380 تا سال 1389 و 1390 تا 1392
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1380: این جشنواره، جشنواره بهمن فرمان آرا است. او برای دومین بار در جشنواره فیلم فجر، چهار جایزه اصلی را از آن فیلم خود، "خانهای روی آب" می کند؛ برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم(خانهای روی آب)، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد(رضا کیانیان)، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد(عزتالله انتظامی)، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن(بهناز جعفری). با اینکه فیلم خانه ای روی آب، فیلم قوی و خوبی است ولی در میان مخاطبان عام خیلی دیده نشده است. به اعتقاد بعضی از سینما دوستان، خانهای روی آب، یکی از بحثانگیزترین فیلم های این دهه هم در سینمای ایران و هم در کارنامه بهمن فرمانآرا است.
فیلم دیگری که مورد توجه هیأت داوران قرار میگیرد فیلم "من ترانه پانزده سال دارم" به کارگردانی رسول صدرعاملی است. صدرعاملی با این فیلم، برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و ترانه علیدوستی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن میشود.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1381: جشنواره این سال، کارگردان جوانی را به سینمای ایران معرفی می کند. سیدرضا میرکریمی با فیلم " اینجا چراغی روشن است" برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی می شود. میرکریمی هر چند پیش از این با فیلم نیمه بلند " کودک و سرباز" تواناییهای خود را نشان داده بود اما از همین سال هم برای منتقدین و هم برای عموم سینمادوستان معرفی می شود. بعضی از اصحاب فیلم و سینما معتقدند فیلم "کودک و سرباز" بسیار قویتر از "اینجا چراغی ..." است. سیدرضا در سالهای بعد، تواناییهای خود را در آثار سینمایی به عنوان یک کارگردان برجسته که نگاهی اخلاقگرایانه، انسانی و دینی دارد نشان می دهد. حبیب رضایی نیز برای بازی در همین فیلم، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد میشود.
یکی از نکات قابل توجه این دوره از جشنواره این است که هیچ کس برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و یا زن نمی شود.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1382: جشنواره 82 فیلم "مهمان مامان" داریوش مهرجویی و "دوئل" احمدرضا درویش را به سینما دوستان معرفی می کند. هم مهمان مامان و هم دوئل را مخاطبان می پسندند. مهرجویی، مهمان مامان را از کتابی به همین نام به نویسندگی "هوشنگ مرادی کرمانی" اقتباس کرده بود. مهمان مامان از آن فیلمهایی است که زندگی به تمام معنی در آن جریان دارد.
هوشنگ مرادی کرمانی از معدود نویسندگانی است که برخی از آثار ادبی او، اقتباس سینمایی شدهاند. مثل مجموعه موفق "قصههای مجید" به کارگردانی کیومرث پوراحمد، مهمان مامان به کارگردانی داریوش مهرجویی، خمره به کارگردانی ابراهیم فروزش، چکمه به کارگردانی محمدعلی طالبی و غیره.
در این جشنواره سه جوان و یک پیشکسوت، جوایز را برای بازیگری از آن خود کردند. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به بهرام رادان برای بازی در فیلم "شمعی در باد"، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به کامبیز دیرباز برای فیلم "دوئل"، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن نیز به گوهر خیراندیش برای بازی در فیلم "رسم عاشق کشی" و جایزه نقش مکمل زن نیز به مریلا زارعی برای باز ی در فیلم "سربازهای جمعه" میرسد.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1383: سیدرضا میرکریمی بعد از یک سال وقفه در این دوره با فیلم "خیلی دور خیلی نزدیک" موفق میشود سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کند. این فیلم برای اسکار معرفی می شود ولی نمیتواند نامزد شود.
همچنین در این سال، مجید مجیدی با فیلم "بید مجنون" برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی میشود. این فیلم در مقایسه با توانمندیهای مجیدی، فیلم خوبی نیست و نمیتواند انتظارات سینما دوستان به خصوص منتقدین را برآورده کند. با این حال سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به پرویز پرستویی در همین فیلم میرسد. همچنین پرستویی در این دوره از جشنواره فیلم فجر با فیلم "کافه ترانزیت" نیز شرکت کرده است. فرشته صدرعرفایی برای بازی در نقش اصلی این فیلم، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن می شود.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1384: این جشنواره، جشنواره مهمی است چرا که در آن یکی از کارگردانان پرتوان و آیندهساز از سینمای ایران و جهان را به مخاطبان معرفی میکند؛ اصغر فرهادی. او با فیلم "چهارشنبه سوری" در این جشنواره میدرخشد و علاوه بر کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را نیز برای هدیه تهرانی به ارمغان میآورد.
همچنین در جشنواره 1384 بار دیگر حاتمی کیا مورد توجه قرار میگیرد و "به نام پدر" برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم، پرویز پرستویی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد و مهتاب نصیرپور، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن میشود.
فیلم به نام پدر، واکنش های متفاوتی را برمیانگیزد. با اینکه این فیلم در آن زمان مورد توجه قرار میگیرد ولی در کمتر از یک دهه از دور خارج میشود و شاید امروز دیگر کسی به دنبال تماشای آن نباشد.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1385: جشنواره 1385، جشنواره جوان ها بود. بهرام رادان، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را در فیلم "سنتوری" دریافت میکند؛ فیلمی که داریوش مهرجویی آن را کارگردانی کرده است. این فیلم نمایش دهنده بخشی از زندگی یک خواننده پاپ بود. در این فیلم، رضا صادقی روی تصاویر خوانندگی بهرام رادان خوانده بود. شاید بعد از همین فیلم بود که رادان وسوسه شد خواننده شود و بعد از دوری طولانی مدت از سینما، یک آلبوم موسیقی به نام "آن روی دیگر" را منتشر کرد. این آلبوم، نظرها را خیلی جلب نکرد و ظاهراً در آینده نیز هیچگاه از این آلبوم یاد نخواهد شد. شاید تنها مزیت این آلبوم، محتوا محور بودن آن باشد هر چند در باب مسایل تکنیکی موسیقی، اهالی این حوزه بهتر میتوانند نظر بدهند. اهالی موسیقی واکنشی به این آلبوم نشان ندادند.
هنرمند جوان دیگر، افشین هاشمی است که میتواند سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای بازی در فیلم "پا برهنه در بهشت" کسب کند. این فیلم درباره بیماران آسایشگاهی است که به آخر خط رسیدهاند. بازیگر جوان بعدی، باران کوثری است که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای فیلم "خون بازی" به دست میآورد. کوثری در فیلم خون بازی _ به کارگردانی مادرش _ هنرنمایی کرده بود. این فیلم درباره اعتیاد جوانان به مواد مخدر بود. همچنین فیلم بسیار زیبا و تأثیرگذار "روز سوم" با بازیگری پوریا پورسرخ، حامد بهداد و باران کوثری به کارگردانی محمدحسین لطیفی، اثری زیبا درباره سقوط خرمشهر بود. شاید یکی از نقش های خاطره انگیز حامد بهداد در سینمای ایران بازی در نقش افسر عراقی باشد که عاشق دختر ایرانی است اما عضو حزب بعث عراق است و با شروع جنگ به ارتش فراخوانده میشود ...
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1386: در این جشنواره نسبت به بازی یک بازیگر بی انصافی میشود و داورانش آنچه را نادیده گرفتهاند در "جشنواره بینالمللی فیلم برلین" یا همان "برلیناله" دیده میشود. در این دوره مجید مجیدی، برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم "آواز گنجشک ها" میشود. بازیگر اصلی این فیلم رضا ناجی است. ناجی از این جشنواره قدر نمیبیند اما همین فیلم در آسمان جشنواره بینالمللی فیلم برلین در سال 2008 میدرخشد و جایزه خرس نقره ای را برای او به ارمغان میآورد. ظاهراً عدهای از هنرمندان به اصطلاح پیشکسوت! حتی چشم دیدن همین جایزه را هم ندارند و در سالهای بعد یکی از همین هنرمندان که به تبریز مسافرت کرده است در یکی از برنامه های مناسبتی به رضا ناجی حمله میکند و او را بازیگر آماتور میخواند و ادعا میکند که داوران جشنواره برلین قضاوت درستی درباره ناجی نکردهاند و جایزه حق او نبوده است. نکته جالب توجه این است که ناجی با همین فیلم، برنده جایزه بهترین بازیگر مرد "اسکرین آسیا پاسیفیک" در سال 2008 هم میشود.
این جشنواره، یک بازیگر زن خوب نیز به سینمای معرفی میکند. هنگامه قاضیانی با بازی در فیلم "به همین سادگی" به کارگردانی سیدرضا میرکریمی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن میشود. این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین فیلم را نیز نصیب میرکریمی میکند.
این جشنواره، دو بازیگر مکمل خوب نیز دارد؛ محسن تنابنده(طنابنده) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم " استشهادی برای خدا" میشود. او که اکثراً نقش های طنز را بازی می کند در این فیلم در نقش یک روحانی ظاهر شده است. بازیگر دیگری که برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن میشود مهتاب نصیرپور برای بازی در فیلم "فرزند خاک" است.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1387: "بودن یا نبودن! مسأله این است". واروژ کریم مسیحی، کارگردان پرتوان سینما این بار به سراغ شکسپیر میرود و فیلم "تردید" را بر اساس نمایشنامه "هملت" کارگردانی میکند. اکثر منتقدین این فیلم را یکی از اقتباسهای خوب سینمای ایران قلمداد کردهاند. بازیگر نقش هملت فیلم تردید را بهرام رادان بازی کرده است. چنانچه بعداً نیز در مجلات مختلف سینمایی عنوان میشود بدون تردید، " تردید" فیلم ماندگاری در کارنامه کریم مسیحی است.
بعد از سه سال، اصغر فرهادی بار دیگر سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای فیلم "درباره الی" از آن خود میکند. اکثر سینمادوستان این فیلم را حتی در مقایسه با فیلم اسکاری وی " جدایی نادر از سیمین" هنوز بهترین فیلم او می دانند.
در این سال، دو تن از بازیگران فیلم "بیست" به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، برنده سیمرغ بلورین نقش مکمل میشوند؛ علیرضا خمسه و مهتاب کرامتی. علیرضا خمسه در این فیلم در یک نقش جدی بازی کرده است. شاید هنر خمسه همین بود که بعد از سالها خود را از قالب طنز رهانیده بود.
در این جشنواره، یک فیلم خوب طنز نیز با نام "بی پولی" دیده میشود و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را نصیب لیلا حاتمی میکند. ناگفته نماند که شهاب حسینی هم اولین سیمرغ بلورین را برای بازی در فیلم "سوپراستار" به خانه میبرد.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1388: فیلم "به رنگ ارغوان" به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در دو بخشِ بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، برنده سیمرغ بلورین میشود. این فیلم، تولید 1383 است اما چندین سال در توقیف میماند و اکران نمیشود و نهایتاً در دوره دولت احمدینژاد در جشنواره فجر شرکت کرده و بعد با جرح و تعدیل اکران میشود. به رنگ ارغوان، داستان یک مأمور اطلاعات با نام مستعار هوشنگ است (با بازی حمید فرخ نژاد) که بین عشق و وظیفه، عشق را انتخاب می کند.
یکی از فیلمهای خوب این جشنواره "طلا و مس" به کارگردانی همایون اسعدیان است که نگار جواهریان میتواند جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را نصیب خود کند. طلا و مس درباره زندگی روحانی جوانی است که با بیماری لاعلاج زنش دست به گریبان است و همین بیماری و مشکلات ناشی از آن، باعث میشود وی قدم در راه عرفان و معرفت بگذارد.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1389: آن مرد آمد. آن مرد با "جرم" آمد. مسعود کیمیایی بعد از انقلاب اسلامی از جمله سینماگرانی است که بی وقفه در عرصه فیلمسازی در مقام کارگردانی، فیلم ساخته است. کیمیایی که هیچ وقت فیلمهایش مورد توجه داوران قرار نگرفته است در این دوره از جشنواره، "جرم" جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خالق قیصر میکند. این اولین سیمرغی است که کیمیایی از آغاز جشنواره فیلم فجر یعنی از سال 1361 برده است. همچنین"حامد بهداد" هم با بازی در این فیلم میتواند اولین سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را کسب کند.
در این دوره از جشنواره فجر از اصغر، بوی اسکار به مشام میرسد. هیأت داوران جشنواره 1389 سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را به اصغر فرهادی می دهد برای فیلم "جدایی نادر از سیمین". اینکه این انتخاب چقدر به جا و شایسته بود در اسکار خود را نشان میدهد و همین فیلم میتواند برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران، جایزه اسکار سال 2012 را تقدیم ایران نماید. این فیلم، نه تنها در اسکار(Oscar) میدرخشد بلکه در گلدن گلوب(Golden Globe) نیز میتواند جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را از آن خود کند. همچنین در جشنوارههای دیگر نیز از جمله جشنواره بین المللی فیلم برلین، دوربان، سیدنی و غیره جوایز زیادی را نصیب فرهادی میکند. این بار، سیمرغ تا هالیوود پرواز میکند تا اسکار را برای ایران شکار کند.
فرهادی از 1389 تا به امروز (بهمن 1393) فیلمی در ایران نساخته است.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1390: کمدین دوست داشتنی تلویزیون و سینمای ایران، اولین فیلم سینمایی خود را میسازد و نگاهها را به خودش معطوف میکند. رضا عطاران با فیلم "خوابم میآد" به این جشنواره میآید و اکبر عبدی بعد از سالها سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را با خود به خانه میبرد. عبدی در نقش مادر شخصیت اصلی فیلم (عطاران) بازی کرده بود. خوابم میآد، هم نظران تماشاگران را در گیشه جلب میکند و هم نظر مثبت منتقدان را.
فرهاد اصلانی برای بازی در دو فیلم "خرس" و "زندگی خصوصی" سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را کسب میکند.
از نکات جالب این دوره این است که هیچ کس نمیتواند سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کند.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1391: این جشنواره یک کارگردان خوش آتیه دیگری را به سینما معرفی میکند؛ بهروز شعیبی با فیلم " دهلیز" به جشنواره فیلم فجر میآید و با این فیلم، دو جایزه را در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن و نقش مکمل زن، نصیب هانیه توسلی و پگاه آهنگرانی میکند.
فیلم پرهزینه "استرداد" به کارگردانی علی غفاری، برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بازیگر نقش اول آن، حمید فرخنژاد هم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد میشود.
در بخش بهترین کارگردانی نیز پرویز شهبازی با فیلم "دربند" سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را با خود به خانه برد.
در این جشنواره، رامبد جوان که کمدین سینما و تلویزیون است این بار در نقشی جدی در فیلم "گناهکاران" به کارگردانی فرامرز قریبیان بازی کرده است میتواند سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کند. این فیلم، محصول پدر و پسر سینمای ایران یعنی فرامرز قریبیان (در مقام کارگردانی) و سام قریبیان (در مقام فیلمنامه نویس) است.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر 1392: این جشنواره، جشنواره حاشیه ها بود. اول اینکه ابراهیم حاتمیکیا با فیلم "چ" آمده است ولی نمیتواند نگاهها را جلب کند اما تا میتواند پشت فیلم " شیار 143" به کارگردانی نرگس آبیار میایستد و تمام قد از این فیلم دفاع میکند. در این کارزار و ایستادگی پشت فیلمها حرفهای کنایه آمیز و نیش داری نیز به این و آن میزند. (نگارنده در پی قضاوت درباره این جریانات نیست). اینکه آیا این فیلمها در تاریخ سینمای ایران خواهند ماند یا فراموش خواهند شد در آینده بهتر می توان نتیجه گرفت.
رضا عطاران، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در " طبقه حساس" به کارگردانی کمال تبریزی میشود و مریلا زارعی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در "شیار 143".
احمدرضا درویش، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای فیلم "رستاخیز" که درباره حادثه کربلا است، می گیرد. این فیلم تا امروز بعد از گذشت یک سال هنوز اکران نشده است.
رکورد داران جشنواره فیلم فجر از سال 80-89 و 90-92
اصغر فرهادی از سال 1380-1392 برنده سه سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی شده است:
در سال 1384 برای "فیلم چهارشنبه سوری"، در سال 1387 برای فیلم "درباره الی" و در سال 1389 برای فیلم "جدایی نادر از سیمین".
سیدرضا میرکریمی از سال 1380-1392 برنده سه سیمرغ بلورین شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم "اینجا چراغی روشن" در سال 1381.
برنده دو سیمرغ بلورین بهترین فیلم برای دو فیلم "خیلی دور خیلی نزدیک" و "به همین سادگی" در سالهای 1383 و 1386.
ابرهیم حاتمی کیا از سال 1380-1392 برنده سه سیمرغ بلورین شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم "به نام پدر" در سال 1384 و برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برای فیلم "به رنگ ارغوان" در سال 1388.
مجید مجیدی از سال 1380-1392 برنده دو سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی شده است:
برنده دو سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلمهای "بید مجنون" در سال 1383 و "آواز گنجشکها" در سال 1386
پرویز پرستویی از سال 1380-1392 برنده دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگری شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم "بید مجنون" در سال 1383 و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم "به نام پدر" در سال 1384
مهتاب نصیرپور از سال 1380-1392 برنده دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگری شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای بازی در فیلم "به نام پدر" در سال 1384و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای بازی در فیلم "فرزند خاک" در سال 1386.
محسن تنابنده(طنابنده)از سال 1380-1392 برنده دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگری شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم "استشهادی برای خدا" در سال 1386 و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم "هفت دقیقه تا پاییز" در سال 1388.
بهرام رادان نیز از سال 1380-1392 برنده دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگری شده است:
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم "شمعی در باد" در سال 1382 و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم "سنتوری" در سال 1385
بخش اول: جشنواره فیلم فجر از سال 1361 تا سال 1369
بخش دوم: جشنواره فیلم فجر از سال 1370 تا سال 1379
سینماهای تبریز؛ مکان فرهنگی یا جبهه برخورد با هنجارهای اجتماعی!؟
اینجا، مشتری حقی ندارد!
کریم جمالی نظرلو
دقایقی مانده به شروع سانس فیلمی که از مدتها پیش اکرانش در سراسر کشور آغاز شده و بالاخره روی پرده سینمای کلانشهر ما نیز آمده، منتظر ایستادهام. متصدی به سمت شخص کناری ام که تنهاست و دو بلیط در دست دارد، می آید و می گوید: «اگر همراهتان خانم است، لطفا بیرون منتظرش بمانید.»
مرد با حالتی پَکر، سری به نشانه تأسف تکان داده، بیهیچ بحثی میرود و پس از گذر به آن سوی خیابان، راهش را در پیادهرو امتداد می دهد و در شلوغی گم می شود.
نوشته کاغذ روی درب ورودی سالن که رعایت شئونات اخلاقی براساس قوانین را متذکر شده، توجهام را جلب میکند. بلافاصله متصدی دیگری به پیشواز می آید و می پرسد: مجرد هستید؟ لطفا این سمت بنشینید.
صندلی خراب است و دوباره ردیف عقب تر را نشانم می دهد.
کلافه از نامفهوم بودن دیالوگها و محو شدنهای تصویر، به خاطر باز شدن گاهبهگاه درب ورودی و انعکاس نور بیرون و سرک کشیدنها و رفت و آمدهای عوامل اجرایی سینما، با پایان فیلم، پشیمان از آمدن، با حالتی مغموم و پَکر بلند شده، به سمت درب خروجی میروم و وارد شلوغی پیادهرو می شوم ...
سرانجامِ بررسی دلایل دچار شدن سینماهای تبریز به شرایط کنونی، همواره به جمله مشترک و کلیشهای "نبود امکانات و محدودیتهای اعتباری" ختم می شود. خالی ماندن سالنهای سینما، بارزترین نمود این شرایط است که عامل اصلی آن، وجود مشکلات متعدد سختافزاری و فراهم نبودن زمینه لازم برای ترغیب علاقمندان سینما، است.
اما به واقع، دامنه آسیبشناسی این موضوع، فراتر از مبحث مشکلات سختافزاری است و به گفته رییس حوزه هنری آذربایجان شرقی، مشکلات نرمافزاری را نیز شامل میشود.
حسن میلانی، عملکرد و رفتار عوامل اجرایی سینماهای تبریز را یکی از مباحث مهم در موضوع دلایل کاهش تماشاگران سینما دانسته و میگوید: متاسفانه برخورد در شأن شهروند علاقمند به فیلم در سینماهای ما چندان مطلوب نیست.
وی عامل اصلی بروز این مسأله را ناسازگاری سنی و اخلاقی پرسنل اجرایی و ناکاربلدی آنان در مواجهه با مشتریان اکثراً جوان سینما دانسته و می افزاید: متأسفانه برخی عوامل اجرایی نگاه و تفکر به روز لازم برای فعالیت در یک مکان فرهنگی را ندارند.
میلانی با اشاره به اینکه سینما به عنوان یک مکان فرهنگی نیازمند جاری بودن تفکر فرهنگی در مدیریت و اجرا، برای اداره و بهرهوری بهتر است، می گوید: در عصر کنونی، سینماها تحت عنوان بنگاههای فرهنگی و اقتصادی مورد توجه قرار گرفته و مشتریمداری، اصل مهم در راستای موفقیت و کسب نفع هر چه بیشتر در این عرصه است.
رییس حوزه هنری با تأکید بر اینکه نمیتوان به صورت قهری با این معضل برخورد کرد، ادامه می دهد: اکثر این افراد در دورهای جذب و به خدمت گرفته شدهاند که نگاه و ذهنیت عمومی به سینما به تأسی از ساختار ضد ارزشی آن در قبل از انقلاب، بیشتر جنبه سیاسی و غیر فرهنگی داشت که چنین تفکری با شرایط کنونی سازگار نیست زیرا که به برکت انقلاب و تحولات راهبردی نظام اسلامی، ساختار سینماها تغییر یافته و در حال حاضر تفکر فرهنگی با رویکرد اخلاقی و ارزشی بر این عرصه حاکم شده است و در همین راستا، این تغییر ساختار و تفکر باید در موضوع پرسنل سینماها نیز اجرا شود.
میلانی، راهکار مواجهه با این مشکل را، بازنشستگی پرسنل گذشته و جذب نیروهای جوان و علاقمند به حوزه فرهنگ و به خصوص بانوان، در بلندمدت ترسیم کرده و بر این باور است که در کوتاه مدت نیز، آموزشهای ضمن خدمت برای پرسنل اجرایی کنونی سینماها، جهت برقراری ارتباط بهتر با مشتری، کارساز خواهد بود.
***
این در حالیست که برخورد ناشایست و تحقیرآمیز عوامل اجرایی سینماهای تبریز با زوجهای جوان و افرادی که به صورت خانوادگی یا دوستانه و حتی مجردی، به این مکان عمومی فرهنگی میروند، یکی از مسایل مورد انتقاد است که مسئول جدید امور سینمایی حوزه هنری آذربایجان شرقی ضمن تأیید و قبول این انتقاد، میگوید: نمیتوان رفتار و عملکرد نامناسب یک فرد را به کل مجموعه تسری داد، همچنان که در بین پرسنل اجرایی سینماها افراد ناآشنا به موازین و رفتار فرهنگی وجود دارد، در میان کسانی که به عنوان تماشاگر به سینما میآیند نیز چنین موضوعی مصداق دارد.
جواد خازن، با بیان اینکه سینما، به عنوان مکان عمومی باید پیرو یک سری موازین منطبق با اصول اخلاقی باشد، گفت: وقتی در یک فضای متمرکز، قشرهای مختلف جامعه اعم از زوجهای جوان و خانوادهها، دانشجویان و دانشآموزان، جمعهای دوستانه جوانان و غیر... از دو جنس متفاوت، همه در کنار هم قرار میگیرند، باید شرایط مقتضی برای هر یک از این اقشار را در آن فضا فراهم کنیم تا همه آنان راضی باشند.
وی هدف و سیاست اصلی این مجموعه را ایجاد حس آرامش و راحتی هر چه بیشتر برای تماشاگران در سالنهای سینما میداند و تأکید دارد که افرادی نیز در این میان هستند که برای تماشای فیلم به سینما نمیآیند و وظیفه ما برخورد با آنان در راستای حفظ حقوق سایر حاضرین در سالن سینما است.
خازن، تفکیک و تعیین صندلیهای خاص به اقشار مختلف ذکر شده در سالن سینما را امری اجتنابناپذیر قلمداد کرده و می گوید: به هر حال همانطور که گفته شد، شرایط هر قشر متفاوت از سایرین است و برای مثال شاید در طول تماشای یک فیلم و تحت تأثیر برخی صحنهها و دیالوگها، حسها و عکسالعملهای متفاوت وگاه متضادی از سوی افراد صورت پذیرد که میتوان به اقتضای آن قشر خاص دانست اما تأثیر آن بر سایر اقشار حاضر در آن مکان را نیز باید در نظر گرفت و از همین روست که تفکیک این جمعها را امری به نفع همه میدانیم.
***
با این حال، میتوان وجه تشبیه دیگر برای توصیف وضعیت سینماهای تبریز را در مثال آن کس تعریف کرد که همواره از عدم محبوبیت و مورد بیمهری قرار گرفتن خود گله داشت تا اینکه شخصی در پاسخ وی گفت: «آخه بنده خدا، تو چه شاخصه مثبت داری که مردم را جذب کنی!؟ ثروت که نداری، از ظاهر زیبا و فریبنده هم که محروم ماندهای! اخلاق هم که ماشاا... همیشه با خودت درگیری! حال با امید به چه استدلالی انتظار محبوبیت داری؟»
گذشته از جنبه تجاری و فرهنگی بحث، مشکل سختافزاری سینماها، مسألهای ست که اکثر علاقمندان این وادی به جبر با آن کنار آمدهاند و در سختترین شرایط و با بدترین امکانات موجود، همچنان پایدار ماندهاند، اما برخورد نامناسب عوامل سالن، نقطه سرریز شدن صبر آنان است تا عطای کمک به روشن ماندن چراغ سینما را به لقایش بخشیده و تماشای فیلم با بهترین کیفیت و نهایت آرامش در خانه را به تحمل انواع سختیهای جسمی و روحی ترجیح دهد.
مصطفی صادقی، یکی از افراد علاقمند و پیگیر سینما، رفتار پرسنل با تماشاگر از بدو ورود به سینما و هدایت آن به قسمت خاصی از سالن را توهین به حقوق انسانی و شهروندی دانسته و میگوید: به عقیده بنده مشکل اصلی در این موضوع، نامعمول بودن نوع رابطه افرادیست که به صورت زوج یا جمع در سالن حاضر میشوند که موجب حساسیت عوامل اجرایی سینما میشود و شاید تنها راه حل مسأله برای این عزیزان، الزامی کردن به همراه داشتن شناسنامه و عقدنامه برای حضور در سینما باشد!
صادقی با تحقیرآمیز عنوان داشتن، تفکیک چپ، راست و یا شمال، جنوب، تماشاگران در سالن سینما می گوید: اگر سینما را به عنوان یک مکان عمومی تعریف میکنند باید به این موضوع نیز توجه شود که چه حرکت و عمل نامتعارفی ممکن است در یک مکان عمومی و از نوع فرهنگی صورت پذیرد که ضد اصول ارزشی و اخلاقی باشد؟ حتی با قبول تصور بروز این اعمال، چرا قبل از ورود و قرار گرفتن در صندلی، رفتارهای پیشگیرانهای از سوی عوامل اجرایی انجام میشود که باعث ناراحتی و تحقیر اشخاص و بطور کلی یک قشر شود؟ و آیا اصلا نحوه برخورد این افراد با تماشاگران از روی ادب و متانت است و یا آمرانه؟
به نظر این شهروند، میتوان با احترام به شخصیت افراد، شرایط را برای راحتی هر چه بیشتر تماشاگران فراهم نمود و با کارهای فرهنگی، تماشاگران را با شرایط تماشای فیلم در مکان عمومی آشنا کرد. روالی که در اکثر سینماهای کشور مانند تهران نیز اجرا میشود. امری که تا حدودی در سینما ناجی تبریز هم که تحت نظارت اداره کل فرهنگ و ارشاد است، جاریست.
صادقی در پایان اظهاراتش می گوید: پیش از این عنوان میشد که اغلب قوانین در تهران تصویب و فقط در شهرستانها اجرا میشود ولی اکنون شرایط بهگونهای شده که در تبریز، قوانین در بالاشهر و مرکز شهر نیز متفاوت است!
***
در این میان، مدیر کل فرهنگ و ارشاد آذربایجان شرقی نیز با تقبیح رفتار نامناسب با تماشاگران سینما میگوید: بنده از وجود چنین مسألهای بیاطلاعم ولی مسلماً، بروز این قبیل حرکتها در محیطهای فرهنگی اشتباه است.
علیاکبر صفیپور با بیان اینکه، دولت یازدهم به دنبال گشایش فضای اجتماعی است و احترام به حقوق شهروندی را در سرلوحه امور قرار داده، می افزاید: مشاهده چنین برخورد ناشایست با علاقمندان عرصه فرهنگ و هنر، به هیچ عنوان قابل قبول نیست و باید اقدامات لازم برای ممانعت از ادامه این روند انجام گیرد.
وی در عین حال، تعمیم دادن این موضوع به تمامی پرسنل اجرایی سینماها را نیز اشتباه دانسته و تصریح می کند: وجود چنین مشکلی نباید باعث نادیده گرفته شدن تلاش عزیزان زحمتکش فعال در سینما شود.
صفیپور، جذب حداکثری مخاطب به عنوان مشتری مکان عمومی فرهنگی را شاهرگ حیاتی روشن ماندن چراغ سینماها دانسته و می گوید: امروزه، مجهزترین هتلها و رستورانها نیز با ارایه بهترین خدمات، به دنبال جذب مشتری هستند، زیرا که بقای کسب و کار خود را در تحقق این امر میدانند و بر این اساس، سینماها که در حال حاضر از نظر سختافزاری و امکانات در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، کمترین انتظار آن است که عوامل اجرایی آن، با گشادهرویی و متانت، موجب حفظ و سعی برای جذب هر چه بیشتر علاقمندان این حوزه شوند تا علاوه بر کمک به پایدار ماندن سالنهای سینما در استان، به شغل خود نیز رونق بخشند.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی با تأکید بر پیگیری موضوع رفتار عوامل اجرایی سینماها و رایزنی با رییس حوزه هنری استان، ابراز امیدواری می کند که با همراهی و همکاری تمامی ارگانهای مختلف اجتماعی و فرهنگی، شرایط بیش از پیش مناسبتری برای مردم فهیم و شایستهمان فراهم شود تا رضایتمندی عمومی از خدمت مسئولین به دست آید.
***
اوصاف مذکور، نشانه و هشدار مساعد نبودن حال عمومی فرهنگ و هنر آذربایجان شرقی و بالاخص تبریز را متذکر میشود. موضوعی که نیاز به هیچ توصیف و توضیحی ندارد. چشم حاضرین در حاشیه و متن این حوزه نیز همچنان به راهِ آمدن طبیبی حاذق خیره مانده است. در چنین مواقعی امید به آینده، تنها توجیه، جهت تحمل دردیست که رو به وخامت گذاشته است.
شهری که روزگاری دارای بیش از 13 سینمای فعال بود، اکنون تعداد آنان به نصف تقلیل یافته و در خوشبینانهترین حالت، در اکثر سانسها، تنها یکچهارم صندلیها تماشاگر دارد.
تبدیل سینما کریستال به پاساژ تجاری، تعطیلی چندین سینما در دهههای گذشته و تخریب سینما آزادی در همین چند ماه اخیر، آینده و راهی غبارآلود را مجسم میسازد که مجال نگاه امیدوارانه را محدود کرده است.
سینما، اندام و یکی از اعضای مهم و حیاتی پیکر? فرهنگ و هنر است که عمیقترین زخمها را دارد و سالهاست که دردی جانکاه را تحمل میکند؛ دردی که حاصل تیشه کمتوجهی و بیمهری است و صدالبته صدمه به چاه افتادنها و زخم خار بیراهههایی که به سمت آن هدایت شده.
شاید تنها امیدی که میتوان در حال حاضر داشت این است که ایکاش تا زمانی که تدبیر عمل در دسترس مسئولان استانی است، اقدامات لازم جهت برطرف کردن مشکلات سختافزاری و نرم افزاری و غیره... در دستور کار قرار گیرد تا در آینده، امیدمان به تشکیل ستاد احیای سینمای تبریز از سوی مسئولین کشوری منتهی نشود.
برنامه "هفت" آنتن صدم درصدی ها شده است
امیر آقایی: آقای گبرلو، آنتن دست شماست!
مصطفی علیمردانی
آن چه نگارنده را بر آن داشت تا چیزکی درباره برنامه هفت و حرفهای مطرح شده در آن برنامه بنویسد حرف زدن یک بازیگر از طرف 80 و شاید هم 90 میلیون نفر ایرانی است. شریفی نیا معتقد است که الان دغدغه جامعه ما ازدواج موقت است و این دغدغه که گلوی ملت را به سختی می فشارد هر چه زودتر باید مرتفع شود.
محمدرضا شریفی نیا همراه با قربان محمدپور کارگردان فیلم "آنچه مردان درباره زنان نمیدانند" با حضور در برنامه هفت مورخه 7 آذر در گفتگو با مجری برنامه گبرلو گفت: موضوعش (موضوع فیلم) موضوع جامعه است و بحث تربیتی و خانواده است. ما در این فیلم، تبلیغ صیغه نکرده ایم و فیلم موضوعش درباره دروغی است که مرد به زن میگوید. بحث ما در مورد چندزنی نیست بلکه روی دروغ گفتن همسر تمرکز کرده ایم.(1)
شریفی نیا افزود: فیلم درجهت تحکیم خانواده است. به نظرم بحث صیغه نیاز به آسیب شناسی در جامعه دارد. به نظرم فیلم حرف دارد گرچه موقعیتش کمدی و مفرح هم هست.
وی تأکید داشت: در "آنچه مردان درباره زنان نمیدانند" فیلمی هم که ما کار کردیم سینمای اجتماعی است. (1)
همچنین قربان محمدپور، کارگردان فیلم در حال اکران "آنچه مردان درباره زنان نمیدانند" در ادامه برنامه گفت: به نظرم استقبال مردم خستگی را هم از تن من بیرون کرد. به نظرم در جامعه زن سالار و تک همسر ما بحث صیغه و ازدواج موقت مطرح و فرهنگ نشده است. باید ریزتر در موردش حرف زد. به نظرم فیلم ما در جهت تحکیم خانواده است و شخصیتهایش هم قابل لمس. (1)
محمدی در خصوص موضوع فیلم خود گفت: موضوع این فیلم که به ازدواج موقت پرداخته به گونه ای است که بسیاری از کسانی که به سراغ آن رفته اند موجب فروپاشی خانواده ها شده اند. این موضوع از جمله مواردی است که روحانیت در آن به خوبی ریز شده و بدان پرداخته است . در جامعه ما زمانی که بحث تک همسری و زن سالاری مطرح می شود نیز ازدواج موقت پذیرفته شده نیست و از دیگر سو نیز ما می دانیم که وضعیت جسمی مردان با زنان متفاوت است و در صورتی که جامعه ما در چنین موضوعاتی دقیق شود و بدان بپردازد نیز همچون بسیاری از کشورها بحث چند همسری تبدیل به فرهنگ می شود. (2)
محمدرضا شریفی نیا گفت: فیلم آنچه مردان درباره زنان نمی دانند متعلق به سینمای اجتماعی است که بخشی از مشکلات جامعه ما درون آن منعکس می شود که این می تواند گاه کمدی، گاه رئال و گاه فانتزی باشد که در خصوص این فیلم کمدی بوده است. سینمای اصغر فرهادی نیز یک سینمای اجتماعی است که نه از سانسور بهره گرفته است و مردم نیز با آن ارتباط برقرار کرده اند. در هر حال چنین موضوعاتی، موضوعات درگیر جامعه ما است و ما نیز برای گروه های مختلف فیلم می سازیم.(2)
اما پس از پایان گفتگو با عوامل فیلم آنچه مردان درباره زنان نمی دانند در بخش دیگری از برنامه امیر آقایی؛ بازیگر سینما و تلویزیون روی خط هفت حاضر شد و در صحبت هایی به نقد برخی گفته ها پرداخت.(2)
آن چه نگارنده را بر آن داشت تا چیزکی در این خصوص بنویسد حرف زدن یک بازیگر از طرف 80 و شاید هم 90 میلیون نفر ایرانی است. شریفی نیا معتقد است که الان دغدغه ملت ما ازدواج موقت است و این دغدغه که گلوی ملت را به سختی می فشارد هر چه زودتر باید مرتفع شود. البته حرف زدن صرف، اشکالی ندارد و همه آزاد هستند حرف بزنند. می توانند بروند هر جا که تریبون داشتند هزینه کنند و به دنبال رفع دغدغه ملت! خیالی خود باشند ولی فکر نمی کنم جز معدودی از مردم که ممکن است تعدادشان به صدم درصد هم نرسند بقیه چند ده میلیون آدم ایرانی دغدغه صیغه موقت داشته باشند آن هم از نوع چند زنه بودن.
تا جایی که من اطلاع دارم و به همان اندازه که ایشان از اخبار مطلع هستند بنده نیز اطلاع دارم هیچگاه ندیدم که جز مرفهین _ که شما باید بگویید چند در صد از جامعه مان را تشکیل می دهند؟ _ این چند ده میلیون ایرانی که بیکاری، اعتیاد، افسردگی و ... چنین دغدغه ای داشته باشند؟! آیا اکثریت مردم ایران در این اوضاع تنها مشکلشان صیغه و چند همسری است؟ چند درصد از افراد جامعه حال حاضر ما دغدغه شان صیغه موقت و تبعات آن است؟ آیا این آن بینش و بصیرت فرهنگی است که بعضی از هنرمندان! به دوش می کشند؟ یعنی جوانی که جسم و روح و عقل سالم دارد و به واسطه این معیارها تحصیلات نیز دارد مهمترین و تنهاترین دغدغه اش صیغه موقت و تبعات احتمالی آن است؟
از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که مدعی رسانه ملی است این امر بسیار زشت است که با پول بیت المال دغدغه آقایان شریفی نیا و شرکا را مرتفع کنند. چرا آنتن بیت المال باید در اختیار چنین افرادی قرار بگیرید؟
اگر این شبکه از پول بیت المال اداره نمی شد خیلی ناراحت نمی شدم چرا که می گفتم نظرات عده ای است که مهمترین دغدغه و رسالت شان در حال حاضر صیغه موقت و تبعات احتمالی اش است ولی این برنامه از پول من و شما و آن کپرنشین ساخته می شود و هیچ کس حق ندارد برای بیان دغدغه ها و نظرات شخصی خود و شرکایش از جیب 80 میلیون نفر و شاید هم بیشتر خرج کند. این نه تنها مسلمانی نیست که حتی انسانی و عادلانه نیز نیست.
من در مقایسه با آقایان شریفی نیا و شرکا آدم ناشناسی هستم و شاید به واسطه همین ناشناسی از نظر آقایان مهملات به هم ببافم ولی همانطور که امیر آقایی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر در تماس تلفنی همان شب با برنامه هفته به جناب گبرلو گفت که "آنتن دست شماست آقای گبرلو"؛ بله، آنتن فعلا دست گبرلو است و نه من و شما. آیا این آنتن در اختیار همگان است؟ امیدواریم رییس صدا و سیما این موضوع را پیگیری کنند اگر هم نکردند ملت خودشان به روش متمدنانه پاسخ دهند و با خاموش کردن شبکه سه به هنگام پخش برنامه هفت نشان دهند که جزو آن چند صدم درصد نیستند و دغدغه های مهمتری دارند.
در پوشش رسانه ای این اتفاق که یکی از نکات جالب و مبهم عدم پوشش حرف های امیر آقایی از سوی رسانه هاست. هر چند خبرگزاری فارس صرفاً با اشاره ضمنی و آوردن کلمه انتقاد آقایی از برنامه به سرعت رد شده است.
محمدرضا شریفی نیا در پایان گفتگو گفت: باید فیلمی بسازیم که مردم بگویند دست شما درد نکند. (1)
مردم صدم درصدی: دست شما درد نکند.
مردم 99/99 درصدی: گبرلو(صدا و سیما) دست شما درد نکند!!
------------------------------------
1) خبرگزاری نسیم
2) خبرگزاری فارس