سینما، ادبیات، مطالعات فرهنگی و ...
مرگ شیرین با یه حبه قند
مصطفی علیمردانی
تازه ترین اثر سید رضا میرکریمی، بر خلاف ظاهر آرام کارگردانش، حواشی بسیاری داشته است. از اظهار نظرهای ضد و نقیض گرفته تا مقایسه آن با شاهکارهای سینمای جهان.
سید رضا میرکریمی، پیش از این فیلم، فیلم های خیلی دور خیلی نزدیک، اینجا چراغی روشن است، زیر نور ماه و کودک و سرباز را در سینما کارگردانی کرده است. همچنین او تجربه کارگردانی دو سریال برای تلویزیون با نام های آفتاب و عزیز خانم (برای گروه کودک و نوجوان شبکه دو) و بچه های مدرسه همت را ساخته است ...
سید رضا میرکریمی اعتقادی به عبارت سینمای معناگرا ندارد و معتقد است که عبارت فیلم دینی و مذهبی، بهتر از عبارت سینمای معناگرا می باشد. می توان با نگاهی به کارنامه او در سینما، این حقیقت را دریافت که در واقع میرکریمی سازنده آثار دینی است (حداقل تا به حال) البته به شکل کاملا سینمایی آن، یک سینمای دینی اصیل که همچون ذات دین، آرام بخش است. سینمای دینی او، مشکی نیست که عطار درباره اش بگوید.
یک نظر: یه حبه قند، فیلم ماندگاری خواهد بود اما چرا؟
یکی از دلایلی که می تواند باعث ماندگاری فیلم شود توجه به جزییات و مسائل ریزی است که هر کارگردان یا نمی تواند آنها را رعایت کند، یا دانش آن را ندارد و یا حوصله چنین ریزه کاری هایی را ندارد.
یه حبه قند در آینده نه چندان دور توسط چندین طیف از تماشاگران در چند حوزه مورد استفاده قرار خواهد گرفت ؛ یکی از این طیف ها، هنرجویان سینما اعم از دانشجویان کارگردانی و بازیگری و ... خواهند بود چرا که این فیلم بسیار دقیق و یا به عبارت بهتر میلیمتری ساخته شده و چیدمان و حرکت جز به جز بازیگران از قبل یعنی در سناریو پیش بینی شده و محاسبه شده است.
امکان ندارد دو نفر جلوی دوربین حرف بزنند و بقیه فراموش شده باشند. اگر چند پسر نوجوان دارند آب بازی می کنند و در سکانش بعدی پسند و بقیه زنها و یا مردها دارند حرف می زنند، درست است که دیگر دوربین آن نوجوانان را نشان نمی دهد اما اگر هنوز در حوض حیاط هستند و آب بازی می کنند ما صدای آنها را اگر قابل شنیدن باشد می شنویم و این یعنی چیزی و یا کسی فراموش نشده است؛ چیزی سرسری گرفته نشده و ...
اما طیف دیگر می تواند به گمان نگارنده ــ در چند دهه آینده ــ محققان جامعه شناسی و یا مردم شناسی باشد چرا که فیلم میرکریمی آینه تمام نمای طیفی از جامعه ماست و شاید طیف عظیمی از خانواده های سنتی ایرانی.اینکه روابط آدم ها با یکدیگر و زندگی آنها چگونه است از روحانی گرفته تا بنا یا همان معمار. میرکریمی در فیلم خود به دنبال قهرمان نیست و فیلم قهرمان ندارد و اصلا یکی از تفاوت های بزرگ او با بسیاری از کارگردانان این است که او سعی می کند زندگی را و آدم ها را، روابط شان را، آنگونه که هست نشان دهد و در واقع هر شخصیت ما به ازای خارجی می تواند داشته باشد.
یه حبه قند میرکریمی مرثیه ای است بر روزگار و سنن و آدابی که در آن جریان داشته و در حال زوال است و زمان آن سرآمده است همچون منظومه حیدربابایه سلام استاد شهریار که مرثیه ای است بر زندگی و آیین های در حال زوال روستایی.
حواشی یه حبه قند
1) یک حبه قند شاید(؟) تنها فیلم ساخته شده در ایران باشد که قبل از فیلمبرداری با بازیگران اصلی، یکبار کل فیلم با بازیگران غیرحرفه ایی ( یا بازیگران تمرین) تحت مدیریت افشین هاشمی تمرین شده و فیمبرداری شده است (سکانس به شکانس، پلان به پلان و ...)
2) بعد از مدتها، بهروز افخمی را به سینما کشانده است. افخمی گفته است که بیش از یکبار فیلم را تماشا کرده و شاید باز هم به سینما برود و برای چندمین بار آنرا در پرده بزرگ تماشا کند. او در یادداشتی که برای فیلم نوشته گفته است که لذت سینما رفتن را بعد از مدت ها چشیده است. کارگردان جنجالی سینمای ایران در همان یادداشت میرکریمی را با جان فورد مقایسه کرده و اظهار داشته است سایه جان فورد روی فیلم افتاده است اما توضیح بیشتری نداده است و ...
3) در همان روزهای اول اکران، کارگردان فیلم آژانش شیشه ایی در اظهار نظر عجیبی، به بهانه تماشای یه حبه قند به اصغر فرهادی و فیلم اخیرش " جدایی نادر از سیمین" تاخت و فرهادی را پای پله های سفارت خانه های خارجی نشاند تا منتظر پاسپورت و ویزا و اقامت باشد بعد هم در چند سطر یه حبه قند را ستود. اما آنچه عیان است این است که ابراهیم حاتمی کیا، با وسیله قرار دادن یه حبه قند، حرفهای دل خود را نسبت به اصغر فرهادی زده بود.
4) حسین معززی نیا، منتقد فیلم، نیز در پاسخ به حاتمی کیا به او گوشزد کرد که می توان از فیلمی تعریف کرد بدون آنکه فیلم دیگری یا کس دیگری را مورد هجمه قرار داد و چیزهایی را گفت که حقیقت ندارند.
5) ج. الف، یکی از بازیگران سرشناس نیز با کنایه گفته است که " قند یزدی اصلا در گلو گیر نمی کند" و به عبارت بهتر قند یزدی هلو است (هلو برو گلو) و اینچنین خواسته بود از قافله اظهار نظرکنندگان عقب نماند.
6) حجة الاسلام رسایی با حضور در برنامه هفت با بیان اینکه فیلم را دیده و تا حدی پسندیده است گفت که با این حال نقدهای جدی نیز بدان دارد و با شوخی و کنایه حرف های ج. الف را نقل قول کرد.
7) میرکریمی در برنامه هفت، روبروی مسعود فراستی ننشست و اینچنین ناراحتی خود را نشان داد. فراستی نیز فیلم را که عده ای به مینیاتور و فرش ایرانی تشبیه کرده بودند کاملا رد کرد و فیلم را با نمونه های خارجی مقایسه نمود و حتی مدعی شد که برخی از سکانس های فیلم از فیلم های خارجی به عاریت گرفته شده است و ...
8) هفته پیش میرکریمی به تبریز آمد و در سینما ناجی حضور یافت و با تماشاگران تبریزی به تماشای فیلم خود نشست و تعدادی از سئوالات را پاسخ داد. متاسفانه فرصتی پیش نیامد تا به میرکریمی بگویم که بار اول فیلم را در سینما 29 بهمن تبریز با کیفیت اچ دی و سیستم صوتی دالبی دیجیتال که از نیم قرن پیش برای ما به ارث مانده تماشا کردیم. (دست گل دست اندرکاران سینما در تبریز درد نکند).
9) کارگردان و تهیه کننده یه حبه قند، تبلیغات گسترده ایی را به راه انداختند چه قبل از اکران و چه در حال اکران، غیز از تبلیغات شهری و مطبوعاتی، سایت فیلم درست کردند و سامانه پیام کوتاه را ماه ها قبل از اکران فعال کردند.
10) عباس کیارستمی، کارگردان نامی ایران، پوستر فیلم را طراحی کرده است. رخشان بنی اعتماد نیز تیزر فیلم را ساخته است.
11) تیزرهایی که مجید مجید برای یه حبه قند ساخته بود هیچکدام نتوانستند راهی به تلویزیون باز کنند و قهر صدا و سیما با مجیدی همچنان ادامه دارد.
چاپ شده در روزنامه سرخاب 90/09/10