سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: دوشنبه 04 اردیبهشت 22

جنجال و حاشیه به‌جای کیفیت و جذابیت در سریال‌های رمضان

جنجال و حرف و حدیث‌های شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های مختلف درباره اشکال نوشتاری تیتراژ یکی از سریال‌های مناسبتی رمضان ادامه دارد، آن هم در حالی‌که این مشکل در چند قسمت‌ گذشته سریال رفع و تصحیح شده است. چند روز اخیر، کاربران شبکه‌های اجتماعی با اشاره به تصویری از عنوان‌بندی ابتدایی سریال  «خداحافظ بچه» در شبکه سه سیما از سوتی بزرگ و گاف اساسی تلویزیون صحبت می‌کنند.
ماجرا این بود که احتمالاً به دلیل اشتباهی سهوی در حروفچینی، اسامی دو بازیگر اصلی سریال  به شکلی نامتعارف روی تلویزیون ظاهر می‌شد. این گاف یا در واقع ایراد تایپی (!) که علت آن مشکل فنی در اجرای تیتراژ  مجموعه عنوان شد (!)، اکنون برطرف شده و با این‌که چند روز از تصحیح این اشکال کوچک گذشته، اما حرف و حدیث‌ها و انتشار پر دامنه این سوتی و گاف گروه تولید و سازندگان تیتراژ هنوز سوژه داغی‌ست که جای نقد و بررسی و نوشتن از کیفیت مجموعه را در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های مجازی گرفته است.
دلیل اصلی موج برجسته‌شدن حاشیه‌های بی‌اهمیت و کوچک سریال‌های رمضان امسال، بی‌کیفیتی وحشتناک و فقدان جذابیت این آثار است که باعث شده تا موضوعی به این سادگی چنین بازتاب‌هایی پیدا کند.
تصویر زیر از پر بازدیدترین‌های این روزهای فضاهای مجازی‌ست، احتمالاً خیلی بیش‌تر از خود سریال:

 

 


 نوشته شده توسط علی بیدار در پنج شنبه 91/5/12 و ساعت 1:7 عصر | نظرات دیگران()

انتقاد خشایار الوند از ممیزی تلویزیون، کیفیت پایین سریال‌های ماه رمضان و حذف یک فصل «قهوه تلخ»
محمدرضا گلزار در فصل بعدی «ساخت ایران» حضور ندارد / سیامک انصاری گروه «قهوه تلخ» را کارگردانی می‌کند

خشایار الوند، یکی از موفق‌ترین نویسندگان سینما و تلویزیون به خصوص در ژانر کمدی است. الوند که این روز‌ها مشغول کار روی آخرین قسمت مجموعه «قهوه تلخ» است، به شدت نسبت به ممیزی‌های اعمال شده روی این مجموعه دلگیر است و انتقادهای تندی در این زمینه دارد. او در این گفت‌و‌گو ضمن طرح این انتقاد‌ها درباره ریزش مخاطب سریال‌های ماه رمضان، کارهای جدید سیامک انصاری و تازه‌ترین اخبار سری دوم «ساخت ایران» صحبت کرد:

مدیری خودش اولین ممیز کارش است

مهم‌ترین ممیزی که در مورد سریال «قهوه تلخ» اعمال شد و همه هم در جریان هستند، آن فصلی است که کلا تغییر کرد. ممیزی کلا بحثی است که همیشه وجود داشته و دارد. حتی در این کار خیلی از ممیزی‌ها را خود آقای مدیری انجام دادند چون به هر حال ایشان هم بعد از این همه کار باتجربه و حرفه‌ای شده‌اند و می‌توانند حدس بزنند با چه چیزهایی ممکن است بعدا برخورد شود. بنابراین اولین ممیز کار ما خود آقای مدیری بودند.

او شوخی‌ها و طنزهای نیش دار و... را سانسور می‌کرد مثلا می‌گفت این مورد ممکن است شائبه توهین به پیرمرد‌ها را ایجاد کند و حذفش کنید اما انتقادی که من به عنوان یک نویسنده همیشه مطرح می‌کنم به سلیقه‌ای شدن ممیزی‌ها از سوی مسئولان و مدیران است.

دایره ممیزی‌ها چه در ارشاد و چه در صدا و سیما خیلی سلیقه‌ای شده است و کاملا به برداشت آن مسئول و مدیر از آن اثر محدود می‌شود. کما اینکه مثلا چیزی که 2 سال پیش در صدا و سیما قابل نمایش بود شاید الان دیگر اصلا قابل نمایش نباشد.

من فکر می‌کنم الان سریال پربیننده و موفقی مثل «میوه ممنوعه» دیگر نمی‌تواند از تلویزیون پخش شود یا یک کاری مثل «مرد هزار چهره» و همینطور خیلی از کارهای دیگر. منظورم این است که ممیزی‌ها سلیقه‌ای و بدون ضابطه است و دایره‌اش به جاهای غیرمنطقی کشیده شده. مثلا این روز‌ها دوستان می‌گویند مرغ و گوشت را در سریال‌ها و فیلم‌ها نشان ندهید چون یک عده‌ای ندارند بخورند.

من مطمئن هستم از سر دلسوزی می‌گویند اما این باعث می‌شود تا چند وقت دیگر هیچ صحنه شام و ناهار و غذاخوردنی در هیچ فیلم و سریالی نباشد. این واقعا راه حل برطرف کردن یک مشکل اقتصادی است؟ اگر گوشت و مرغ نشان ندهیم، مشکلات مردم پاک می‌شود؟ بعد فکر کنید فیلم‌ها و سریال‌هایی که در آن‌ها صحنه غذا خوردن نباشد، چقدر غیرواقعی و غیرطبیعی خواهند بود.

به این ترتیب نه تنها مشکل فقر حل نشده، بلکه فیلم و سریال‌های ما هم آثار غیرواقعی می‌شوند که مخاطب آن‌ها را نمی‌پذیرد و با آن‌ها همذات پنداری نمی‌کند. این ممیزی‌ها فقط پاک کردن صورت مسئله است. ممیزی‌ها به حیطه‌هایی کشیده شده که نه منطقی است و نه نبودنشان تاثیر مثبتی روی مخاطب می‌گذارد.

همین فصلی که از «قهوه تلخ» حذف شد، حاصل تلاش و زحمت یک گروه بزرگ بود و کلی برای آن هزینه شده بود اما بدون هیچ توضیح ودلیل قانع کننده‌ای، حذف شد. اینکه بگوییم یک فصل حذف شود، چون یکی از بازیگران شبیه فلان شخصیت است که نمی‌شود. یعنی چه؟ یعنی ما رفتیم کنار دست گریمور و به او گفتیم این را شبیه فلانی گریم کند؟ اصلا یک چنین چیزی ممکن است؟ شما چنین چیزی باورتان می‌شود؟ یعنی شباهت ظاهری یک بازیگر با یک چهره، ممکن است یک فصل از یک مجموعه را روی هوا ببرد؟ مدیران برای اینکه جایگاه‌شان لطمه نبیند، می‌گویند سری را که درد نمی‌کند چرا دستمال ببندیم، پس سخت می‌گیرند.

سریال‌های ماه رمضان دیده نشدند

ما به عنوان نویسنده با مشاغل به طور کل مشکل داریم. اگر در داستانتان یک دکتر وجود داشته باشد که کارش را خوب انجام ندهد، از فردا همه دکتر‌ها شروع به اعتراض می‌کنند در حالی که مگر ما دکتری که تا پول نگیرد به اتاق عمل نمی‌رود، نداریم؟ حالا دیگر شوخی با لهجه و قومیت و... که جای خودش را دارد، وا ویلاست.

همین می‌شود که همه تهرانی هستندولهجه تهرانی دارند. انگار ایران فقط تهران است. این جوری می‌شود که همه سریال‌ها قلابی و باورنکردنی می‌شوند. در این فضای جعلی مردم پیام‌های خوب ما را هم باور نمی‌کنند. این می‌شود که مخاطب ریزش می‌کند.

الان ماه رمضان است و سریال‌های این ماه همیشه پربیننده و مورد استقبال مردم بودند اما الان مخاطب این سریال‌ها هم به شدت ریزش کرده است. دست کم چیزی که من می‌بینم این است که سال‌های قبل مردم این سریال‌ها را دوست داشتند و در تاکسی و خیابان و... درباره آن‌ها حرف می‌زدند اما امسال انگار نه انگار که سریال‌های ویژه رمضان در حال پخش است.

کاری به کیفیت هم ندارم. اصلا این سریال‌ها حتی دیده هم نشدند. حالا این دلایل مختلف دارد اما یک بخش عمده آن به خاطر ممیزی هاست. ممیزی کاری می‌کند که شما وارد هیچ دایره ملتهبی نشوید و قصه‌ها و فیلم‌ها همه بی‌مزه و شبیه هم باشند و همه قابل حدس و بی‌هیجان باشند.

سیامک انصاری کارگردان به شبکه نمایش خانگی می‌آید!

 «قهوه تلخ» هنوز فینالش مانده و ما هنوز قسمت نهایی را فیلمبرداری نکرده‌ایم اما در مقابل 3 سال زمانی که برای این کار گذاشتیم، مثل چشم گاو است. من الان دارم برای بخشی از مجموعه «پایتخت» با آقای تنابنده همکاری می‌کنم.

همین گروه «قهوه تلخ» هم احتمالا می‌خواهند کار جدیدی را شروع کنند. سیامک انصاری می‌خواهد آیتم‌های طنز را با همین گروه کارگردانی کند اما من در آن کار نخواهم بود. البته ما همیشه با هم هستیم و اگر هم همکاری نکنیم باز هم با هم دوست و در کنار هم هستیم. این آیتم‌ها برای شبکه نمایش خانگی خواهد بود و احتمالا امیر مهدی ژوله و خود آقای انصاری با تعدادی دیگر از بچه‌ها متن‌ها را خواهند نوشت.

آقای مدیری هم حضور نخواهند داشت. من شخصا تمایلم این است که این گروه «قهوه تلخ» از هم نپاشد و یک کار جدی دیگر بعد از این کار شروع کنیم ولی ظاهرا دور هم نگه داشتن این گروه کنار هم، دیگر مقدور نیست. یک صحبت‌هایی هم با من انجام شده برای سری دوم سریال «ساخت ایران».

دوستان متنبه شده‌اند که سری اول اشتباه کردند. البته من با تهیه کننده‌های آن رفیق بودم و به آن‌ها حق می‌دهم در یک کشور غریب با دلار 2 هزار تومان و چندتا سوپر استار، تصمیم گیری برایشان سخت بوده باشد و نمی‌توانستند تصمیم گیری منطقی کنند. به من هم گفتند بمان. من گفتم دلخورم از اینکه یک عده وسط یک کار می‌آیند و به خودشان اجازه می‌دهند تمام سازمان آن کار را به هم بزنند. برای همین نماندم.

برای سری دوم هم فقط آقای امین حیایی و آقای بهنام تشکر از جمع بازیگران سری اول حضور دارند. حالا فعلا در مرحله مذاکره هستیم تا ببینیم چه می‌شود.
منبع : تماشا

 نوشته شده توسط علی بیدار در پنج شنبه 91/5/12 و ساعت 1:3 عصر | نظرات دیگران()

My Friend of Misery

You just stood there screaming
Fearing no one was listening to you
They say the empty can rattles the most
The sound of you own voice must soothe you
Hearing only what you want to hear
And knowing only what you"ve heard
You, you smothered in tragedy
You"re out to save the world
Misery
You insist the weight of the world
Must be on your shoulders
Misery
There"s much more to life than what you see
My friend of misery
You still stood there screaming
No one caring about these words you tell
My friend before your voice is gone
One man"s fun is another"s hell
These times are sent to try men"s souls
But something"s wrong with all you see
You, you"ll take it on all yourself
Remember, Misery loves company
Misery
You insist the weight of the world
Must be on your shoulders
Misery
There"s much more to life than what you see
My friend of misery
You just stood there screaming
My friend of misery

Metallica


 نوشته شده توسط علی بیدار در یکشنبه 91/5/8 و ساعت 1:49 عصر | نظرات دیگران()

دو کاج


در کنار خطوط سیم پیام خارج از ده دو کاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران آن دو را چون دو دوست میدیدند

یکی از روز های سرد پاییزی زیر رگبار و تازیانه باد
یکی از کاج ها به خود لرزید خم شدو روی دیگری افتاد

گفت ای آشنا ببخش مرا خوب درحال من تامل کن
ریشه هایم زخاک بیرون است چند روزی مرا تحمل کن

کاج همسایه گفت با تندی مردم آزار از تو بیزارم
دور شو دست از سرم بردار من کجا طاقت تورا دارم

بینوا راسپس تکانی داد یار بی رحم و بی مروت او
سیمها پاره گشت و کاج افتاد برزمین نقش بست قامت او

مرکز ارتباط دید آن روز انتقال پیام ممکن نیست
گشت عازم گروه پی جویی تا ببیند که عیب کار از چیست

سیمبانان پس از مرمت سیم راه تکرار بر خطر بستند
یعنی آن کاج سنگدل را نیز با تبر تکه تکه بشکستند

شاعر: محبت

این ها کاج نیستند اما داستان همان داستان است



 نوشته شده توسط علی بیدار در یکشنبه 91/5/8 و ساعت 1:38 عصر | نظرات دیگران()

تصاویر بازیگران شرکت کننده در مراسم ترحیم سمندریان

 نوشته شده توسط علی بیدار در سه شنبه 91/4/27 و ساعت 2:15 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 19
مجموع بازدیدها: 404533
جستجو در صفحه

خبر نامه