سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: یکشنبه 103 اردیبهشت 9

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد،

نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم

چه خواهد ساخت،

ولی بسیار مشتاقم

که از خاک گلویم سوتکی سازد،

گلویم سوتکی باشد

به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،

و او یکریز و پی در پی

دم خویش را بر گلویم سخت بفشارد

و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.

بدین سان بشکند در من

سکوت مرگبارم را…

دکتر علی شریعتی

 

علی شریعتی از آنهایی بود که مرده بود پیش از آنکه بمیرد.


 نوشته شده توسط علی بیدار در دوشنبه 88/4/8 و ساعت 1:41 صبح | نظرات دیگران()

چرا قیصر فیلم ماندگاری است؟ دکتر شریعتی می‌گفت...
 داریوش ارجمند ماندگاری فیلم "قیصر" در چهل سالگی را آن ناشی از نگاه واقعگرایانه آن دانست و با ذکر خاطره‌ای از توجه دکتر شریعتی به این فیلم گفت.
ارجمند که در فیلم "اعتراض" کیمیایی ایفای نقش کرده، نگاه واقعگرا را یکی از دلایل موفقیت فیلم "قصیر" دانست و با عنوان اینکه این فیلم برخلاف دیگر فیلم‌های آن زمان در‌وهم وخیال نمی گذشت، افزود:« این فیلم زندگی واقعی مردم را درابعادی تکان دهنده درمقابل سینمای خیالی به نمایش گذاشت.»

 بازیگرفیلم "اعتراض" درباره علت استقبال گسترده مردم ازاین فیلم تصریح کرد:« این فیلم با استفاده از تکنیک واندیشه‌ای نو و ارائه بازیهای خلاقانه به قشر فرودست جامعه و دغدغه‌های آنها پرداخته که سبب می‌شود تا مخاطب با شصیت‌های فیلم حس همذات‌پنداری پیدا کند و این گامی موثر در جهت توجه مردم به این فیلم است.»
او با بیان اینکه "دفاع فردی ومبارزه یک تنه قیصردربرابرظلم اعمال شده بر طبقه‌ای خاص در میان مردم بازتاب خوبی داشت"، گفت:« در برهه‌ای که از اوضاع و احوال اجتماع، رفتارهای قشر ویژه‌ای از مردم را مد نظر داشت، کیمیایی توجه خود را به سمت عامه مردم متوجه کرد و آنها را به تصویر کشید.»
داریوش ارجمند با تاکید اینکه "قیصر" موج نویی در سینمای ایران ایجاد کرد، گفت :« هرچند پیش از "قیصر" تلاش‌هایی برای تصویر کردن واقعیت صورت گرفت که حاصل آن فیلم‌هایی چون "خشت و آیینه" ابراهیم گلستان و"شب قوزی" فرخ غفاری بود اما از آنجا که این فیلم‌ها با استقبال مردم همراه نبودند، نتوانستند جریانی را در سینمای ایران ایجاد کنند.»
این بازیگر، فیلم "قیصر"را متعلق به دورانی خاص دانست و اضافه کرد :« این فیلم در آن زمان رسالت ویژه‌ای را برعهده گرفت و نبض زمانه خود را به صدا در آورد.»
بازیگر فیلم "ناخدا خورشید" ادامه ندادن روند واقعگرایی در کارنامه پس از انقلاب کیمیایی را ناشی از تغییر دیدگاه این کارگردان دانست وگفت:« البته "اعتراض" فارغ از اینکه درآن بازی کرده‌ام فیلمی است بر آمده از واقعیت‌های اجتماعی که به زعم بسیاری بهترین فیلم پس از انقلاب مسعود کیمیایی محسوب می شود.»
وی به خاطره‌ای ازدکترعلی شریعتی اشاره کرد و گفت :« فیلم "قیصر" را به همراه دکتر شریعتی دیدم. او نظر بسیار مثبتی درباره این فیلم داشت. پس از تماشای فیلم، او درکلاس این مساله را مورد توجه قرار داد و عنوان قیصر را استعاره‌ای از شکست شاه عنوان کرد.»
وی درادامه خاطره طنز دیگری ازدکترعلی شریعتی بازگو کرد و ادامه داد:« دکترشریعتی با اشاره به صحنه‌ای از فیلم که قیصر پاشنه کفشش را ور می‌کشد، گفت من جورابی مشابه جوراب قیصر دارم که با تصور اینکه مختص بچه خوشتیب‌هاست از پوشیدن آن اجتناب می کردم، اما حالا با دیدن اینکه طبقه عام اجتماع هم از این جوراب ها می پوشد دیگر نگران این شبهه نیستم.»
این بازیگردر پایان گفت :« این خاطرات را از این لحاظ بیان می‌کنم که درباره این فیلم بسیار گفته شده و بنابراین بهتر است به ناگفته‌ها بپردازیم،هرچند که این خاطرات نیز به خاستگاه اجتماعی و اندیشه جاری در این فیلم اشاره دارد.»

 

منبع: سینمای ما
سالگرد علی شریعتی چند روز پیش بود.

 

«قلم توتم من است.

قلم توتم ماست.

به قلم سوگند، به خون سیاهی که از حلقومش می چکد سوگند،

به رشحه خونی که از زبانش می تراود سوگند،

به ضجه های دردی که از سینه اش برمی آید سوگند،

که توتم مقدسم را نمی فروشم.

به دست زورش تسلیم نمی کنم

به کیسه زرش نمی بخشم

به سرانگشت تزویرش نمی سپارم

دستم را قلم می کنم و قلمم را از دست نمی گذارم.

چشمهایم را کور می کنم

گوشهایم را کر می کنم

پاهایم را می شکنم

انگشتانم را بند بند می برم

سینه ام را می شکافم

قلبم را می کشم

حتی زبانم را می برم و لبم را می دوزم

اما

قلمم را به بیگانه نمی دهم

 

دکتر علی شریعتی

 

 


 نوشته شده توسط علی بیدار در یکشنبه 88/4/7 و ساعت 3:21 صبح | نظرات دیگران()

 

این هم لینک خوبی درباره فیلم درباره الی است http://www.irplaces.com/vbulletin/showthread.php?s=d7eb40dfc373d1c7b2c24bccd4fd119d&t=5351


 نوشته شده توسط علی بیدار در جمعه 88/4/5 و ساعت 12:25 صبح | نظرات دیگران()

یادداشت جواد طوسی برای فیلم «درباره الی...»؛
کنتراست جبر و اختیار

سینمای ما - فیلم «درباره الی. . .» ساخته «اصغر فرهادی» را برای چندمین بار ‌دیدم، ناخودآگاه به این موضوع فکر کردم که چقدر این آدم‌های جمع شده در یک ویلای مشرف به دریا اسیر تقدیرند. این در «اسارت تقدیر بودن»، تم مشترک فیلم‌های «اصغرفرهادی» از «رقص در غبار» و «شهر زیبا» تا «چهارشنبه سوری» و «درباره الی. . .» است.

مجموعه آدم‌هایی که او در این فیلم‌ها به تصویر کشیده در دل روابط و مناسبات روزمره خود حضوری منفعلانه ندارند و همواره تلاش‌شان تحمیل خود به شرایط است، اما نهایتاً گریزی از تقدیر ندارند. این اسارت و ترکیب «جبر و اختیار» را «اصغرفرهادی» در دو فیلم اخیرش (چهارشنبه سوری و درباره الی. . .) که به طبقه متوسط جامعه شهری نزدیک شده، به نحو بارزتری نشان می‌دهد.

او کنتراست موجود در این طبقه را در فیلم آخرش به شکل عیان و- در عین حال - تکان‌دهنده نشان می‌دهد. چه زود تق همه آن شادی‌ها و بزن و بکوب‌های لحظه‌‌ای درمی‌آید و این آدم‌های به ظاهر سرخوش نسبت به یک فرد (الی) و واقعه مرتبط با او واکنش‌های مختلف نشان می‌دهند.

می‌بینیم که رفته رفته این میهمان ناشناخته و واقعه ناگوار متصور شده برای او چقدر در روابط دوستانه و زناشویی بقیه افراد اختلال ایجاد می‌کند و فضا و موقعیتی به ظاهر تفاهم‌آمیز را به سوءتفاهم کامل سوق می‌دهد و ناخودآگاه بستری فراهم می‌شود تا آدم‌ها نسبت به هم «قضاوت» غیرمنصفانه‌ای داشته باشند. در واقع، یکی از ویژگی‌های مثبت و قابل دفاع «درباره الی. . .» همین توجه عمیق «اصغرفرهادی» به «جزئیات» در دل یک سینمای موقعیت و متمرکز شده در روزمرگی‌های این طبقه مطرح جامعه است.

در پرداختن به این جزئیات است که آن صحنه عنوان‌بندی در داخل تونل مشرف به شیار باریکی از روشنایی، آن صحنه پانتومیم بازی کردن بعضی از آدم‌های بزرگ و کوچک و توصیف ضمنی اتفاق گریزناپذیر بعدی، آن ریختن خرده شیشه‌ها از لای پنجره شکسته ویلا در برخورد میان «احمد» و «الی»، آن خنده‌های کودکانه «الی» حین بادبادک هوا کردن که انگار خودش خبر حادثه شومی را به ما می‌دهد و نوع همراهی دوربین با او، آن حرکات دوربین روی دست در قسمت دوم فیلم که همراه با آدم‌ها به سمت کانون حادثه و فاجعه می‌رود و همه اضطراب‌ها و دل‌نگرانی‌ها و هول و هراس آنها را ثبت می‌کند، آن اتومبیل ب‌.ام.و آلبالویی رنگ مدل قدیمی که در نمای ماقبل انتهای فیلم توی شن‌های کنار ساحل گیر کرده و موقعیت واقعی طبقه متوسط این زمانه را (در تداوم و تکرار زندگی) نشان می‌دهد و. . . آن مکث کوتاه دوربین در آخرین نمای فیلم روی «سپیده» که تنها و بهت‌زده و سر در گریبان پشت میزی در یکی از اتاق‌های ویلا نشسته، معنا پیدا می‌کنند و ارزش‌های انکارناپذیر این فیلم «اصغر فرهادی» را از جنبه‌های مختلف مضمونی و ساختاری و زیبایی‌شناسی بصری و کار با مجموعه بازیگرانش نشان می‌دهد.

امیدوارم «اصغر فرهادی» از بیان این واقعیت که حالا دیگر یکی از مطرح‌ترین و خوش‌قریحه‌ترین فیلمسازان سینمای ایران به شمار می‌آید، دچار غرور بیش از حد نشود.

منبع: http://www.cinemaema.com/module-pagesetter-viewpub-tid-26-pid-1056.html
 نوشته شده توسط علی بیدار در چهارشنبه 88/4/3 و ساعت 1:2 صبح | نظرات دیگران()

 

فرمانروایی میدان مسابقه مردان است.

امام علی (ع)

 

دوستان گرامی، با توجه به صفر بودن سرعت اینترنت ( و اونترنت) آپلود خیلی سخت شده است و تقریبا امکان پذیر نمی باشد.

شاید وقتی دیگر!!

 

 


 نوشته شده توسط علی بیدار در سه شنبه 88/4/2 و ساعت 1:11 صبح | نظرات دیگران()
<      1   2      
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 39
مجموع بازدیدها: 348500
جستجو در صفحه

خبر نامه