سینما، ادبیات، مطالعات فرهنگی و ...
نامه عجیب مجمع دانشجویان حزب ا... به شمقدری :
نگرانیم که سکس آشکار را نمایش دهند !
شفاف ـ محمد تاجیک : فیلم بحث برانگیز کتاب قانون ساخته مازیار میری و بازی پرویز پرستویی که پس از چند سال توقیف ،به تازگی در سینماها اکران شده و از فروش خوبی نیز برخوردار گردیده است این روزها باانتقاداتی از سوی غلامعلی حداد عادل ویک تشکل دانشجویی اصولگرا مواجه شده است .
انتقاد غلامعلی حداد عادل
اما غلامعلی حدادعادل رییس کمیسون فرهنگی مجلس و رییس سابق مجلس شورای اسلامی به تازگی باانتشار یادداشتی در نشریه پنجره ،به انتقاداز این فیلم پرداخته وآن را دارای ایرادات اساسی دانسته است .
متن کامل این مطلب به شرح زیر است :
فرصتی بهدست آمد تا به تماشای فیلم «کتاب قانون» بنشینم و ضرورتی احساس شد تا یادداشتی در نقد آن بنویسم. تهیه کننده «کتاب قانون» آقای محسن علیاکبری است که پیش از این چند فیلم درباره «دفاع مقدس» و نیز فیلمهای خوب «مریم مقدس» و «اصحاب کهف» را ساخته و اخیرا نیز مجموعه تلویزیونی خوشساخت و دلنشین «نردبان آسمان» را از او مشاهده کردهایم. کارگردان فیلم مازیار میری است و نقش اول بازیگر مرد را در آن، پرویز پرستویی بر عهده دارد.
«کتاب قانون» در حدود دو سال اجازه نمایش پیدا نمیکرد و اخیرا با تحولی که در مدیریت و مسئولیتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حاصل شده، مجوز گرفته و در سینماهای کشور به نمایش درآمده است.داستان فیلم به صورت خلاصه از این قرار است:
رحمان توانا (پرویز پرستویی) که سابقه حضور در جبهه نیز دارد، همراه با هیئتی در قالب یک مأموریت برای شرکت در یک جلسه مذاکره به بیروت میرود و در آنجا با یک خانم جوان مسیحی بهنام «ژولیت خمسه» که صاحب یک رستوران است، آشنا میشود. این خانم زبان فارسی را آموخته و با ادبیات ایرانی، بهویژه اشعار حافظ آشنایی دارد و لفظ قلم صحبت میکند. این آشنایی به عشقی میان این دو مبدل میشود و با مسلمان شدن ژولیت و تغییر نام او به «آمنه»، به ازدواج منتهی میشود. «مرد ایرانی» همسر خارجی تازهمسلمان خود را به ایران میآورد و زندگی با او را در محیط ایرانی در کنار خانواده سنتی خود آغاز میکند و از اینجا ماجرای اصلی فیلم و پیام آن شکل میگیرد. فیلم جنبهها و جهات گوناگونی دارد که قابل بحث و بررسی است. ما توضیح میدهیم تنها به بحث درباره پیام اصلی فیلم بپردازیم و توجه خواننده این نقد و بینندگان فیلم را به این جنبه معطوف کنیم. «کتاب قانون» میخواهد تناوب اسلام حقیقی را با «رفتار مسلمانان» نشان دهد. رفتار غلطی که آکنده از جهل و تعصب و آلوده به خرافات و به نام دین در قالب «سنت» ظهور و بروزهای گسترده دارد. منبع و مأخذ اسلام حقیقی، «قرآن» است که «کتاب قانون» است و آمنه نومسلمان، اسلام خود را از آن گرفته و میخواهد براساس آن عمل کند. فاصله میان اسلام قرآنی و افکار و اعمال مسلمانان سنتی در چنین فضایی به نمایش گذاشته میشود. خانواده رحمان توانا با عروس خارجی تازهمسلمان خود دچار تعارض میشوند. زندگی آنها یکسره با دروغ و غیبت و تهمت و اسراف و کجفهمی و خرافات همراه است و آمنه امروزی و ژولیت دیروزی به همه این رفتارها با استناد به قرآن اعتراض میکند و با واکنشهای غیرمنطقی خانواده شوهرش روبهرو میشود. همه اعضای این خانواده به استثنای یک دختر جوان (کوکب) که خواهر رحمان تواناست، با او دشمنی میکنند. اما آمنه با اسلام قرآنی خود تنها با خانواده شوهرش مشکل ندارد، بلکه با قصاب و بقال و میوهفروش محله هم مشکل دارد. کاسبهای محله هم بیاستثنا کمفروش و متقلب و بدجنس و حقهبازند و همه این بانوی نومسلمان مؤمن به اسلام حقیقی را که با امر به معروف و نهی از منکرهای خود از آنها انتقاد میکند، از خود میرانند. میتوان گفت که در بطن اندیشه حاکم بر فیلم «کتاب قانون» اندیشه قابل فهم و نیت پاک و مقدسی وجود داشته که همانا نقد رفتار عامه مردم در ترازوی اسلام و قرآن بوده است. علیاکبری در دفاع از فیلمی که ساخته میگوید:
«اگر روزی سلمان فارسی تازه مسلمان شده در کنار حضرت رسول(ص)، حتی نزدیکان پیامبر را براساس کتاب ا... نقد میکرد، صحابه باید ناراحت میشدند که چرا یک ایرانی قوم عرب را به مسخره گرفت و ما را موعظه میکند؟»
عیبهای اساسی
اماآقای حداد عادل درادامه یادداشت خود افزوده :اما باید گفت این فکر خوب و این نیت پاک، خوب اجرا نشده و فیلم «کتاب قانون» عیبهای اساسی دارد. مهمترین عیب این فیلم سیاه دیدن یک طرف و سفید دیدن طرف دیگر است. البته سفید دیدن ژولیت یا آمنه به خودی خود عیب نیست، اما فیلم در بیان کجاندیشیها و کجرفتاریهای خودیها دچار افراط غیرقابلقبولی شده است. این افراط سبب شده تا کتاب قانون از جانب مسلمانان ایرانی، تصویری سیاه و کاملا منفی ترسیم کند. در این فیلم همه بد عمل میکنند. رییس هیئت اعزامی ایران به لبنان و رفیق رحمان توانا، مظهر یک مسلمان عقبمانده و مرتجع و کجفهم است که با ناراحتی و حتی بدجنسیهای خود به آمنه جفا میکند و ابروی مسلمانی را میبرد. زنها و کسبه محل هم، همه بدجنس و نادان و خرافاتیاند. دلسوزیهای کوکب برای آمنه هم تأثیری در تحلیل این سیاهنمایی ندارد. حتی خود «رحمان توانا» هم که آمنه در اثر عشق به او مسلمان شده است، با همسرش همراه نیست و از او دفاع نمیکند، بلکه اسیر وسوسههای دیگران میشود و با آمنه نامهربانی میکند. بیننده ایرانی «کتاب قانون» حتی باید از خود بپرسد، آیا ما واقعا این اندازه بد هستیم که یک خانم جوان مسیحی که بعد از عشق به یک مرد ایرانی مسلمان شده و معلوم نیست اسلام را از چه کسی و به راهنمایی کدام معلم و مرشدی فراگرفته، میآید و معلم همه ما میشود و همه ما در امتحان او مردود میشویم؟
اما اینکه بسیاری از ما اسلام را چنانکه هست نمیشناسیم، تردیدی نیست و در اینکه بسیاری از ما برخلاف ادعای مسلمانی، رفتار و کرداری غیراسلامی داریم نیز تردیدی نیست. همچنین باید قبول کرد که هیچ عیبی ندارد که یک تازهمسلمان از اسلام چیزهایی بفهمد که ما از آن غافل ماندهایم. چنانکه مولانا نیز گفته است:
بهتر آن باشد که سر دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران
اینها جنبههای مثبت و محاسن قابلفهم و قابلقبول فیلم «کتاب قانون» است. اما آنچه مایه تعجب و تأسف است، تصویری است که از جامعه ما، آن هم سی سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در این فیلم ترسیم میشود. اگر یک غیرایرانی ناآشنا با ایران، این فیلم را ببیند، از خود خواهد پرسید آیا این مردم با چنین درک غلط و کج و معوجی از اسلام، توانستهاند در کشورشان به نام «اسلام» انقلاب کنند و جمهوری اسلامی ایجاد کنند. آیا این مردم برای چنین فرهنگ زشت و مشمئزکنندهای چندصدهزار شهید و جانباز و ایثارگر تقدیم کردهاند؟
نیت خوب اجرای بد
حداد عادل درادامه مطلب خود تاکید کرده :انصاف حکم میکند که بگوییم فیلم «کتاب قانون» محصول مشترک یک «نیت خوب» و یک «اجرای بد» است. در این فیلم قصد تهیهکننده آن بوده که به اسلام خدمت کند، اما متأسفانه به مسلمانان و بهخصوص به ایرانیان مسلمان جفا شده است. جا داشت در کنار اینهمه رفتار منفی و سیاهنمایی افراطی، نمونههایی روشن و جذاب از حقایق و واقعیتهای ایران اسلامی هم آورده میشد تا پیام «کتاب قانون» پیام یأس و ناامیدی نباشد. بیگمان این واقعبینی میتوانست فیلم را جذابتر و مؤثرتر کند.
انتقاد مجمع دانشجویان حزب الله
از سویی دیگر مجمع دانشجویان حزبالله دانشگاه علم وصنعت ایران در نامه ای به جواد شمقدری معاون سینمایی وزارت ارشاد نسبت به اکران فیلم کتاب قانون اعتراض کرده است .
ترکیدن عقده ها
به گزارش خبرگزاری دانشجویان در بخشی ازمتن این نامه خطاب به شمقدری آمده است:«متاسفانه سالهاست که شاهد خودباختگی داعیهداران ارزشها و اصول در برابر محافل به اصطلاح روشنفکری در زمینههای فرهنگی،اقتصادی و سیاسی هستیم. داعیهدارانی که نه ارزشها و بنیانهای خود را به درستی شناختهاند و نه آداب تجدد و مدرنیته را به دقت فراگرفتهاند و به زاغی مانند که راه رفتن خود را به سبب تقلید از یاد بردهاند. وقتی گروه مرجع غرب و شرق باشد دیده شدن در محافل روشنفکری عقده میشود و بایدهر از چند گاهی شاهد ترکیدن این عقدهها بر سر کشور باشیم. و همهی اینها در حوزهی فرهنگ و به خصوص سینما شدیدتر است. از آنجایی که فضای غالب سینمای ما فضایی شیفته غرب است و آمال و آرزوهای خود را در آنجا میجوید، پس در این فضا خود را روشنفکر و دگراندیش نامیدن و ژست روشنفکرمابی گرفتن یک هنجار به حساب میآید. بنابراین این مدعیان نیز سعی میکنند این هنجار تبدیل به ارزش شده را در خود نهادینه کنند و در این فضا جایی برای خود باز نمایند تا بلکه آن پدرخواندگان سینما نیز عنایتی کرده و گوشهی چشمی به این مدعیان نشان دهند و اینها را جزو خانواده به حساب آورند.
حمله به کتاب قانون
این تشکل درادامه بیانیه خود افزوده :پس بهتر است تا خوش خدمتی انجام داده و خود را آزاداندیش نشان دهند. به طور مثال فیلمهای توقیف شده را رفع توقیف کنند. البته کسی با کوتاهنگری و توقیف به هر بهانهی واهی موافق نیست اما سوال این است که چرا فیلمی مثل "کتاب قانون" که توقیف آن در نظام اسلامی بدیهیترین امر است رفع توقیف میشود؟ فیلمی که سرتا پا ابتذال است.
ابتذال در محتوا،این فیلم اندیشههای پلورالیسمی را در لباس دینگرایی ترویج و تبلیغ میکند. ارائه تصویری از دین آنگونه خود میخواهد ( و نه آنگونه که هست) و آ« را که دارای مراتب عقاید،اخلاق،احکام است. تقلیل دادن به امری صرفا اخلاقی و البته گرفتن ژستهای دگراندیشی و نقد ظاهر دین (هرچند بعضا به حق) و با این بهانه، استحاله باطن آن.
مذموم بودن تحجر در تفکر انقلابی بر کسی پوشیده نیست و همین بس که علمدار مبارزه با آن امام بود. اما اینکه تحجر چیست و در کجا مصداق دارد امری دیگر است. اگر قرار بود عمل به مسلمات دین (چون طهارت و حرام بودن گوشت خوک و ...) تحجر باشد که امام متحجرین آدمها بود.
ابتذال در نمایش،آوازهخوانی طولانی مدت و چند باره زن در فیلم ،سکانسهای آهستهی درآوردن لباس بازیگر زن فیلم ،همراه با عشوهگری و با تاکید بر برجستگیهای بدن او، کلوزآپهای متعدد از چهره زن، ارائه تصویری از لبنان به عنوان مکانی مطلوب و مشروع برای عیاشی و هرزهگری و ... همهی اینها باعث میشود که سطحیترین نوع ابتذال که همان ابتذال در نمایش است در این فیلم به اوج خود برسد.
سکس پنهان ،سکس آشکار
درد ما تا دیروز این بود که چرا سینمای ما دچار سکس پنهان شده است ما امروز چه سودایی سر دهیم که باید نگران آن باشیم که سکس آشکار را نمایش ندهند.
و جالب اینجا است که تمام این نقدها هم از نگاه فردی خارج از ایران، وارد میشود و اگر او نبود، این معضلات کشف نمیشد چرا که مردم ایران همگی شبیه رحمان (شوهر او) هستند، در تمام رذائل اخلاقی، آیا اینها همان تطهیر بیگانگان و الگو قرار دادن آنها نیست؟
تمام اینها مشت است نمونه خروار، حاکی از روند کلی حاکم بر سینما اگر قرار بود تفکر اومانیستی بر فرهنگ و سینمای کشور حاکم باشد. خیلی بزرگترها و با سوادتر از شما بودند که این کار را انجام دهند. مطمئن باشد که با این کارها شما را به جمع خودشان راه نمیدهند و آزاداندیش حساب نمیکنند. (اگر به این خاطر این کارها را انجام میدهید) و به محض کوچکترین تخلفی از آرمانهایشان ،پاسختان را میدهند.
هیچ انتظاری نداریم فقط یک سوال داریم
این تشکل دانشجویی اصولگرادر ادامه همچنین نوشته : ما از شما انتظار زنده کردن ارزشهای اسلام و انقلاب را نداریم، از شما انتظار فرهنگسازی اسلامی در جامعه را نداریم. حتی از شما انتظار حرکت رو به جلو در اصلاح فرهنگ عمومی را هم نداریم. و تنها یک سوال داریم با خود چه فکر کردید این فیلم را بعد از مدتها توقیف، مجوز اکران دادید؟»
حمایت علی مطهری
اما علی مطهری در یادداشت دیگری به حمایت از کتاب قانون پرداخته ونوشته است :فیلم سینمایی «کتاب قانون» از این نظر که به ارزیابی رفتارهای فردی و اجتماعی ما ایرانیان و میزان انطباق آن با اسلام پرداخته و به عبارت دیگر، فاصله مسلمانی ما با اسلام را به تصویر کشیده است، یک کار هنری ابداعی و ابتکاری است و جامعه ما نیاز بسیار به اینگونه تلاشها دارد. در واقع، این فیلم آینهای است که در مقابل بخشی از جامعه ایران قرار داده شده تا خود را آنچنان که هست، ببیند و با مقایسه با آنچه باید باشد، به رفع عیوب خود بپردازد و خود را به جامعه الگوی اسلامی نزدیک کند.
مصداقی برای امر به معروف
به اعتقاد علی مطهری «کتاب قانون»، مصداقی برای اصل مهم امر به معروف و نهی از منکر و به تعبیر دیگر اصلاح مستمر اجتماعی است؛ اصلی که مطابق سخن معصوم، یکی از پایههای نخبگان دین اسلام است.به همین جهت، این انتقاد که این فیلم تصویر زشتی از جامعه ایران به نمایش میگذارد و واقعیت جامعه را نشان نمیدهد، چندان مقبول نیست، زیرا اساس هدف نویسنده، تهیهکننده و همچنین کارگردان این فیلم نشان دادن واقعیت جامعه ایران نبوده، بلکه نمایش برخی کاستیها بوده است تا بیننده فیلم، ادبی از نوع ادبی که لقمان حکیم آموخت، بیاموزد.
نمایش برای غیر ایرانیها درست نیست
البته نمایش این فیلم برای غیرایرانیها ممکن است درست نباشد، زیرا آنها تنها با نیمی از چهره واقعی ایران آشنا میشوند و نیم دیگر زیبای آن پنهان میماند. این یک رشد اجتماعی است که ملتی به دنبال رفع نقصهای خود باشد و کسانی که داعیهدار این امر عظیم هستند، مصلح اجتماعی به شمار میروند.
گاه اصلاح اجتماعی از راه کتاب و مقاله و سخنرانی انجام میشود و گاه از راه هنرهایی چون سینما و تئاتر. به تعبیر شهید آیتالله مطهری، مصلح اجتماعی کسی است که با نقاط ضعف جامعه خود مبارزه کند، هرچند از میزان محبوبیت او کاسته شود، نه اینکه بر موج آن نقاط ضعف سوار شود تا راحتتر به اهداف شخصی خود برسد. البته چون این فیلم جنبه طنز نیز دارد، برخی بزرگنماییهای آن قابل توجیه است.
سنتهایی ساخته عرف
به گفته آقای مطهری این فیلم نشان میدهد که برخی از ما ایرانیان بیش از آنکه به حقیقت دین اسلام بپردازیم و دستورهای آن را رفتار کنیم، به ظواهر سنتهایی میپردازیم که ساخته عرف جامعه است. مثلا به سفره حضرت ابوالفضل ـ که البته از آن جهت که در آن قرآن خوانده میشود با فضیلت است ـ و به شلهزردی که باید در آن باشد، اهمیت زیادی میهیم، اما در سر همین سفره غیبت میکنیم.
یا ممکن است فروشندهای برای سفر حج تمتع و عمره مفرده و زیارت عتبات عالیات اهمیت زیادی قایل باشد، اما نسبت به مسأله کمفروشی و آیه قرآن کریم که «وای بر کمفروشان» بیتفاوت باشد. یا اینکه فردی از ما نسبت به عزاداری برای امام حسین(ع) ساعی باشد، اما در رعایت حقالناس و احوال عمومی کمتوجه بوده و مثلا اسکناس را که ثروت ملی است، مچاله سازد یا روی آن نقاشی کند. یا فروشندهای مواد خوراکی تاریخ مصرف گذشته را به فروش بگذارد و توجه نداشته باشد که این هم یک گناه است و گناه فقط نماز نخواندن یا روزه نگرفتن و مانند اینها نیست.
رانندگی ما ایرانیان
اینها مواردی بود که در فیلم «کتاب قانون» به آن پرداخته شده بود، اما موارد دیگری نیز هست که در این فیلم نیامده است، مانند نحوه رانندگی کردن ما ایرانیان که در رتبههای آخر دنیاست و برای هر تازهوارد خارجی موجب تعجب است و خود ما ایرانیان نیز وقتی به کشورهای دیگر حتی کشورهای همردیف خودمان میرویم، تفاوت آشکاری را احساس میکنیم.
همین گونه است مواردی مانند آشغال ریختن از درون خودرو به بیرون و در برخوردهای اجتماعی به اندک بهانهای دشنام دادن. اینها مواردی است که باید مصلحانی به اصلاح آن بپردازند و چه بهتر که این اصلاح در قالب فیلمهای سینمایی مانند «کتاب قانون» باشد.
نکته دیگری که در این فیلم هست، این که یک تشنه حقیقت که به چشمه احکام و معارف اسلامی میرسد، بسیار بیشتر از ما که از طریق پدر و مادر و گاه از روی عادت به آن رسیدهایم، قدرشناس این احکام و معارف است.
در آغاز این فیلم نیز نکتهای فلسفی، عرفانی و روانی نهفته بود و آن اکسیر بودن عشق است. رحمان توانای مسلمان و ژولیت مسیحی در لبنان عاشق یکدیگر میشوند و از قضا این عشق از ناحیه ژولیت نیز شدید است.
یک فیلم مثبت
همین عشق و نیز سابقه آشنایی ژولیت با حافظ باعث میشود که ژولیت به اسلام گرایش پیدا کند و یک مسلمان واقعی شود که اسلام را جدی گرفته و تکتک دستورهای آن را مورد توجه قرار میدهد؛ یعنی عشق به رحمان و پیشنهاد دوستانه رحمان به او که آیا بهتر نیست پوشش اسلامی داشته باشی، وی را متحول میکند و راه زندگی او را تغییر میدهد و یک مسلمان واقعی و نه شناسنامهای میشود.
این بخش از کیمیا بودن عشق عفیف ـ به تعبیر ابن سینا ـ را که بسیار مورد توجه عرفا و فلاسفه و روانشناسان است، به خوبی به تصویر کشیده است.
در بخش پایانی این فیلم که رحمان برای پیدا کردن آمنه (ژولیت) به جنوب لبنان میرود، در بین راه راننده تاکسی جملاتی بر زبان میراند که خالی از اشکال نیست. او میگوید من سالها در این کشور بودهام و با اقوام گوناگون مسلمان، اعم از شیعه و سنی، مسیحی، دروزی و غیره مراوده داشتهام، به اینجا رسیدهام که «فرقی بین ادیان و مذاهب نیست، همه یک پیام دارند و آن اخلاق است.»
از این سخنان، بوی پلورالیزم و کثرتگرایی دینی به مشام میرسد و این بخش از فیلم از نقاط ضعف آن است، هرچند نمایش مناطق بمباران شده توسط رژیم صهیونیستی و به تصویر کشیدن سبعیت و درندگی این رژیم در بخش پایانی فیلم، از نقاط مثبت آن به شمار میرود.
در مجموع، «کتاب قانون» را یک فیلم مثبت میدانم و بر این باورم که چنین فیلمهایی باید ساخته شود و قطعا برخی نقاط ضعف آن نیز مورد توجه خواهد بود.
پخش مجدد سریال محبوب و دوست داشتنی «ناوارو» از شبکه یک سیما هر شب بامداد
همه چیز در باره سریال کمیسر ناوارو
سریال کمیسر ناوارو از هشت سال پیش در تلویزیون ایران به نمایش درآمد که طرفداران زیادی پیدا کرد و هماکنون هم به طور مرتب از شبکه اول در حال پخش است. این کمیسر در عین جدی بودن با لحنی طنزگونه صحبت میکند. «روژه هانن» بازیگر معروف فرانسوی با ایفای نقش یک کمیسر پلیس بار دیگر توانست تصویر دلپذیری برای بینندگان به وجود آورد. این هنرپیشه هشتاد و دو ساله یکی از پرآوازهترین هنرپیشههای فرانسوی است که در سال 1989 در سریال ناوارو به بازی مشغول شد.
جالب اینجاست که هنوز این سریال ادامه دارد و در شبکه IFT فرانسه پخش میشود و آن دختر بچه دوازده ساله که در این سریال نقش دختر ناوارو را داشت، هماکنون به یک دختر خانم با عنوان «مادمازل ناوارو» تبدیل شده است.
هانن متولد الجزایر
روژه هانن در 20 اکتبر 1925 در الجزایر در شمال آفریقا متولد شد، نام خانوادگی وی در واقع «لوی» بود اما به دلایلی نامعلوم او بعدها نام خانوادگی مادرش «هانن» را برای خود برگزید که در الجزایر «بن حنین» تلفظ و در فرانسه «هانن» بیان میشود.
البته باید اشاره داشت که والدینش فرانسوی بودند و برای یافتن شغل و مسکنی ارزان راهی الجزایر شدند. لذا روژه در این کشور آفریقایی چشم به جهان گشود. این پسربچه باهوش و زیرک هرگز تصور نمیکرد روزی بازیگر، نویسنده و کارگردان شود.
روژه دوران نوجوانیاش را با کار در چند استودیوی فیلمبرداری در الجزایر گذراند و بعد راهی فرانسه شد. او در اوایل دهه 1950 وارد عالم سینما شد زیرا به کار و فعالیت در سینما علاقه زیادی داشت، زمانی که 25 سال بیشتر نداشت به او چند نقش خشن پیشنهاد شد که با هنرنمایی خود توانست از عهده آن برآید. سپس وارد فیلمهای جنایی، جاسوسی و پلیسی شد، مدتی را هم به آمریکا رفت که در آنجا هم خوش درخشید، دهه 60 اوج موفقیت و شهرتش بود. خودش درباره ورودش به عرصه سینما میگوید: «والدینم میخواستند که من و ادامه تحصیل دهم، خودم هم علاقه به درس خواندن داشتم اما به پیشنهاد دوستم در یک استودیوی فیلمبرداری مشغول به کار شدم و بعد پا به تئاتر گذاشتم، وقتی طعم پول درآوردن را چشیدم، تصمیم گرفتم به دنبال درس خواندن نروم و مشغول به بازی در تئاتر شوم، البته فعالیت و حضورم در تئاتر کمرنگتر از سینما بوده، اما توانستم از تئاتر تجربه کسب کنم و در سینما به کار ببرم. او در 35 سالگی با «کریستین گاژ رنال» ازدواج کرد. او با ازدواج با کریستین، باجناق «فرانسوا میتران» رییسجمهور سابق و متوفی فرانسه شد.
«هانن» با بازی در سریال «ناوارو» در سال 1989 و در سن 60 سالگی، محبوبیت و شهرتش را ارتقا بخشید. «روژه هانن» درباره بازی در فیلم ناوارو میگوید: «این سریال مضمونی پلیسی و در عین حال ممزوج با محیط خانوادگی داشت و به همین خاطر مورد پسند همگان قرار گرفت. او میگوید: در ابتدای بازی در این سریال 64 ساله بودم و با کولهباری از تجربه این سریال را بازی کردم. این سریال با وجود بار سنگین کاریاش به من نیرو و انرژی میداد و آن را یک امتیاز برای خود میدانستم و احساس خستگی نمیکردم. من همیشه تشنه کار در سینما هستم. لازم به ذکر است در کنار بازی درسریال ناوارو به کارگردانی چند فیلم و نویسندگی نیز مشغول بودم و همزمان در نمایش «تارتوف» ایفای نقش کردم و هیچ وقت سعی نکردم تئاتر را رها کنم.»هانن در فیلم مشهور «روکو و برادرانش» به خوبی ایفای نقش کرد و در بازی در فیلم «خانواده پواسونار» که در تلویزیون ایران نیز پخش شد در ذهن مردم جای گرفت. او در این فیلم نقش آدمهایی را بازی میکرد که در دوران جنگ جهانی دوم نان را به نرخ روز میخوردند و یک فروشگاه موادغذایی داشت و از موقعیت جنگ سوءاستفاده کرد و از وضع مالی خوبی برخوردار شد.درباره روژه هانن که در حال حاضر 82 سال باید اشاره داشت که او در انتخابات اخیر فرانسه به «سارکوزی» برای رییسجمهور شدن فرانسه رای داد و طرفدار حزب اوست.
نویسندگی و کارگردانی
هانن با کارگردانی خوب خود، مهر درخشانی در کارنامه هنری خود زد. فیلم «خورشید» آخرین و جدیدترین ساخته وی میباشد که براساس زندگی واقعی خودش است و داستانش مربوط به سالهای 1940 به بعد در الجزایر میباشد. این داستان به زندگی یک پسر نوجوان از یک خانواده پرجمعیت در الجزیره در دوران جنگ میپردازد. او از اینکه توانسته زندگی خود را بر روی پرده بیاورد بسیار خرسند است و ساختن این فیلم به او نیروی جوانی داده است و توانسته بار دیگر کودکیاش را در برابر چشمانش بیاورد. او فیلمش را به همه کودکانی که از عشق مادر محروم بوده و همه کودکانی که در دامان پرمحبت مادر بزرگ شدهاند تقدیم میکند.
روژه هانن در عالم نویسندگی هم فعالیت دارد. آخرین کتاب او «نامه به دوستی مرموز» نام دارد که در سال 2001 به چاپ رسید. او در این کتاب به بیان خاطرات و نظریات خودش در مورد رییسجمهور اسبق فرانسه «فرانسوا میتران» که باجناقش بوده، میپردازد.روژه درسال 2002 همسرش را از دست داد و در غم او به سوگ نشست. روژه برای تولید سریال «ناوارو» تا سال 2010 قرارداد بسته است و هنوز هم مشغول ایفای نقش در سری جدید این سریال طولانی میباشد. البته خودش میگوید ممکن است تا سال 2010 زنده نباشم و این سریال را نیمه کاره بگذارم.
سریال ناوارو
تولید سریال ناوارو از سال 1989 آغاز شد و تا سال 2007 یعنی 18 سال ادامه پیدا کرد. در مجموع 108 قسمت از ناوارو در فرانسه پخش شده است. مجموعه جدید ناوارو «دار و دسته ناوارو» نام دارد که جز هانن اکثر هنرپیشههایش جوان و جدید هستند.
ساختمان قدیمی که در سریال ناوارو مشاهده میکردیم به یک ساختمان جدید و مدرن تبدیل شده است.
دختر ناوارو نیز، «یولان» یک دختر خانمی است که به او «مادمازل ناوارو» میگویند و در رشته حقوق تحصیل میکند. در سری قدیمی دیدیم که بازرس ناوارو مردی 50 ساله، با قدی 1/90 و شانههای پهن است، او خیلی کم از اسلحه استفاده میکند، حتی دستبند هم به مجرمان نمیزند. گاهگاهی به رستوران مورد علاقهاش میرود و نوعی خوراک با قارچ که غذای محبوب اوست را سفارش میدهد. تصمیم گرفته سیگار نکشد و بازی مورد علاقهاش بیلیارد است. کسی او را با نام کوچک صدا نمیکند حتی نام کوچک او را نمیدانند و او را تنها ناوارو صدا میزنند و همکارانش بین خودشان وی را «رییس» خطاب میکنند.
به طور کلی این سریال در کنار نشان دادن وظایف یک پلیس، با کنایات و الفاظی خاص، فضای مجموعه را از خشکی بیرون میآورد و وارد محیط خانوادگی افراد میشود. این سریال یکی از پربینندهترین سریالهای فرانسوی در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی و حتی ایران بوده که طبق برآورد آمار به طور متوسط بین 8 تا 10 میلیون بیننده داشته که در فرانسه رقم بسیار بالایی است و در رده اولین فیلمهای پلیسی مشهور فرانسه قرار گرفته است.