در نشست تخصصی انجمن بازیگران خانه سینما عنوان شد؛ انتقاد بهرام بیضایی از بازیگران ایرانی
اعتماد ملی: بهرام بیضایی در نشست تخصصی انجمن بازیگران خانه سینما با موضوع <بازیگر درون> سخنرانی کرد.او در اینباره با اشاره به نظم و انضباط حاکم بین گروههای اروپایی در اروپا گفت: این باعث حسادت من میشود که میبینم در آنجا همه گروهها حتی حرفهایترین گروهها با تمرین و تلاش، آثار درخشانی را خلق میکنند اما ما در ایران دچار غروری نابجا هستیم و با علم لدنی کار میکنیم در حالی که ما نیز میتوانیم با تلاش و کوشش، آثار درخشان هنری خلق کنیم. وی در ادامه به این نکته پرداخت که بازیگران ما با چاپ عکسشان روی جلد مجلات، فکر میکنند به آخر خط رسیدهاند و دیگر احتیاجی به کسب علم و تجربه ندارند.
بیضایی یادآور شد که هنرمند وظیفه دارد تا آنچه را در زندگی به چشم نمیآید، روی صحنه یا پرده به نمایش بگذارد. وی در این خصوص افزود: بازیگر از راه کلمات و رفتارها تلاش میکند آنچه را در زندگی دیده نمیشود، برای تماشاگر دیدنی کند و اینگونه است که برای دستیابی به حقیقت وارد قلمرو بازیگری میشویم.
بیضایی از نابازیگران به دو گروه محدود و نامحدود یاد کرد که گروه اول بازی محدودی را ارائه میکنند و گروه دوم اثری فوقالعاده اجرا میکنند و چون به تمام ابعاد نقش دست یافته، آنچنان خوب بازی میکند که این تصور ایجاد میشود که او تبدیل به خود نقش شده است.
وی تاکید کرد که آموزش میتواند به بازیگر کمک کند اما نمیتوان با آموزش، از فردی که از گوهر بازیگری بیبهره است، بازیگر ساخت و در ادامه به عقل، احساس و فن بهعنوان کمککننده بازیگر اشاره کرد تا از طریق آنها با آنچه غیرواقعی است، واقعیات را به تماشاگر نشان دهد.
این نویسنده و کارگردان که علاقهمندیاش به اسطورههای ایران باستان را در آثارش نشان داده است، خطکشی مثبت و منفی شخصیتها را خاص حماسههای بزرگ دانست که امروز نشانی از آن نیست. چون در عصر فناوری و عقلگرایی نمیتوان آدمها را به خوشجنس و بدجنس تقسیمبندی کرد و در دوره ما نقشها بر پایه روانشناسی ارزیابی میشوند، نه نقش خوب و بد.
وی ضمن پذیرفتن نبوغ در برخی از بازیگران، بر آموزش بازیگری برای پرورشیافتن بازیگر بهعنوان یک اصل تاکید کرد و دراینباره به تاریخچه هنر بازیگری و بازی در ایران پرداخت و گفت: در دوره ساسانیان تمام سرگرمیها را به نام واچیک میشناختند که این واژه در طول زمان تبدیل به بازی شد. بههمیندلیل تمام گونههای خیمهشببازی، نقالی و... بازی را در درون خود دارند. در گذشته به بازیگر مقلد میگفتند که نوعی معنای ناپسند را در خود داشت هرچند هنوز هم عدهای بازیگری را ناپسند میدانند و به خردهنمایشهای شادیآور تقلید میگفتند و در بخش جدیتر تعزیه آن را شبیهخوانی میگفتند. در این دیدگاه بازیگر کسی است که فرد دیگری را به نمایش میگذارد.
بهرام بیضایی معتقد است بازیگری که نمیداند چه چیزی را بازی میکند، بازیگر نیست بلکه بازیگر با گسترش ذخیرههای ذهنی و امکانات بدنی و بیانیاش و با استفاده از تجربیاتی که از سرگذرانده و براساس خواندهها و شنیدهها در ایفای نقش موفقتر خواهد شد.
وی در ادامه به ارتباط بازیگران با کارگردان بر پایه صداقت و توضیح و تحلیلکردن نقش و اتفاقات یادآوری کرد و گفت: هرگاه بازیگر احساس کند آموزههایش کافی است دچار پسرفت و تکرار میشود که همان مرگ هنری است، و بههمیندلیل این بازیگران به کپیکردن نقش از روی کارهای قبلی خود با دیگران مشغول میشوند.
به نظر این کارگردان کار بازیگر تقلید کردن نیست بلکه باید نقش خود را جستوجو کند تا به کمک داشتههای خود و کارگردان دوباره آن را بسازد.
بیضایی با اشاره به اینکه اگر قرار بود در تعزیه بازی کند، نقش شمر را بازی میکرد، گفت: شیوه بازی و بیان تختحوضی و تعزیه مناسب برای تئاتر و سینمای امروز نیست اما باید بازیگران آمادگی بازی در این شیوههای اجرایی را داشته باشند.
این نشست عصر روز دوشنبه 29 مهرماه در محل آمفیتئاتر خانه سینما با حضور علاقهمندان و اعضای انجمن بازیگران برگزار شد.
روزنا - وب سایت اطلاع رسانی اعتماد ملی// |