سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: جمعه 103 فروردین 10

سایت انسان‌شناسی و فرهنگ منتشر کرد

چگونه رسانه‌های اجتماعی بر سلامت روانی و بهبودی ما تأثیر می‌گذارند؟(*)

اونور وایتمن

برگردان: مصطفی علیمردانی

اولین ایمیل در سال 1971 ارسال شد. حال بیش از چهل سال بعد، رسانه‌های اجتماعی چون طوفانی جهان را در بر گرفته‌اند. از هر چهار نفر در سراسر جهان یک نفر از سایت‌های شبکه‌ای اجتماعی از قبیل فیسبوک و توئیتر استفاده می‌کنند. چنین کنشی ممکن است بدون ضرر به نظر برسد اما تعدادی از پژوهشگران بیان می‌کنند که رسانه‌های اجتماعی ممکن است روی سلامت روانی و بهبودی ما تأثیر بگذارند. در سال 2012، سایت اخبار پزشکی امروز(Medical News Today(MNT))گزارشِ پژوهشی را منتشر کرد که در آن آمده بود استفاده از فیسبوک ممکن است باعث اضطراب گردد و احساس بی‌کفایتی یک شخص را افزایش دهد.
مطالعه‌ی دیگری به مدیریت روانکاو اجتماعی، اتان کْراس (Ethan Cross) کشف کرد استفاده از فیسبوک ممکن است حتی باعث احساس بدبختی در فرد بشود.
کْراس می‌گوید: "چنین به نظر می‌رسد که فیسبوک یک منبع گرانبها برای برآوردن نیازهای اساسی انسان جهت تماس اجتماعیرا ارایه می‌دهد. اما به جای بهبودی، استفاده از فیسبوک نتیجه متضادی را پیش‌بینی می‌کند یعنی استفاده از فیسبوک به ما صدمه می‌زند و ما را تضعیف می‌کند."
اما آیا چنین ادعاهایی اغراق‌آمیز است؟ آیا ما باید استفاده از رسانه‌های اجتماعی را محدود کنیم؟ سایت اخبار پزشکی امروز(MNT) مستندات را بررسی می‌کند.

چگونه رسانه‌های اجتماعی بر سلامت روانی و بهبودی ما تاثیر می‌گذارند؟

رسانه‌های اجتماعی چیست؟
اساساً رسانه‌های اجتماعی ردیفی از سایت‌های اینترنتی را تعریف ‌می‌کند که افراد را در سراسر جهان برای تعاملقادر می‌سازد که این تعاملات می‌تواند از طریق بحث، عکس، فیلم و صدا باشد.
فیسبوک سایت شبکه اجتماعی پیشروی است که بیش از 1.2 میلیارد کاربر فعال جهانی در هر ماه دارد. بعد از این سایت، سایت‌های دیگری نیز به دنبال آن مثل مای‌اسپیس(My space)، تویتر(Twitter)، لینکداین(LinkedIn) و بِبُو(Bebo) محبوبیت دارند.
آمارهای اخیر نشان می‌دهد که تقریباً 42 درصد افراد بزرگسالِبرخط(آنلاین) از سایت‌های شبکه اجتماعی متعددی استفاده می‌کنند.شاید خیلی تعجب‌ برانگیز نباشد که اکثر کاربران رسانه‌های اجتماعی،زیر 30 سال سن دارند با وجود این، تعداد کاربران مسن‌تر در حال افزایش است. تقریباً 45 درصد کاربران اینترنتی 65 سال و بالاتر، از فیسبوک استفاده ‌می‌کنند که این میزان به نسبت 35 درصد سال 2012 در حال افزایش است.
به طور میانگین، امریکایی‌ها 7.6 ساعت در هر ماه در رسانه‌های اجتماعی وقت صرف می‌کنند که نحوه دسترسی اکثر افراد به این سایت‌ها از طریق تلفن همراه است.

اما چه چیزی ما را به این سایت جذب می‌کند؟
در اواخر دهه 1980، اولین سرویس تجاری اینترنتی یعنی دایل‌آپ(Dial-up) در ایالات متحده راه‌اندازی شد. قطعاً فناوری اینترنتی در 25 سال گذشته آن قدر زیاد پیشرفت کرده است که واژه دایل‌آپ(Dial-up) باعث می‌شود بیشتر افراد کز کرده و خود را عقب بکشند.
البته یکی از جذابیت‌های اصلی برای اتصال به اینترنت، توانایی تماس و اتصال بهتر با جهان اطراف ما بوده و هنوز هم است. برای مثال، اینترنت به ما این اجازه را داد که ایمیل‌هایمان را به عنوان یک جایگزین برای فرایند زمان‌بر ارسال نامه از طریق پست، ارسال کنیم. رسانه‌های اجتماعی بر پایه همین‌ پیش‌درآمد بنا نهاده شد.
این اعلامیه مأموریت فیسبوک است: "مأموریت فیسبوک این است که به مردم برای همرسانی(اشتراک‌ گذاری) قدرت بدهد و جهان را بازتر و متصل‌تر کند. مردم از فیسبوک برای وصل به دوستان وخانواده استفاده کنند و آنچه را که در جهان اتفاق می‌افتد کشف کرده و آنچه را که برای آنها مهم است همرسانی کرده و ابراز کنند."
این خلاصه آن چیزی است که اکثر سایت‌های شبکه اجتماعی برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند و هیچ شکی نیست که عموم مردم در مقابل جهانِ رسانه‌های اجتماعی سر فرود آورده‌اند و شاید هم کمی بیشتر از سر فرود آوردن.

اعتیاد به رسانه اجتماعی
آمارهای اخیر نشان می‌دهند 63 درصد از کاربران امریکاییِ فیسبوک هر روز وارد حساب کاربری خود می‌شوند(Log in) در حالی که 40 درصد از کاربران در هر روز در دفعات متعددی وارد صفحه خود در فیسبوک می‌شوند.
همه ما دلایل خودمان را برای استفاده از رسانه های اجتماعی داریم. برخی از ما دوست داریم به استاتوس‌های به روز شده و عکس‌ها نگاهی سرسری بیندازیم در حالی که دیگران از این سایت‌ها به عنوان راهی برای ابراز عواطف و یا به عبارت بهتر، بیرون ریختن عواطف و احساسات خود استفاده می‌کنند. اما بر اساس گفته‌های دکتر شانون ام روچ(Shannon M. Rauch) از دانشگاه بندیکتین در میسا(ایالت آریزونا)، یکی از دلایل اصلی که ما از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنیم پرت کردن حواس از خود و تسکین کسالت می‌باشد.
او می‌گوید": بنابراین هر بار که یک نفر وارد این سایت‌ها می‌شود رسانه اجتماعی در حال دادن توان‌ دهی به فرد است."

"برای آنهایی که استاتوس‌های روزانه ارسال(پست)‌ می‌کنند توان دهی و تقویت پی‌در‌پی در اَشکال نظراتِ(comments) تشویق کننده و پسندیدن‌ها(likes) برای‌شان می‌رسد. و البته ما می‌دانیم رفتار‌هایی که پیوسته در حال تقویت شدن هستند تکرار خواهند شد پس برای کسی که این عادت را خود بسط داده بسیار سخت است که به راحتی همان عادت را متوقف (و یا ترک) کند."

این رفتار می‌تواند منجر به اعتیاد به فیسبوک شود. در واقع، چنین رفتاری آنچنان شایع است که پژوهشگران، معیار روانشناسی را برای سنجش اعتیاد به فیسبوک به وجود آورده‌اند که "معیار اعتیاد به فیسبوک بِرگ" (The Berge Facebook Addiction Scale(BFAS)) نامگذاری شده است.
این سنجه که توسط دکتر سِسیل آندرائسون(Dr. Cecile Andraessen) و همکارانش در دانشگاه برگن(University of Bergen) نروژ ساخته شده جهت سنجش اعتیاد به فیسبوک از 6 معیار استفاده می‌کند.این معیارها شامل عباراتی از این قبیل می‌شوند. "شما زمان زیادی را درباره فیسبوک فکر کرده و برنامه ‌ریزی می‌کنید که چگونه از آن استفاده کنید." و " شما از فیسبوک برای فراموش کردن مشکلات شخصی خود استفاده می‌کنید." پژوهشگران می‌گویند که امتیازدهی به "اغلب" و "بیشتر مواقع" روی 4 تا از 6 معیار نشان‌ دهنده اعتیاد به فیسبوک است.
نکته جالب توجه این است که پژوهشگران دریافتند افرادی که خیلی مضطرب و به لحاظ اجتماعی ناامن هستند بیشتر تمایل دارند از سایت‌های شبکه اجتماعی استفاده کنند.
سال گذشته، سایت اخبار پزشکی امروز، گزارشِ مطالعه‌ای را منتشر کرد که توضیحات بالقوه‌ برای اعتیاد به شهرت فیسبوک را ارایه می‌داد.
تیم پژوهش هدایت شده توسط دار مِشی(Dar Meshi) از دانشگاه فری آلمان(FreieUniversität) دریافتند افرادی که بازخوردهای مثبت در فیسبوک درباره خودشان دریافت می‌کردند فعالیت قوی‌تری در نوکلئوس اکومبنس مغز (آنها)مشاهده می‌شد _ ناحیه‌ای که مربوط به پردازش پاداش است._ این فعالیت قوی‌تر با استفاده بیشتر از فیسبوک همبستگی داشت.
از این مطالعات چنین به نظر می‌رسد که خیلی از کاربرانی که به فیسبوک معتاد هستند از این سایت به عنوان راهی برای جلب توجه و بالا بردن عزت‌ نفس استفاده می‌کنند. اما آیا این رفتار تأثیرات منفی روی سلامت روانی و بهبودی دارد؟

تأثیرات منفی رسانه اجتماعی
در سال 2012، انگزاییتی یو.کی (Anxiety UK) یک نظرسنجی را روی استفاده از رسانه اجتماعی و تأثیرات آن بر عواطف انجام داد.
در این نظرسنجی دریافتند که 53 درصد از شرکت‌کنندگان می‌گویند سایت‌های رسانه اجتماعی رفتار آنها را تغییر داده است در حالی که 51 درصد از همین افراد می‌گویند که تغییرات، منفی بوده است.
آنهایی که گفته بودند زندگی‌شان در اثر استفاده از رسانه اجتماعی بدتر شده، همچنین گزارش دادند که احساس عدم اعتماد به نفس کمتری می‌کنند موقعی که دستاوردهای‌شان را با دستاوردهای دوستان‌شان مقایسه می‌کنند.
دکتر روچ می‌گوید: این مشکل قطعاً توجه افراد را به خود جلب کرده است. ما می‌دانیم که بسیاری از مردم در سا‌یت‌های رسانه اجتماعی، اغلب آن نسخه آرمان‌گرا شده از زندگی‌شان را ارایه ‌می‌دهند که منجر به مقایسه‌های اجتماعی رو به بالا می‌شود که می‌تواند باعث به وجود آمدن عواطف منفی شود.
از سوی دیگر، این نظرسنجی نشان داد که دو سوم از شرکت‌کنندگان بعد از استفاده از این سایت‌ها، مشکل در آرامش و خواب را گزارش کردند در حالی که 55 درصد گفتند وقتی که قادر نبودند وارد حساب کاربری(log in) خود در رسانه‌های اجتماعی شوند احساس "نگرانی و ناراحتی" می‌کردند.
در مطالعه اخیری که توسط دکتر روچ و همکارانش انجام شده، تیم (پژوهش) دریافتند که تعاملات اجتماعی در سایت‌های رسانه اجتماعی به ویژه فیسبوک، ممکن است تأثیر منفی بر روی برخورد چهره به چهره برای افرادی داشته باشد که پیش از این، سطوحی از اضطراب را داشته‌اند.
نگرانی دیگر مربوط به استفاده از رسانه اجتماعی، زورگویی و یا قلدری سایبری (Cyber bullying) است. همانطور که پیش از این نیز بیان شد اکثریتکاربران شبکه‌های اجتماعی زیر 30 سال سن دارند و بسیاری از افراد، نوجوان هستند.
بر اساس EIE(Enough Is Enough) _سازمانی که هدف خود را معطوف به ایمن‌تر کردن استفاده از اینترنت برای کودکان و خانواده‌ها کرده است _ 95 درصد از نوجوانان(13 الی 19 سال) که از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند شاهد اشکالی از زورگویی سایبری در سایت‌های اجتماعی بوده‌اند و 33 درصد قربانی زورگویی سایبری شده‌اند.
اما دکتر روچ معتقد است که صرفاً استفاده از رسانه‌های اجتماعی نیست که در حال خارج شدن از کنترل است بلکه نیاز برای برخط بودن و اتصالدر همه اوقات نیز در حال خارج شدن از کنترل است.
او می‌افزاید: "فکر می‌کنم والدین باید آگاه باشند که بچه‌های نوجوان‌شان در زمانه‌ای زندگی می‌کنند که آنها به طور پیوسته‌ای برخط هستند."
"من والدین را تشویق می‌کنم به دنبال راه‌هایی برای تشویق (بچه‌های خود)جهت آفلاین بودن بکنند و یا حتی آنها را امر به آفلاین بودن بکنند و نه تنها از شبکه‌های اجتماعی بلکه از همه وسایل دور بشوند. احتمالاً این نصیحت خوبی برای همه ما باشد."

آیا می‌توان از فیسبوک برای بهبود سلامت روانی و بهبودی استفاده کرد؟
با وجود اینکه بسیاری از تحقیقات به اثرات منفی رسانه‌های اجتماعی روی سلامت روانی و بهبودی اشاره می‌کنند اما برخی از پژوهشگران می‌گویند رسانه‌های اجتماعی ممکن است تأثیر متضاد داشته باشند. سایت‌های اجتماعی می‌توانند یک ابزار مفید در شناسایی افراد با مشکلات سلامت روانی باشد.
سال گذشته سایت اخبار پزشکی امروز، مطالعه‌ای از پژوهشگران دانشگاه میسوری را منتشر کرد که مدعی بود فعالیت فیسبوکی ممکن است یک علامت و نشان دهنده از سلامت روانشناختی یک شخص باشد.
تیم پژوهش دریافتند افرادی که تصاویر کمتری را در سایت، همرسانی می‌کردند اغلب کمتر نیز ارتباط برقرار می‌کردند، پروفایل بلندتر و دوستان فیسبوکی کمتری داشتند و احتمالاً فقدان لذت(anhedonia) اجتماعی بیشتری را تجربه می‌کردند _ ناتوانی از رویارویی با شادی حاصل از فعالیت‌هایی که به صورت نرمال لذت‌بخش هستند مثل حرف زدن با دوستان.
مطالعه دیگر از دانشگاه کالیفرنیای سن دیه‌گو(UCSD) بیان می‌کند که استفاده از رسانه‌های اجتماعی ممکن است حتی شادی را همه‌گیر بکند و اشاعه دهد. تیم پژوهش که توسط جمیز فاولر(James Fowler) از دانشکده پزشکی UCSD رهبری می‌شد دریافت که استاتوس‌های به روز شده شادی، کاربران دیگر را تشویق می‌کند که استاتوس‌های به روز شده شادی از خودشان را ارسال(Post) کنند.
فاولر می‌گوید: "مطالعه ما بیان می‌کند که مردم، افراد دیگر را به خاطر شباهت به خودشان برای ایجاد ارتباط انتخاب نمی‌کنند بلکه در واقع باعث می‌شوند ابراز احساسات دوستان‌شان تغییر کند.
ما قدرت کافی در این گروه از داده‌ها داریم تا نشان بدهیم که ابراز احساس به صورت برخطهمه‌گیرمی‌شود و همچنین اینکه حالات و احساسات مثبت، بیشتر از منفی همه‌گیر می‌شود.
در واقع، پژوهشگران عقیده دارند که این اشاعه و همه‌گیری ویروس وار از شادی چنان قوی است که اگر بزرگنمایی شود می‌تواند سبب به راه انداختن بهبودی و خوشی همه گیر شود.
اگر یک تغییر عاطفی از یک فرد سرایت پیدا می‌کند و باعث تغییر در بسیاری می‌شود بنابراین ممکن است نشان‌دهنده این باشد کهما به صورت اعجاب‌انگیزی تأثیرگذاری تلاش‌ها برای بهبود سلامت روانی و جسمی را دست کم می‌گیریم.
به طور کلی، به نظر می‌رسد که تأثیر دقیق رسانه‌های اجتماعی بر سلامت روانی و بهبودی ما در آینده نمایان خواهد شد اما یک چیز قطعی است؛ استفاده ما از سایت‌های اجتماعی بعید است به این زودیها کمرنگ و یا محو شود.

نویسنده: اونور وایتمن (Honor Whiteman)
(*) منبع: Medical News Today؛ این مقاله (Social media: how does it affect your mental health and well-being?) ابتدا در 16 آوریل 2014 منتشر شده و سپس در 10 ژوئن 2015 مورد بازنگری قرار گرفته است.


 نوشته شده توسط علی بیدار در پنج شنبه 94/7/30 و ساعت 6:13 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 73
بازدید دیروز: 18
مجموع بازدیدها: 347613
جستجو در صفحه

خبر نامه