پاسخ بهروز افخمی به مجید مجیدی درباره «ابتذال در سینمای دوم خرداد»؛ استیون سیگال که هر دو دوستاش داریم؛ آدم بامعرفتی بود آقای مجیدی!
مجید مجیدی که این روزها فیلم آخرش «آواز گنجشکها» به نمایش عمومی درآمده و به رغم توفیقاتی که در خارج از کشور به دست آورده، در ایران چندان مورد استقبال قرار نگرفته، چند روز پیش در یک جمع دانشجویی گفته است که دوران اصلاحات برای سینمای ایران حاصلی جز ابتذال نداشت. مجیدی ظاهرا" پیش از این و در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی هم این جور حرفها را در مورد سینمای ایران میگفته و مثلا" هشدار میداده که : صدای پای ابتذال میآید! اما مفهوم لفظ ابتذال آن قدر مبهم است که هر کس میتواند آن را برای تحقیر هر کس دیگر و هر داستان یا فیلمی که دوست نداشت به کار ببرد. مثلا" همین مجید مجیدی فیلمهای سینمای ورزشهای رزمی و به خصوص فیلمهای استیون سیگال را خیلی دوست دارد. (یا حداقل دوست داشت) تا آنجا که به یاد دارم او پیش از آن که به وسیله جشنوارههای اروپایی کشف شود هیچ ابایی از ابراز این عقیده نداشت و استیون سیگال و فیلمهای بزنبزن او را در عرصه بازیگری و فیلمسازی ستایش میکرد. البته امروز احتمالا" مجیدی میداند که استیون سیگال و فیلمهای ژانر ورزش رزمی از نظر کسانی که جشنوارهها را میگردانند نمونه قطعی ابتذال هستند. بنابراین او احتمالا" دوست ندارد از آن پهلوان راهب مسلک و با معرفت به عنوان بازیگر و فیلمساز محبوب یادی بکند. شاید هم از من ناراحت بشود که محبوب فراموش شدهاش را به یادش انداختم و عشقی را رو کردم که نزد دکانداران روشنفکری، موجب شرمساری و نشان ابتذال است. اما چه کنم که من هم استیون سیگال را دوست دارم و هم از ابزار علاقه به فیلمهای او هیچ خجالت نمیکشم. این مثال از آن رو آوردم که مجیدی بداند آن چه نزد او مصداق سینمای ایدهآل است از دیدگاه اصحاب جشنواره و کباده کشان فرهیختگی نمونه کلاسیک ابتذال است و چه بسا آن فیلمهایی که او مصداق ابتذال میداند از نظر خیلیها فیلمهایی با ارزش و قابل ستایش باشند. مشکل اینجاست که لفظ ابتذال معنا و مفهوم روشنی ندارد و به وسیله کسانی به کار میرود که یا نمیتوانند درست و دقیق فکر کنند یا نمیخواهند درست و دقیق حرف بزنند. این لفظ معمولا" مثل یک چماق کلامی به دلخواه برای سرکوبی هر کس و هر فیلمی که نمیپسندیم به کار گرفته میشود. کسانی که آن را به کار میبرند در واقع به نحوی پیچیده فحاشی میکنند و کلمات را نه برای تفاهم و ایجاد فضای انس و همسخنی، بلکه برای ایجاد سوءتفاهم به کار میگیرند. شاید هم عمدی در کار باشد. لفظ ابتذال آن قدر مبهم است که اغلب مردم مصادیق مورد نظر خود را به جای آن میگذارند، بنابراین خیال میکنند که با مجیدی هم سلیقهاند و منظور او را از ابتذال سینمای ایران درست میفهمند. خشکه مقدسهایی که از اساس با سینما مخالفند خیال میکنند که حرف مجیدی را فهمیدهاند. روشنفکران پرمدعای کم سواد خیال میکنند منظور او از ابتذال همان است که آنها میفهمند. برادران ایدئولوژیک هم سر تکان میدهند و احسنت میگویند. اما به کار گرفتن زبان به این نحو ریاکارانه و غلط انداز شاید بی معرفتی دیگری باشد در حق استیون سیگال که دوستی و دشمنیاش آشکار و شجاعانه است.
منبع: ماهنامه تازه
نوشته شده توسط علی بیدار در سه شنبه 87/10/10 و ساعت 12:47 صبح | نظرات دیگران()